افزایش اعتماد به نفس بوسیله هیپنوتیزم
۱۳۹۲-۰۲-۰۱
رفتار درمانی شناختی
۱۳۹۲-۰۲-۰۱
Show all

درمان موثر اضطراب، هیپنوتیزم

درمان موثراضطراب، هیپنوتیزم درمان موثر اضطراب، هیپنوتیزم، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری

اضطراب از یک عامل ناشناخته و نا معلوم که موجب بهم ریختگی فکر وگاه باعث بروز علائم احساس خطر از جمله تپش قلب و رنگ پریدگی می شود، نشات می گیرد . در فرآیند اضطراب بر خلاف ترس طبیعی، یک عامل حقیقی ترس آور یا خطرناک یا آسیب رسان وجود ندارد بلکه فقط به طور خود کار و ناخود آگاه ذهن آدمی دچار احساس خطر می شود و هر گاه ذهن در اثر تنش های روانی و استرس های عصبی و حوادث ناخوشایند و ناگواری که در زندگی مکررا” برای فرد رخ می دهد از روال عادی خارج می شود و حساسیت بیش از حد به رخداد های آتی و احتمالی پیدا می کند دچار اضطراب می شود. علل پیدایش اضطراب عوامل وراثتی، تجربه های تلخ سالهای گذشته و محیط ناآرام و عصبی است. اثرات مخرب آن بر تفکر باعث اختلال در تمرکز حواس می شود، قدرت تصمیم گیری و اراده را ازفرد سلب می کند، او را بدبین می سازد و باعث می شود که فرد دیگر مثمر ثمرو سودمندی نباشد یا بیش از حد به برخی چیز ها می پردازد (حالت وسواس) یا عملکرد اجتماعی وشغلی فرد مختل می شود یا بیش از اندازه به امور مهم بی توجه می شود (حالت بی تفاوتی)، دچار کاهش اعتماد به نفس به خود می گردد،احساس ترس فراگیر در او بوجود می آید که می تواند به خاطر ترس نسبت به خطرها، دردها و امراض جسمانی مختلف باشد. کسانی که توان کنترل این شرایط را نداشته باشند شدیدا” عصبانی می شوند و احساس تسلیم و ناتوانی می کنند و قدرت مقابله با مشکلات یا بیماری ها را در خود نمی بینند همچنین جسم آنان قادر نیست تا آرامش خود را حفظ کند و خواب راحتی داشته باشد و احساس خستگی، کوفتگی و ضعف جسمانی می کند و عصبی و بر انگیخته است و بی دلیل عصبانی می شود. سردرد، درد قفسه سینه، درد پا یا دست، درد شکم و سوء هاضمه وکم اشتهایی یا پر اشتهایی ک منجر به لاغری و چاقی می گردد نیز به سراغ فرد می آید.انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی وجود دارد، اما درهمه احساس ترس بیش از حد مشترک است . انواع اضطراب شامل اختلال هراس ( یا حملات پانیک اختلال وسواسی جبری، اختلال استرس پس از ضربه، هراس اجتماعی و یا اختلال اضطرابی اجتماعی، ترس های خاص (مانند ترس از فضاهای محصور و باز) و اختلال اضطراب منتشرمیباشد.

 برای‌تان پیش آمده که بدون پیش‌زمینه یا دلیل خاصی، ناگهان دچار حمله‌ی شدید وحشت و اضطراب شوید؛ به‌قدری شدید که حتی احساس کنید در شرف مرگ هستید؟ یا وقتی یک گربه یا سگ به شما نزدیک می‌شود، دچار ترس شدید می‌شوید؟یا اگراز پرواز با هواپیما وحشت دارید؟ یا اگر وقتی خون می‌بینید، غش می‌کنید؟ آیا به‌دلیل ترس از آسانسور، ترجیح‌می‌دهید از پله‌ها استفاده کنید؟ و آیا از ارتفاع می‌ترسید؟

هر‌یک از این حالات، نشان‌دهنده‌ی احتمال وجود یک مشکل از طیف بیماری‌هایی است که در‌مجموع «اختلالات اضطرابی» نامیده می‌شوند. اضطراب، یک احساس بسیار ناخوشایند‌ دل‌واپسی، تشویش و نگرانی است که به‌طور معمول با نشانه‌های جسمی و شناختی همراه می‌شود. اگرچه هرگز تمامی علائم اضطراب با هم دیده نمی‌شوند ولی هر فرد بسته به شدت اختلال، ممکن است یک یا چند حالت زیر را تجربه کند:

تپش قلب، تنگی نفس، احساس خفگی، خشکی دهان، تعریق، احساس سرما یا داغی، لرزش دست و پا یا تمام بدن، لرزش صدا، تهوع، دل‌پیچه، نفخ شکم، اسهال، تکرر ادرار، حرکات غیرارادی، بی‌قراری، سفتی و تنش عضلانی، سردرد، لکنت زبان، اختلال در تمرکز، فراموشی، بی‌خوابی و تحریک‌پذیری‌

آیا اضطراب همیشه نامطلوب است؟

البته نمی‌توان همه‌‌ی انواع اضطراب را مخرب و نابه‌هنجار نامید. برخی از انواع خفیف اضطراب حتی می‌توانند مفید باشند. به‌عنوان مثال اگر اصلاً نگران نتیجه‌ی امتحان هفته‌ی آینده نباشیم، ممکن است سعی کافی برای یادگیری مطالب درسی نکرده و آمادگی مناسب برای امتحان نداشته باشیم‌ و یا اگر نگران شغل و زندگی آینده‌مان نباشیم، برای به‌دست آوردن موقعیت اجتماعی بهتر، تلاش نمی‌کنیم‌ اما از سوی دیگر چنان‌چه این احساس از حد طبیعی فراتر رود، خود به یک مشکل تبدیل خواهد شد. در این‌صورت نه‌تنها سودمندی‌اش را از دست می‌دهد بلکه موجب اختلال در عملکرد طبیعی فرد می‌شود.

اختلالات اضطرابی

اختلالات اضطرابی، یک اصطلاح کلی و شامل دسته‌ای از بیماری‌ها با تظاهر اصلی اضطراب می‌باشند. این دسته شامل حملات آسیمگی (پانیک)، اضطراب فراگیر و انواع هراس‌ها است.

اختلال آسیمگی (پانیک) عبارت است از بروز غیرمنتظره‌ی حملات اضطراب بسیار شدید که طی آن بیمار احساس وحشت و یا حتی مرگ قریب‌الوقوع دارد. حمله به‌طور ناگهانی شروع می‌شود و با دامنه‌ی وسیعی از ناراحتی‌های جسمی و شناختی که به آن‌ها اشاره شد، همراه است. تعداد کمی از این بیماران در فاصله‌ی بین حملات، کاملاً آرام هستند‌ در حالی‌که بیش‌تر آنان به دلیل پیش‌بینی وقوع حمله، همیشه حالتی از اضطراب انتظاری را تجربه می‌کنند.

در اضطراب فراگیر، مسأله‌ی اصلی، اضطراب و تشویش شدید و غیرواقع‌بینانه‌ای است که به‌صورت نگرانی در مورد اتفاقات و شرایط مختلف زندگی بروز می‌کند. در این حالت، میزان نگرانی بیماران به‌مراتب، بیش از خطر احتمالی موقعیت مورد نظر است.هیپنوتیزم درمان موثر اضطراب ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری

هراس، عبارت است از ترسی مقاوم و شدید از شئ یا موقعیتی که یا اصلاً خطرناک نیست و یا میزان این ترس، بسیار شدیدتر از خطر احتمالی آن است. با آن‌که اغلب افراد می‌دانند این ترس، غیرمنطقی است ولی قادر به کنترل خویش نیستند و از رویارویی با موقعیت مورد نظر اجتناب می‌کنند. هراس‌ها برخلاف ترس‌های به‌هنجار که خصوصیت انطباقی و هشداردهنده دارند، فلج‌کننده‌اند و فعالیت‌های روزمره را با اشکال مواجه می‌سازند.

اختلال هراس سه نوع عمده دارد که عبارتند از:

۱- هراس ساده: یعنی وحشت از رویارویی با شئ یا موقعیتی که فرد آن را ترسناک ارزیابی می‌کند مانند ترس از گربه، ‌ترس از بلندی، ترس از پرواز، ترس از آسانسور، ترس از محیط‌های بسته، ترس از بیماری، ترس از دیدن خون و‌…

۲- هراس اجتماعی: عبارت است از اضطراب هنگام قرار‌گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی و شرایطی که فرد احساس می‌کند توسط دیگران تحت ارزیابی و انتقاد است.

۳- گذر‌ هراسی: در این اختلال،‌ فرد در صورت دوری از مکان‌های امن مانند خانه، دچار اضطراب می‌شود، بنابراین از رفتن به مکان‌های شلوغ و محدود مانند فروشگاه، سینما و… می‌ترسد و تا حد امکان اجتناب می‌کند.

پیش‌گیری و درمان موثر اضطراب

مانند هر بیماری دیگر، این‌جا نیز پیش‌گیری مقدم بر درمان است. اگرچه ممکن است وجود زمینه‌ی ژنتیکی، فرد را نسبت به اختلالات اضطرابی، آسیب‌پذیرتر نماید ولی بی‌شک توجه به معنویات، عدم درگیری در رقابت‌های غیرضروری و نامتناسب، آشتی با طبیعت و تقویت ارتباط‌های سالم انسانی و خانوادگی، بهترین راه کاهش استرس و درنتیجه پیش‌گیری از این اختلالات است.

روش‌های درمانی متنوعی مانند دارودرمانی، رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی، خانواده‌درمانی، مشاوره، یوگا، مدیتیشن، روش‌های تن‌آرامی، هیپنوتراپی و… برای مداوای اضطراب به‌کار رفته‌اند.

هیپنوتراپی که در شاخه‌های مختلف طب به‌ویژه روان‌پزشکی کاربردهای فراوانی دارد، به‌دلیل توانایی‌های متنوع و شکل خاص تکنیک‌ها، همواره مورد توجه هر دو گروه بیمار و درمان‌گر بوده است. باورهای اشتباهی مانند قدرت هیپنوتیزور، تحت سلطه قرار‌گرفتن سوژه، دخالت نیروهای ماوراءالطبیعه و… سال‌ها مانع پیشرفت هیپنوتیزم علمی بوده‌اند. خوشبختانه طی ۵۰‌سال اخیر، پیرو توجه فزاینده به مطالعه‌ی علمی هیپنوتیزم، بسیاری از شُبَهات برطرف شده و این پدیده‌ی منحصربه‌فرد، به‌عنوان درمانی مؤثر و قدرتمند، مورد تأیید و استفاده‌ی مراکز معتبر علمی در سطح بین‌المللی قرار گرفته است. در حال حاضر در سراسر اروپا و آمریکا، تمایل مردم و درمان‌گران برای بهره‌گیری از فواید ارزشمند هیپنوتیزم، روزبه‌روز بیشتر می‌شود و این روش درمانی، محبوبیت و کاربرد افزون‌تری می‌یابد.

خلسه هیپنوتیزمی به‌دلیل همراهی همیشگی‌اش با تن‌آرامی و آرامش عمیق، به خودیِ خود موجب کاهش اضطراب و تنش می‌شود. اگرچه حتی هنگام دوچرخه‌سواری می‌توان مجموعه‌ی کاملی از فرآیندهای هیپنوتیزمی را تجربه نمود، اغلب جلسات هیپنوتراپی شامل حالاتی از آرامش خوشایند و لذت‌بخش نظیر احساس سبکی،‌ شناوری و آرامش عمیق جسمی و روحی است که موجب تقویت اثرات درمانی هیپنوتیزم می‌شوند. بیمار به کمک هیپنوتیزم می‌آموزد که بیش از آن‌چه تصور می‌کرده، بر بدن خود کنترل دارد و می‌تواند تغییرات فیزیولوژیک بدنش را هدایت نماید. بنابراین هیپنوتیزم فرصتی است برای یادگیری اِعمال کنترل بهتر و مؤثرتر. زمانی که شخص چنین توانایی مفیدی را در خود ایجاد و تقویت نماید، اعتماد‌به‌نفسش بیشتر می‌شود و بهتر قادر است آرامش خود را در موقعیت‌های مختلف، حفظ کرده و بر اضطرابش غلبه نماید. از سوی دیگر، یک هیپنوتراپیست ماهر و باتجربه قادر است با استفاده از تکنیک‌های مؤثر هیپنوتیزمی، اختلال اضطرابی بیمار را درمان نموده ‌و او را برای همیشه از دست اضطراب‌ نجات دهد.

دکتر حریری ، پزشک و هیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمانگر )   هیپنوتیزم بیدار بالینی ایران

140 دیدگاه ها

  1. رها گفت:

    سلام آقای دکتر
    من ۲۲ سالمه و از حدود ۲ سال پیش دچار علائمی شدم ک فک میکنم سوشیال فوبیا باشه . من جمله اینک پرزنت کردن برام کابوسه . آیا هیپنوتراپی موثره؟؟؟ و اگر هست طی چند جلسه؟؟ من ساکن اصفهان هستم آیا شما فرد مجربی در اصفهان برای هیپنوتیزم نمیشناسید ک ب من معرفی کنید؟؟؟
    خیلی ممنون از اینک وقت میذارید

  2. محمد گفت:

    سلام دکتر
    من ۲۴ سالمه و از سن ۱۷ سالگی دچار حملات شدید عصبی در خواب و خفگی شدم دائم کابوس میبینم و توهم میزنم هر بار دچار توهم های جدید و بدتر و وحشتناک تری میشم چند باری هم از شدت و طولانی شدن خفگیم در خواب احساس کردم ک هر لحظه ممکنه از دنیا برم برای درمان ب دکتر گوش و حلق و بینی و پزشک اعصاب مراجعه کردم ک متاسفانه هیچ فایده ای نداشته دکتر خواهشاَ اگر مطلب رو مطالعه کردین کمکم کنید .با تشکر

  3. مرتضی گفت:

    سلام آقای دکترحریری
    ضمن آرزوی سلامتی برای شما،بنده۳۲سال سن دارم و مدت ۲۰روز است که درگیر ناراحتیهای جسمی هستم که از درد دست چپ شروع شده و قفسه سینه و شانه و پشت مخصوصا بین استخوان دوکتف را درگیر کرده به متخصصان زیادی ازجمله قلب و مغزو اعصاب و روانپزشک و داخلی مراجعه کردم که همه گفتن مشکل شما به دلیل اضطراب و استرس میباشد.همچنین دچار تنگی نفس و تحلیل قوای جسمانی شده ام.آیا مشکل بنده با هیپنوتیزم قابل درمان است.و به چند جلسه درمان نیاز دارد.باتوجه به اینکه شهرستان هستم وبا تهران فاصله زیاد دارم فاصله زمانی جلسات چگونه است.
    باسپاس فراوان.

    • سلام مرتضی عزیز
      یکی از موثر ترین راههای درمان اضطراب و استرس هیپنوتراپی و یا همان درمان هیپنوتیزمی است . بیماریهای با اختلال اضطرابی با شیوه درمان من حدود ۸ جلسه ۴۵ دقیقه تا یک ساعت است . تعیین تعداد دقیق جلسات پس از گرفتن شرح حال از بیمار میسر است . نظر به اینکه از شهرستان مراجعه میفرمایید شما میتوانید جلسات اولیه را با هم وقت ویزیت بگیرید . سوالات بیشتر خود را میتوانید با شماره مطب ۰۲۱۴۴۲۹۵۵۹۶ بین ساعات ۱۱ صبح تا ۸ شب به غیر از روزهای تعطیل تماس بگیرید و مطرح نمایید . متشکرم

  4. پريشاد گفت:

    سلام اقای دکتر،
    وقت به خیر
    من مشکل استرس و فراموشی در امتحان دارم به طوری دو سال تاثیر بسیار بدی روی شرایط تحصیلیم داشته.. برای مثال همین امروز سوالی که قبل از جلسه به دوستام توضیح می دادم رو سر حلسه امتحان موفق نشدن بنویسم.. سوالات دیگر رو هم فرلموش کردم!
    به نظرتون همش تاثیرات استرس هست یا ضعیف بودن حافظه؟

    • سلام پریشاد عزیز
      مشکل شما از آثار اضطراب هست و خوشبختانه به هیپنوتیزم درمانی بخوبی جواب میده. برعکس اگر درمان نشود موجب بیماری های دیگر و همزمان موجب افت عملکردهای اجتماعی و تحصیلی و مانع جدی برای پیشرفت های بعدی میشود. میتوانید اقدام موثر درمانی را هر چه سریعتر انجام دهید مدیر دفتر من سرخانم صادقی همه روزه از ساعت ۱۱ صبح تا ۸ شب به استثنای روزهای تعطیل ، پاسخگو ی شماره تلفن های ۴۴۲۷۶۳۱۱ و ۴۴۲۷۶۳۲۶ ۰۲۱ هستند تماس بگیرید تا راهنماییتان کنند. موفق و سلامت باشید.

  5. ali گفت:

    خداوندبه حق چهارده معصوم پاک انشالله همه مریضهارا شفا دهد بخصوص مریضهای عصبی را که استرس هم دارند ترا به خدا دعا کنید

  6. مريم گفت:

    سلام، خانمی ۳۴ ساله هستم و تریکو تیلومانی دارم تقریباً از ۲۰ سال پیش و همچنین افسردگی شدید میخواستم ببینم آیا با هیپنوتیزم قابل درمان هست یا خیر؟ ممنون

  7. احسان گفت:

    سلام جناب دکتر حریری…من ٢ ساله که پانیک دارم و به طور منظم دارو درمانی کردم…پانیک من زیاد شدید نیست ولی وقتی دارو قطع میشه یواش یواش احساس میکنم برمیگرده.مجبور میشم دوباره دارو مصرف کنم…دارو هم پاروکسیتین و دوز خیلی کمی الانزاپین ٢/۵ هستش…میخوام خوب تر از این شم که برم خارج ادامه تحصیل بدم.لطفا راهنمایی کنید
    ممنون از لطفتون

  8. صابر گفت:

    سلام
    دکتر من سه ماه دچار اضطراب شدید شدیم. سر درد ،معده درد ،تپش قلب و درد های عضلانی دارم.بعضی مواقع احساس می کنم در حال مرگ هستم مخصوصا در محیط های بسته. آیا با هیپنوتیزم قابل درمانه؟ چقدر زمان می بره؟
    ممنون

  9. sh گفت:

    باسلام وخسته نباشید.آیا پانیک,اضطراب شدید,افسردگی باهیپنوتیزم قابل درمان هست؟من کلونازپام و نورتریپتیلین استفاده میکنم.١بارحمله داشتم .میترسم بعدازقطع داروهام دوباره ایجادشه.اضطراب شدید دارم ونگران آینده.احساس میکنم بدبخت میشم.جسارتأ هزینه پروسه درمان رو هم بگین ممنون میشم.

  10. ناشناس گفت:

    با سلام واحترام! اقای دکتر من شدیدا به حملات پانیک و فوبیا و وسواس فکری مبتلا هستم لطفا راهنمایی بفرمایید با سپاس از شما

    • سلام ناشناس عزیز!
      شما به تنهایی نمیتوانید از این مشکل نجات پیدا کنید بلکه شما به درمان توسط شخص ماهری نیاز دارید. راهنمایی بستگی دارد به اینکه شما از چه روشی میخواهید استفاده کنید. اگر میخواهید از هیپنوتیزم درمانی استفاده ببرید که من در خدمتتان هستم با تعیین وقت قبلی. و این اختلال ها با روش من حدود ۱۴ جلسه درمان هیپنوتیزمی نیاز دارد. شادکام باشید.

  11. معصومه گفت:

    سلام. وقت بخیر
    دختری هستم ۲۴سالهقد۱۵۰و وزن۵۰. همیشه دچار لرزش دست هستم از وقت یادم میاد. ولی در شرایط استرس و شلوغی این لرزش چند برابر میشود. بطوریکه اطرافیان کامل متوجه میشوند. و بعضی اوقات کل بدنم ارتعاش دارد. قرص اعصاب که میخورم بهتر میشود ولی کامل خوب نمیشود. آزمایش ترویید دادم هیچ مشکلی ندارم. این لرزش زندگی اجتماعی منو مختل کرده به طوری که تو دانشگاه هیچ وقت سوال جواب نمیدم. خیلی عذاب میکشم. خواهرم همین مشکل رو دارد. میخواستم بدونم با هیپنوتیزم یا طب سوزنی نتیجه میگیرم؟ بنظر شما کدام نتیجه بهتری میدهد؟ با هیپنوتیزم چند جلسه برای درمان من کافیست. متشکرم از وقتی که میذارید.

    • سلام معصومه جان.
      به یک نورولوژیست (متخصص داخلی مغز و اعصاب) مراجعه بفرمایید . گاهی اوقات کمبود مس هم این حالات را ایجاد میکنند ولی اگر ایشان گفتند در اثر اضطراب است و یا با اضطراب تشدید میشود، علاوه بر درمانهای ایشان هیپنوتیزم درمانی هم موثر است. شادکام باشید.

  12. ترانه گفت:

    سلام اقای دکتر من ترانه هستم که ۳سال پیش در کارم یعنی پرستاری اشتباهی کردم و الان موقع انجام کارها میترسم و فکر میکنم نکنه دوباره اشتباه کنم دچار ترس و اضطراب میشم کارامو خیلی چک میکنم حس شادی ورضایتمندی که قبلا داشتمو ندارم.در ضمن مشکل دیگه ای که دارم چند ماه پیش دچار عفونت واژن شدم همش احساس دفع ادرار داشتم الان که خوب شدم وقتی دشتشویی یا حمام میرم دچار فکر وسواسی شدم که فکر میکنم با ریختن اب روی پرینه ادرام میاد میخواستم بدونم مشکلاتم با هیپنوتیزم حل میشه.خیلی ممنون .دوست دارم مثل قبلا با شادی کار وزندگی کنم

    • سلام ترانه جان. سال نو مبارک.
      بله شما را می شناسم و برای شروع درمان مراجعه کرده اید و در بررسی که کردیم معلوم شد آنچیز که شما را رنج میدهد اشتباه خطرناکی نبوده و شما با درایت تمام سریعا اوضاع را به شکل صحیح هدایت کرده اید بدون کوچکترین ضایعه ای اما وسواس فکریش مانده است. با هم روی این، کار میکنیم و انشاءالله به آرامش و شادی می رسید. شادکام باشید.

  13. ناصر گفت:

    آقای دکتر عزیز با عرض سلام و خسته نباشید. اینجانب ۳۱ ساله هستم و حدود ده سال است که با بیماری پوستی درماتیت سبوره درگیر هستم. همانگونه که بهتر استحضار دارید این بیماری مزمن بوده و یکی از دلایل عود مجدد آن استرس و اضطراب است. من سابقه اختلال دوقطبی را دارم و مدت بسیار زیادی داروهای اعصاب نیز مصرف می کردم و اتفاقا این مشکل پس از مصرف داروهای اعصاب نظیر هالوپریدول برای من ایجاد شد. آیا می توان با روش شما این اضطراب و استرس را به صورت ریشه ای درمان کرد؟

  14. مینا گفت:

    با سلام و خسته نباشید من ۳۰ سال دارم وتقریبا ۳ ماه پیش به طور ناگهانی دچار یک ترس بسیار شدید و اضطراب عجیبی شدم به طوری که احساس مرگ قریب الوقوع میکردم پس از ان نیز چندین بار دچار این حالت شدم تا اینکه به روانپزشک مراجعه کردم و ایشان برای من دارو تجویز کردند بعد از یک ماه به دلیل فراموش کردن خوردن دارو دچار همان حمله وحشت شدید و اضطراب شدم به طوریکه تمام بدنم میلرزید وسرم میسوخت وقفسه سینه ام درد میکرد و نفس هایم کوتاه شده بود دوباره تحت نظر روانپزشک به خوردن دارو ادامه دادم اما اکنون با گذشت سه ماه باز هم میترسم که به همان ترس دچار شوم و دچار بی انگیزگی شدیدی شده ام که این بی انگیزگی مرا دچار ترس واضطراب وافسردگی کرده است به طوری که زندگی را بیهوده میپندارم از شما دکتر حریری ارجمند تقاضا دارم من را راهنمایی کنید . ایا بی انگیزگی من با هیپنوتیزم قابل درمان است وایا تا کنون بیماری مشابه من داشته اید لطفا کمکم کنید با تشکر از سایت خوبتان در پناه خدا باشید

  15. ترانه گفت:

    سلام اقای دکتر میخواستم بدونم مشکل من با هیپنوتیزم حل میشه؟

  16. نگار گفت:

    سلام آقای دکتر
    آیا شما به شهرستان ها هم می آیید مثلا بندر عباس

  17. امید گفت:

    با سلام و خسته نباشید خدمت جناب آقای دکتر حریری
    من از وقتی خودم راشناختم از یک طرف دچار کمبود اعتماد به نفس، عزت نفس و ابراز هویت و از طرف دیگه دچار افسردگی، انواع اضظراب و ترس های بی مورد می باشم. سئوال بنده اینکه آیا با هیپنوتیزم درمانی می شود همه این مشکلات را با هم حل کرد و اگر جواب مثبت است چند جلسه مورد نیاز است. با تشکر

  18. ترانه گفت:

    سلام اقای دکتر من ۳سال سال پیش در کارم اشتباهی کردم وبعد از ان نیز دیگر نمیتوانم با اعتماد به نفس کامل کار کنم همش فکر میکنم دارم اشتباه میکنم که منجر به چک کردن زیاد ووسواس فکری شده من پرستارم.لطفا کمک کنید.ویه مشکل دیگه که چند ماه اخیر برام پیش اومده که دچار عفونت واژن شده بودم همش احساس دفع ادرار داشتم الان که عفونت درمان شده وقتی که دستشوئی یا حمام میرم فکر وسواسی پیدا کردم که داره ادرار خارج میشه دیگه خسته شدم.لطفا راهنمایی بفرمائید

    • سلام ترانه جان.
      شما قطعا به درمان حضوری احتیاج دارید. تکنیکهایی برای درمان وسواس فکری در ۱۲ تا ۱۴ جلسه دارم. من از هیچ نوع کمک متعارفی به شما دریغ ندارم . چه نوع راهنمایی دیگری غیر از موارد گفته شده نیاز دارید؟ موفق باشید.

  19. جهان زمانی گفت:

    سلام آقای دکتر من پدری هستم که وضعیت دخترم بسیار نگران کرده. او دچار کلاستروفوبیا: ترس نابهنجار از بودن در مکان های تنگ و تاریک و آرئوفوبیا: ترس از پرواز و قطار می باشد و اکنون که هم چند سال است ازدواج کرده در مورد احتمالات منفی فرزندی که به دنیا خواهد آورد نیز شده و لذا حاضر به باردار شدن نیست.
    به جند پزشک مراجعه کرده و روش های هیپنوتیزم و سوزنی نیز در مورد وی بکار برده شده ولی به علت نگرفتن نتیجه نصفه کاره رها کرده. شاید هم به علت هزینه بالای آن می باشد چون کارمند است.
    راهنمایی بفرمایید که بسیار نگرانم

    • سلام آقای جهان زمانی.
      ایشان نزد هرکسی هیپنوتیزم درمانی انجام داده اند آنرا تکمیل کنند تا به نتیجه برسند، البته هر هیپنوتراپیستی تلقینات و روش خاصی دارد که آن روش و آن تلقینات میزان تاثیرپذیری را معین میکند . کسی که با یک هیپنوتیزم درمانگر به نتیجه نرسد امکان دارد با هیپنوتیزم درمانگر دیگری به نتیجه برسد. موفق باشید.

  20. عالی بود گفت:

    سلام من دانشجوی دکتری هستم موقع ارائه کنفرانس یا بحثهای کلاسی دچار استرس میشوم وسر رشته مطالب از دستم خارج مشود.کتابهای زیادی خوانده ولی موثر نبوده.احساس ناامیدی می کنم من بزودی امتحان جامع دارم خیلی نگرانم راههای بسیاری را آزمایش کرده و حتی کلاس سخنرانی و غلبه بر اظطراب رفته ام بی فایده است لطفا مرا راهنمایی کنید.مطالب زیادی برای بحث های آکادمی دارم ولی افسوس که الان ۴۳ سالم هست این رنج با من هست

    • سلام “عالی بود” عزیز!
      امیدوار باشید؛ همچنانکه بسیاری از بیماران شبیه شما با روش من درمان شده اند و نتایج کامل گرفته اند، شما هم میتوانید درمان شوید. شما قطعا به درمان حضوری احتیاج دارید. تکنیکهایی برای درمان سوشیال فوبیا در ۶ جلسه دارم. چه نوع راهنمایی دیگری غیر از موارد گفته شده نیاز دارید؟ موفق باشید.

  21. امیر حسین گفت:

    سلام میخاستم ببینم استرس واضطراب،عصبی شدن باعث ریزش مو ویشه چون متخصص پوستو مو گفته بود به روانپزشک مراجعه کنید. امکان درمان هست به چند جلسه نیاز هست برا درمان. با تشکر

  22. محمد مرادی گفت:

    سلام آقای دکتر، واقعا خسته نباشید
    بنده ۶ ماه پیش دچار یک اشتباه شدم و تو یه محیط واقعا ترسناک شیشه مصرف کردم و ساعت سه شب یهو بدنم واکنش نشون داد از جمله: تمام بدنم یخ کرد، قلبم دچار طپش فراوان و همچنین سوزش شدید شد، یه ترس شدید تمام وجودمو فرا گرفت دیگه داشتم میمردم که منو بسرعت به بیمارستان منتقل کردن و دکترها سریع بهم سرم تزریق کردن و همچنین تزریق آمپول، تقریبا از اون حالت در اومدم ولی تقریبا ۵۰ درصد از حسی که اون شب بعد از مصرف اون ماده بهم دست داد رو الان طی این مدت تو وجودم داشتم
    که مجبور شدم به روانپزشک مراجعه کنم دکتر برام قرص والپروات سدیم و الانزاپین نوشت بعد از گذشت دو ماه به یک روانپزشک دیگر مراجعه کردم و ایشون هم والپروات ،کلونازپام، ترانکوپین ۱۰۰ و گابا پنتین برام تجویز کرد و الان سه ماهه که این قرص ها رو مصرف می کنم ولی خوب نشدم و حتما قصد دارم پیش شما واسه هیپنوتیزم درمانی بیام
    دو تا سوال از شما دکتر حریری عزیز دارم
    اول اینکه مریضیه من مثل بقیه دوستان پانیکه ولی قرصهایی که روانپزشکها به من میدن اصلا شبیه بقیه دوستان نیست چرا؟؟؟؟
    دوم اینکه من تا قبل از این مریضی بصورت حرفه ای ورزش بدنسازی کا میکردم ولی الان نتنها اصلا نمیتونم کوچکترین حرکت بدنسازی رو انجام بدم چون دچار حمله میشم بلکه نمیتونم کوچکترین فعالیت جسمی رو داشته باشم چرا؟؟؟؟

    • سلام محمد مرادی عزیز.
      لازم است برای هیپنوتیزم مراجعه نفرمایید چون امکان زیاد دارد که مشکل شما را بدتر کند. متاسفانه روانگردانها تاثیرات بسیار مخربی بر روان افراد میگذارند. شما از طریق دارودرمانی ادامه بدهید. موفق باشید.

  23. زیبا گفت:

    سلام آقای دکتر. من یگ پسر هشت ساله دارم که مدت چهار سال است لکنت زبان گرفته و خیلی هم میترسه حتی لحظه ای نمیتواند تنها باشد بدلیل ترس زیاد. من میخواستم از شما تقاضا کنم که میشود از طریق هیپنوتیزم مداوا کرد؟ و اگر میشود چطوری شما را ملاقات کنیم با توجه به اینکه ما در سوئد زندگی میکنیم

  24. علیرضا خ گفت:

    سلام جناب آقای دکتر حریری، من ۳۲ ساله هستم ومتاهل ودارای یکفرزند، من از ۱۴سال پیش دچار آگورا فوبیا شدم، ترس از محیط باز و ارتفاع دارم، یه ۸ سالی هم هست که مسافرت خارج از شهر نتونستم برم و اختلال پانیکم هم در این چند سال با دارو موقتی درمان شده، و الان هم چند ماهی هست که بخاطر حملات پانیک واظطرابم از کار و زندگی افتادم، افسردگیم هم بیشتر شده، البته دارو میخورم ولی حالتهای تپش و گر گرفتن دارم.خیلی هم خیالاتی هستم.از شما تقاضا دارم اگر با هیپنوتیزم راه حل نهایی من هستش به بنده اعلام بفرمایید. با تشکر از شما

  25. جاسم گفت:

    سلام آقای دکتر ؛ من بیماری پانیک دارم دوست دارم با هیپنوتیزم درمان بشم اما یک چیز نگرانم میکند و اون اینه که ممکن است یادآوری خاطرات پانیک بعد از درمان باعث عود بیماری شود ؛ راه حل چیست؟

  26. فرشاد گفت:

    سلام خسته نباشید
    خواهش میکنم جوابه منو بدید
    من ٢٨ سالمه در ١٠ ساله پیش من با مصرف ترامادول دچار بد حالی و از حال رفتم از اون موقع اختلال ترس از مرگ گرفتم همش اضطراب دارم که الان میمیرم زندگی برام سخت شده تازگی ها هم که ضربانم نامنظم شده همش فکر میکنم الان ایست قلبی میکنم ، آقای دکتر من ساکن مشهد هستم ازتون خواهش میکنم بگید چه کار کنم خواهش میکنم کمکم کنید ، مرسی

    • سلام فرشاد جان.
      شما قطعا به درمان حضوری احتیاج دارید. احتمالا دچار حملات پانیک میشوید. امیدوار باشید؛ همچنانکه بسیاری از بیماران شبیه شما با روش من درمان شده اند و نتایج کامل گرفته اند، شما هم میتوانید درمان شوید. من از هیچ نوع کمک متعارفی به شما دریغ ندارم . چه نوع راهنمایی دیگری غیر از موارد گفته شده نیاز دارید؟ موفق باشید.

  27. علی گفت:

    سلام
    ۴ سال است که مشکل شدید پنیک دارم و تمام روش های دارویی را امتحان کردم و هر دفعه جوابی نگرفتم و دیگه امیدی ندارم می خواستم ببینم راه حلی برای مشکل من هست ؟
    مرسی

  28. اعظم گفت:

    سلام دوستا ن من چندین سالیه با پانیک درگیرم تا الان سه جلسه به آقای دکتر حریری مراجعه کردم خیلی بهترم و مطمئن هستم تا جلسه اخر درمان قطعی میشم اصلا باور نمیکردم انقد موثر باشه/حتما سیر درمانم رو براتون کامنت میزارم/اول از خدا بعد از آقای دکتر حریری عزیز و توانمند متشکرم/

    • سلام اعظم خانم
      از اینکه سیر بهبودی را طی میکنید بسیار خوشحالم . مدت درمان بیماری پانیک حداقل با تکنیکهایی که بکار میبرم ۸ جلسه میباشد و در جلسات آخر شما بهبودیتان به حد اکثر خواهد رسید به شرطی که در طول درمان تمرینات خوشایند خود هیپنوتیزمی را انجام دهید . سالم و سلامت باشید.

  29. فرشاد گفت:

    سلام آقای دکتر
    ۲۶سالمه/از رفتن بیرون خونه استرس دارم/ از حرف زدن(دفاع از حقوقم) استرس دارم(علتش ریشه در بچگیم داره چون پدرم سرکوبم میکرد و باپرخاشگری جواب میداد)/ به ساعت خیلی نگاه میکنم/ دلم همیشه بی دلیل تنگ میشه/ چطور درمان کنم؟؟ لطفا راهنماییم کنید.
    زندگیم داره تباه میشه. با تشکر

  30. هادی گفت:

    از استان اردبیل هستم از یک ماه پیش بدلیل عدم کسب رتبه درکنکور دچار حملات پانیک شدم راهنمایی فرمایید

  31. هادی گفت:

    سلام آقای دکتر . پسر من ۲۱ساله پس از اعلام نتایج کنکور ۹۳بدلیل عدم موفقیت دچار حملات شدید پانیکی شده است اگر چه پزشک متخصص اعصاب و روان دارو تجویز کرده است لکن حملات او هر روز با شدت بیشتری تکرار می شود بطوریکه قادر به نفس کشیدن نمی شود و مرگ او را جلوی چشمانمان نظاره میکنیم. خواهش می کنم راهنمایی فرمایید باتوجه به فاصله شهرستان ما تا تهران(۱۶ساعت) نوبت ویزیت برای ما برای چه زمانی مقدور خواهد بود وچند روز باید در تهران بیتوته کنیم؟ باتشکر هادی از استان اردبیل

    • سلام اقای هادی.
      خبر خوب اینکه میتوانم بخواست خداوند این مشکلات را برطرف کنم و به همین خاطر از سراسر کشور مراجعه کنندگان تشریف می آورند مثلا از جزیره لاوان و یا از اطراف چاه بهار. درمانهای هیپنوتیزمی درست و صحیح ، حضوری هستند. جزئیات بیشتر را لطفا با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره تلفن ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ جهت تعیین وقت تماس بگیرید. موفق باشید.

  32. رضایی گفت:

    ایادراردبیل متخصص هیپنوتیزم هست که برای هیپنوتیزم درمانی مراجعه کرد

  33. سيد رضا موسوي گفت:

    سلام آقای دکتر بنده ۳۴ ساله هستم و از سال ۸۷ طی یک تصادف با دوچرخه به بیماری پانیک دچار شده و تاکنون نیز درمان کامل نشده ام البته حالم نسبت به اوایل خیلی بهتر شده اما با یک سری مشکلات همچنان دست به یقه هستم از جمله ترس از شنا کردن در صورتی که بنده قبل از این بیماری شناگر خوبی بودم ترس از رانندگی در تونلها بطوریکه احساس نفس تنگی و مسخ شدن بهم دست میده و ترس از رانندگی در جاده های کوهستانی و مرتفع بخصوص اگه حفاظ (گاردریل) نداشته باشه شدیدا میترسم و قادر به رانندگی نیستم خواهشا به من کمک کنید که درمان بشم ممنووووووووووونم

  34. فاطمه گفت:

    باسلام و عرض خسته نباشید.
    من ۳۰ ساله متأهل و در حال حاضر باردار هستم. چند روز قبل از اینکه بفهمم باردارم به صورت خود به خودی دچار حالتهای خاصی شدم که اول با بی قراری، تهوع، رنگ پریدگی، درماندگی و نوع خاصی از اضطراب شده بودم که به زور میتوانستم ارتباط برقرار کنم و انگار ماده ای در سینه من ترشح میشد و خواب شب و استراحت را از من گرفته و همه زندگی در برابر چشمانم بی جاذبه بود. انگار تمام لحظه ها مثل لحظه غروب جمعه دلگیر و همچنین مثل لحظه قبل از امتحانهای مهم اضطراب آور بود. اواخر دچار حالتهای افسردگی و گرگرفتگی بدن شدم. متأسفانه در سه ماه اول به سختی گذراندم چون خوردن هیچگونه قرصی را مجاز نمیدانستم و همه افراد این حالات من را به بارداری ربط میدادند و اینگونه گذشت. ولی خودم می‌دانستم زیاد ربطی به بارداری ندارد و من قبل از اینکه بفهمم باردارم دچار این حالات شدم. شبها راه میرفتم و پاهایم سریع کرخت میشد و گاهی هم اتفاق می افتاد که پاهایم سست میشد و از زانو خم میشد و تعادلم را از دست می‌دادم. اگر خوابم میبرد چند دقیقه بعد با ترس از خواب می‌پریدم و دوباره به خواب رفتنم سخت بود. تا اینکه به روانپزشک مراجعه کردم و به من سرتالین داد.بعد از دوهفته استفاده بهتر شدم ولی تغییر عادتهای رفتاری و تغییر وضعیت زندگی در روزگار الآن کار سختی و مستلزم تغییر افکار است که این هم کار سختی است و از طرفی با توجه به مطالعاتی که داشتم این بیماری برگشت پذیر است. و می ترسم که بعد از قطع قرص دوباره برگردد. شما من را راهنمایی کنید.

    • سلام فاطمه جان.
      من متوجه نشدم چه راهنمایی از من خواسته اید؟ تا آنجا گه نوشته اید :”بعد از دوهفته استفاده بهتر شدم” را فهمیدم ، حالا آیا در مورد : ” تغییر عادتهای رفتاری و تغییر وضعیت زندگی و تغییر افکار” مشکل دارید ؟ چه تغییراتی ایجاد شده ؟ و یا چه تغییراتی نیاز دارید ؟ آیا بیماری شما را پانیک تشخیص گذاشته اند؟

  35. سینا گفت:

    با سلام خدمت اقای دکتر.من حدود ۲۵ سالمه که از ابتدای کودکی دچار این بیماری هستم (یه جورایی مثل گرفتگی عضلات سر(سفتی ان و سر درد دائمی که هیچ تمرکزی و مشکل حافظه وسفتی عضلات چشم و بینی و بدن و از همه مهمتر مشکل در صدا یعنی صحبت کردن.هیچ قدرتی یا هوایی پشت صدا نیست و به سختی صحبت میکنم به طوری که فشا روی سر و حنجره و عضلات چشم ایجاد میشه مثل اینکه تمام عضلات بدن از کار افتاده باشه ولی یک سال قبل پیش روانپزشک رفتم و ایشان گفت تمام این مشکلات از استرس و اضطراب شما ست بعد از سه چهار ماه مصرف قرص و یک بار روان کاوی حدود ۱۰ درصد بهتر شدم و الان بعد از مدت چند ماه و روند افکار و شرایط کاری تا حدودی بهتر شدم حتی طوری میشه که صدا تا حدی عجیب ازاد میشه ولی بعد از چند دقیقه صحبت کردن دوباره دچار سر درد میشوم وباید کاملا در یه محیط ارام و بدو ن هیچ فعالیت کاری باشم تا بدن وسر احساس سبکی کند و صدا ازاد شود ولی موقع خواب بعد اظهر این عمل سردرد شدید میشود(البته لازم به ذکر هست مشکلات صدا از سر درد هست و وقتی سر درد بهتر میشود صدا تا حدی ازاد میشود)البته ناگفته نماند که پیش چندین بار دکتر مغز و اعصاب هم رفتم و ام ار ای هم گرفتم و هیچ مشکلی از لحاظ مغز ندارم و حتی پیش دکتر حلق و بینی هم رفتم و مشکل در حنجره هم نداشتم گفتم شاید از فشار ترس و اضطراب هست که من دچار این مشکلات شدم البته نا گفته نماند من مشکل خواب داشتم به طوری که نم توانستم بخوابم یا حتی اگر می خوابیدم انگار که بیدارم و تمام سیستم بدنم در طول خواب فعالیت شدیدی داشته است.الان بعد از این مدت من مشکل خوابم یه خورده بهتر شده ولی همین که می خواهم فردا یه کاری را انجام دهم خوابم مثل این است که انگاری تمام شب بیدارم وهمین امر باعث شده تا من نتوانم شغلی داشته باشم (((البته لازم به ذکر است من از کودکی اهل خواندن و مداحی در بین مستمع بودم خواهش میکنم من رو راهنمایی بکنید

  36. س . کرمی گفت:

    با سلام
    مطالب و سوالات دوستان رو خوندم ، شاید بد نباشه تجربه ی خودم رو با بقیه در اشتراک بزارم. من ۵ سال از بیماری بیخوابی شدید و اضطراب و حتی نوعی panic attack رنج میبردم. بارها به پزشک مراجعه کردم، تو ایران و حتی نروژ و آلمان ، اما اصلا نتیجه ای حاصل نشد. تا اینکه بطور اتفاقی از طریق این سایت با اثرات هیبنوتیزم آشنا شدم و چند جلسه به آقای دکتر حریری مراجعه کردم. نتیجه شگفت انگیز بود، فقط بعد از جلسه اول من بعد از سالها تونستم برای یک روز بدون سردرد بخوابم یا حتی لبخند بزنم. بعد از جلسه دوم کاملا قرصهای خواب رو (بعد از سه سال مصرف مداوم ) تونستم قطع کنم و حالا بعد از هشت جلسه خیلی خیلی بهتر شدم ، مخصوصا در زمینه سردردهای شدید و بیخوابی. به دوستانی هم که مشکل حاد در این زمینه دارند به شدت این روش رو توصیه میکنم. از نظر هزینه هم با بقیه جاهایی که من در تهران میشناسم ،اصلا قابل مقایسه نیستند . دوستان اگه سوالی هم از من دارند میتونند به من میل بزنند ، خوشحال میشم بتونم کمکی کنم :
    s_k1379@yahoo.com
    با تشکر فراوان و با آرزوی سلامتی

    • سلام آقای کریمی عزیز
      ازاینکه سلامتی خود را بدست آورده و درمان موفقی داشته ایدبسیار خرسندم . برای شما و همه هم میهنانم آرزوی سلامتی دارم . همچنین از اینکه بازخورد درمان خود را در سایت منعکس کرده اید نیز از شما سپاسگزاری میکنم . به امید موفقیتهای روز افزون شما.

  37. محمد رحمانی گفت:

    سلام آقای دکتر. من سالهاست که ترس از پرواز با هواپیما دارم ترس از ارتفاع، محیط در بسته و… که البته ترس از هواپیما بیشتر آزارم میده چون مانع پیشرفت کاریم شده آیا میشه با هیپنوتیزم درمانش کرد و چند جلسه نیاز داره؟
    با تشکر از وقتی که برای پاسخگویی می گذارید

  38. سینا گفت:

    سلام اقای دکتر من سینا ۲۰ساله ازاصفهان مشکلاتی ازقبیل اضطراب شدید-وسواس شستشو -خجالتی وعدم اعتماد به نفس رادارم لطفا بفرماییدبرای درمان کامل به چندجلسه نیازدارم ؟

  39. سارا گفت:

    سلام
    دختر ۲۵ ساله ای هسم که به شدت در موقعیت های خاص دچار اضطراب غیر قابل کنترل می شوم
    طوری که همون لحظه مرگم رو از خدا می خوام

    با وجود خواستگاران زیاد چون به شدت دچار اضطراب می شوم و می گویم با ازدواج طرفم رو بدبخت می کنم (به دلیل این بیماری روحی) اصلا ازدواج نمی کنم

    بسیار کم صبر هسم و طاقت ناراحتی های روحی رو ندارم مثلا اگه یه مدت خوابم کم شه عصبی می شم و بعد اضطراب می آد سراغم
    خوابم به شدت سبکه و به این فکر می کنم که اگه ازدواج کنم و بچه دار شم باز هم دچار حملات اضطراب می شم و آبروی خودم و خونواده ام رو می برم

    یک مدت به علت دوری از خانه حدود ۲ ماه هر روز اضطراب داشتم و خوب نمی شدم
    کلا نمی تونم خودم رو با محیط انطباق بدم و سریع صورت مسیله رو پاک می کنم تا به آرامش برسم مثلا ازدواج نمی کنم تا آرامش داشته باشم

    تو رو خدا کمکم کنید

    • سلام سارا جان .
      آیا روانپزشک برای شما تشخیص پانیک گذاشته اند ؟ پانیک با هشت جلسه درمان میشود . موفق باشید.

      • سارا گفت:

        باورتون می شه اصلا نرفتم پیش روانپزشک!!!

        آخه خیلی عادی هسم فقط تو شرایط خاص این جوری می شم
        و تا صورت مسیله پاک نشه خوب نمی شم

        ولی ۵- ۶ بار مشاوره رفتم

        الان چی کنم؟
        برم روانپزشک اول؟
        بعد شما محل کارتون کجاس؟

        من شیرازیم

        خیلی برام مهمه که خوب شم آخه خیلی روم فشاره برا ازدواج

        در پناه خدا
        شاد باشید
        همین

  40. ali گفت:

    سلام آقای دکتر من جوانی ۲۱ ساله خجالتی هستم.دلیل خجالتم اینه که موقع صحبت با دیگران صورتم قرمز میشه.میخواستم بدونم آیا قابل درمان هست؟

  41. الهام گفت:

    سلام آقای دکتر من مشکلم همانند بهزاد ۱۹سالست که تو کامنتای قبلی واستون گذاشته یعنی اضطراب از صحبت کردن و تپش قلب و غیره ولی واقعیتش ناامید شدم و فکر میکنم این مشکل حل شدنی نیست چون قبلا پیش دکتر روانشناس رفتم و کلی هم هزینه کردم و بی فایده بوده البته ایشون هیپنوتیزم نکردن الان سوالم اینه که آیا بیماری داشتید با این شرایط؟من حاضر هستم هر چه قدر که شما صلاح بدونید بیام ولی واقعا درمان شم یعنی الهامی شم با اعتماد به نفس بالا که تو جمع راحت نظر میده بدون ترس از اینکه آیا درسته یا نه و غیره

    • سلام الهام خانم .
      مشکل شما ، اضطراب صحنه یا اضطراب اجتماعی نام دارد . اگر مایل به درمان با هیپنوتیزم هستید میتوانید با تلفنهای دفتر من تماس بگیرید و تعیین وقت بفرمایید . تقریبا ۶ تا ۷ جلسه نیاز هست. بله موارد این چنینی بوده اند . موفق باشید.

  42. الهام گفت:

    سلام آقای دکتر من براتون پیغام گذاشتم ولی متاسفانه شما پاسخ ندادید ممنون میشم اگر که پاسخ سوالات من را بدهید

    • سلام الهام خانم .
      من بعلت مشغله ها بعد از مدت زیاد وارد سایت شده ام و پیام قبلی شما را ندیده ام و از شما و سایر دوستان عذر میخواهم در حال پاسخ بترتیبی که دیده میشود هستم هر گاه به سوال شما رسیدم به روی چشم جواب میدهم. موفق باشید .

  43. محمدی 56 گفت:

    سلام آقای دکتر من ۱۲ ساله ک مشکل تیروئید دارم..و در حال درمانم…از قبل سابقه افسردگی داشتم و قرص مصرف میکردم زیر نظر دکتر بعد از یه مدت خوب شدم و لی ۶ ساله که افسردگی شدید گرفتم و قرصهای آسنترا آلپرازولام پروپورانول لوویتروکسین مصرف میکنم مشکلات استخوانی هم گرفتم که گویا از عوارض قرص هاست البته پزشک افسردگیم رو وسواس فکری تشخیص داد و همیشه خسته و بی حالم..
    دیگه از قرص خسته شدم میخواستم ببینم هیپنوتیزم جواب میده برای درمان من؟
    من از اردبیل هستم

  44. اصغر غلامی گفت:

    بنده در سن ۲۵ سالگی پس از ازدواج که دارای فرزندی هم شده بودم یک شب از ناحیه بینی که احساس کردم نفسم داره میگیره وحمله ترس بسیار زیادی در من وارد شد بنحوی که از کنترلم خارج بود وبطوری که کف دست وپاهایم عرق میکرد وترسی تمام وجودم گرفت باالاخره این نوع مریضی هر روز دامنه اش در وجود من وسیع ووسیعتر میشد به چند دکتر در بوشهر مراجعه کردم تشخیص درستی نمی دادند که بنده را راهنمایی کنند به هر جای که مراجعه میکردم که علاج این درد را بکنم ولی موفق نشدم این نوع مریضی کم کم من را به جای کشاند که حاضر نبودم خودم تنها در یک مکان باشم همه اش انگار یک کسی بود روح من را ازار میداد شغلم هم کارمند بود مثلا ما در طبقه چهارم یک ساختمان کار میکردیم انجا حدود ۵۰ عدد پله داشت که بالا رفتن از این پله ها برای بنده درد ورنج بزرگی بود چون این نوع مریضی همانطور که عرض کردم از راه تنفس به بنده منتقل شد یعنی اگر تند تند را برفتم یادر سر بالای که سخت هست اقدام میکردم بیشتر در معرض این واکنش خفگی قرار میگرفتم انوقت هم که جوان بودم یعنی ۲۹ یا ۳۰ سال داشتم مسئول کاری بودم که امکان داشت در روز دو یا سه بار از این پله ها بروم رنج وهراس روحی وتلقینهای بی جهت که بعضی از مواقع خود به خود خود کاررا سر جای خود میگذاششتم ومیخواستم از ان محیط بی اختیار خارج شوم دو باره خود را کنترل میکردم و بنده مسئول کاری بودم که احتمال داشت ماهی چند بار اسنادی را جهت امضاء در زندان ببرم وورود به محیط زندان برایم سخت بود زمانی که درب زندان بسته میشد به رویم انگار نیروی خیلی قوی من را به بیرون زندان سوق میداد بطوری که کنترل خودرااز دست میدادم ولی به زحمتی خود را کنترل میکردم تا اینکه این ماموریت تمام شود حاضر هم نبودم این مشکل را به صاحب کارم بگوییم که کسی دیگری به زندان بفرستد چون بنده این نوع مریضی هم به خانواده ام نگفته بودم دکترجان خلاصه روز شبهای من خیلی به سختی سپری میشد زمانیکه به خواب نرفته بودم تفکرات روحی هولناکی بنده را ازار میدادوقتی که در خواب بودم واز خواب بیدا ر میشدم تا چند لحظه که اول بیداریم بود وبه هیچی فکر نمیکردم یعنی فعالیت مغزم هوشیاری نداشت مشکلی نداشتم همین که هرچه بیدارییم بیشتر میشد ان تفکرات بیهوده به طرف من می امدند وتلقین های واهی به سراغم می امدند مثلا مسافت کار من تا شهر بوشهر ۲۵ کیلومتر بود هر روز که به سر کار میرفتم وانروز هر چه فاصله با خانواده ام دور تر میشد احساس ترس ودوری از خانه واز این قبیل که الان ترسم زیادتر میشود دچار رنج بودم تا به خانه می امدم تا به سن ۳۵ سالگی اکثرا با دلهره مواجه بودم مثلا در یک مکانی که وسیله ای مثل موتور یا ماشین در اختیار نبود راحت نبودم احساس داشتم باید هر لحظه ای که بخواهم به هر کجا حرکت کنم بروم خلاصه در هیچ جای احساس ناامیدی وبازماندگی وبدون تکیه گاه برایم جالب نبود وبلااخص در ان مواقع ارامش خوشی نداشتم مثلا توی این دوران ده ساله که از این مریضی سپری شدبسیار تفکرات بیهوده داشتم بطور مثال حاضر نبودم زنم یا فرزندانم به مسافرت یا راه دور و دراز بروند که از من دور باشند اراده وتوکل نداشتم حتی به زن و فرزندانم من دچار اضطراب وترس میشدم مثلا دوست نداشتم عکسم با زن وفرزندانم بگیرم حالا انان چه زن چه فرزند چه برادر چه خو اهر فرقی نداشت خود به خود فکر میکردم که اگر فاصله اشان از من دور باشد دیگر در دسترس من نیستند همین موضوعات هم باعث ترس واضطراب من میشد البته الان این مسائل دیگر از فکر من دور شده واین مسائل دیگر برایم تاثیری ندارد خودم هم خیلی دوست داشتم که به مسافرت یا راه دور بروم اگر هم به اجبار بروم ترجیح میدهم با چند تن از فامیل هایمان برویم البته الان هم که بنده ۴۵ سال دارم هنوز که هنوز میباشد توکل نمی کنم که به خانواده ام بگویم که بنده دچار چنین ناراحتی هستم بسیار مواقع بوده که خانواده وفامیلم بر سر موضوعاتی از قبیل مسافرت یا عیادت بیمار در بیمارستان و یا خانه کسی که فوت شده من با این مناسبتها روحییه ام سازگار نبود وتوکل نمیکردم که به چنین جاهای بروم وبه انها هم روحیم نمی امد که بگویم وانها با بنده نگران وناراحت میشدند وبرای بنده هم این موضوعات اذار دهنده بوده وتا کنون به سختی گذرانده ام و نمی فهمیدند که مسائل روحی شدید است که بنده را احاطه کرده ومثل کوهی سد راه من شده که مثل بقیه افراد عادی دیگر نمی باشم این حملات ترس واضطراب که سالهای قبل خیلی بیشتر بود والان خیلی کمتر شده ولی بعضی از اثار مهم دیگری که به ترتیب به انها اشاره خواهم کرد هنوز دامن گیر بنده هستند دکتر جان تا انجایی که در توان داری با هر گونه عمل یا داروی که صلاح مصلحت بدانی من را در مان کن که بعد از گذشت ۴۵ سال الان از این مشکلات رهایی یابم مثلا مشکلات عمده بنده که تا کنون از اثار این مریضی باقی مانده بدین شرح است ۱- عدم توکل به مسافرت راه دور ۲- در فضاهای بسته مثل اسانسور واطاق مثلا در اطاق اگه بدانم که درب اطاقی هست که بسته شده راهی جهت بیرون امدن وجود ندارد دچار هراس میشوم وکنترلی ندارم یا فکر میکنم اگه در اسانسور سوار شوم اسانسور گیر میکند ۳- در هواپیما توکل مسافرت ندارم الان هم که مسافرت معنوی حج دارم و این مشکلم دارم یکی اینکه در هواپیما یکی اینکه در کشور دور وراه دور مشکل دارم دکتر جان میخواهم بهتر بگویم مثلا تصمیم دارم به مسافرت بروم اگر بنده یقین داشته باشم که یک دارو ی یا نیروی در کنارم وجود داشته باشد که هر لحظه تفکرات روحی یا ترس بیهوده دامن گیر بنده بشود ان دارو نیروی تسکین دهنده مطمئنی برای بنده باشد اصلا به هیچ عنوان دچار اضطراب یا تفکرات پوچ روحی نمی شوم چون احساس اطمینان واعتماد به نفس قوی دارم من همه طور را خودم ازمایش کرده ام مثلا بنده ۳ سال پیش به علت اینکه دیگه واقعا جلوی زن وفرزندانم بهانه ای که بگویم نمی توانم مسافرت بیایم نداشتم بلااخره عزم را جزم کردم وبا ماشین شخصی خودم به اتفاق خانواده ام وفرزند کوچکی که تازه خداوند نصیب من کرده بود وبه اتفاق ۲ خانواده دیگر از بستگانم به مشهد مقدس وباتوجه به ان دعای قبلی که از خود امام رضا (ع) خواستم که نیروی به بنده عطا کند اقدام کردم ولی دکتر جان ماشینی که با ان به مسافرت رفتم یک پرادو خارجی بود که همان سال خریداری کردم وبه خودم تلقین میکردم که اگر با این ماشین بروم کمتر خسته میشوم در صورتی که من با هر ماشینی میرفتم اصلا خسته نمیشدم فقط این احساسم بود و نقطه از مدار مغز بنده بود که چنین احساسی میکردم و انگار همین ماشین بود که اعتماد به نفس بنده را بیش از پیش قوی وشکست نا پذیر میکرد ومخصوصا هر وقت که در حالت رانندگی بودم احساس وارامش بهتری داشتم تا یکجا ساکن بودم واین سفر در سال ۱۳۸۸بود علی ایحال حرکت کردم ولی ارامش وقراری در طی مسافرت انچنان نداشتم وناگفته نماند انچه قبل از مسافرت فکرش میکردم دچار نشدم مثلا قبل از مسافرت در شهر خودمان یک داروی تسکین کننده اعصاب به قول عطاری گرفتم وبا خودم حمل کردم شاید این داروی مایعاتی فقط در طول راه ومسیر یکبار مصرف کردم دیگر مصرف نکردم هر وقت تصمیم گرفتم که به مشهد بروم انگار یک هیولاتی پیش ورویم بود از ترس این که بنده چطور میتوانم کیلومترها به مسافرت بروم یعنی حدود ۲۰۰۰ کیلومتر چون بند تا شیراز که مسافرت میرفتم فقط ۳۰۰ کیلومتر بود چطور میشود وچه طور امکان دارد که کیلومتر ها من به مسافرت بروم غالبا اراده ای نداشتم بنده تا شیراز بروم دکتر جان بفرمائید این چه قصه ای است که بنده در این موضوع غرق شده ام وبنده همین میدانم که مشکل اصلی بنده عدم اعتماد به نفس قوی میباشد من باید دور از تخیلات روحی وپوچ باشم که این هم انگار اراده اش دست خودم نیست انگار نیروی درونی روح من است که من را ازار میدهد دکتر جان فعلا بنده مشکلات هاد سالهای گذشته که در مواقع مشخص مخصوصا در دم غروبها که یاد داشتم دچار هراس میشدم الان ندارم وخیلی به ندرت پیش میاید که مثل سالهای گذشته دچار شوم مگر در موارد استسنائی که خدمتتان معروض داشتم بنده چند مدت پیش در اینترنت مرور میکردم که ایا دکتری هم پیدا میشود که درمان درد بنده بکند اتفاقا به سایت شما بزرگوار رسیدم که پیشنهاد شما در خصوص هیپنوتیزم را خواندم ومرور کردم بلاخص به نوع مریضی که اشاره فرموده بودید بنام (پانیک) دقیقا بنده ابتدا به ساکن به چنین مریضی دچار شدم واز ناحیه تنفس بینی دچار شدم اولین با ر یادم می اید ولی چون دکتر متخصصی در این شهر وجود نداشت من تا کنون با این مریضی که البته همین طور که عرض کردم خیلی کمتر شده دست وپنجه نرم میکنم دقیقا با همان علائم ونشانه های که فرموده بودید بنده دچار شدم لذا مجددا معروض میدارم اثاری که به دنبال این نوع مریضی تا کنون برای بنده باقی مانده است به شرح ذیل میباشد ۱_عدم توکل مسافرت چه داخل یا به خارج ۲-در جاهای مثل بیابان چه تنها باشم یا با کسی بطوریکه یقین داشته باشم که وسیله ای موجود نباشد که بنده را به جای دلخواه خودم برساند ۳- مسافرت با هواپیما وترس از اسانسور که احتمال به خودم میدهم که شاید اسانسور گیر کند دکتر جان اول امید به خدا وبعد از شما میخواهم که به نوع مریضی بنده ملاطفت بفرمائید که بنده بار دیگر به روزهای خوش بدون تفکرات پوچ وعاری از هیچگونه اثر منفی این نوع مریضی برگردم در پایان ناگفته نماند که بعد از گذشت ۲۵ سال بی قراری ودلهره ومشکلات روحی تقریبا ۵ ماه پیش جهت چکاب کامل ازمایش داده ام که الحمدالله از لحاظ قلبی عروقی کبدی کلیوی فشار یا چربی خون ویا قند خون نداشته ام پیشاپیش از شما سرمایه های گرانقدر ایران زمین کمال سپاس وتشکر مینمایم امید است که انشا الله شما در سایه حق محفوظ باشید انشاالله با سپاس وتشکرات فراوان ارادتمند شما اضغر علوی لفن

    • سلام جناب آقای غلامی .
      خسته نباشید ! به هر صورتی که بود متن شما را بالاخره خواندم! بنظرم شما دچار حملات پانیک همراه با فوبیای چندگانه هستید که با حدود ۱۰ الی ۱۲ جلسه قابل درمان است با تلفنهای دفتر من خانم صادقی جهت درمان تماس حاصل فرمایید. موفق باشید.

  45. کسری گفت:

    با عرض سلام و احترام
    من چند سالی هست که از عادت ناپسند کشیدن سیگار ناراحتم. مصرفم زیاد نیست؛ اما نمی توانم این عادت را به طور کامل ترک نمایم. در مطالب علمی هیپنوتراپی را یکی از راههای ترک دخانیات معرفی کرده بود… آیا این مسئله مورد تأیید جنابعالی می باشد؟ و آیا شما این راه درمانی را پیشنهاد می کنید؟ تجربه ی شما در مورد درصد اثربخشی این روش درمانی چیست.

    سپاسگزارم- با آرزوی سلامت و شادی برای شما

  46. الهام گفت:

    سلام آقای دکتر من مشکلم همانند بهزاد ۱۹سالست که تو کامنتای قبلی واستون گذاشته یعنی اضطراب از صحبت کردن و تپش قلب و غیره ولی واقعیتش ناامید شدم و فکر میکنم این مشکل حل شدنی نیست چون قبلا پیش دکتر روانشناس رفتم و کلی هم هزینه کردم و بی فایده بوده البته ایشون هیپنوتیزم نکردن الان سوالم اینه که آیا بیماری داشتید با این شرایط؟من حاضر هستم هر چه قدر که شما صلاح بدونید بیام ولی واقعا درمان شم یعنی الهامی شم با اعتماد به نفس بالا که تو جمع راحت نظر میده بدون ترس از اینکه آیا درسته یا نه و غیره

    • سلام الهام خانم .
      مشکل شما ، اضطراب صحنه یا اضطراب اجتماعی نام دارد . اگر مایل به درمان با هیپنوتیزم هستید میتوانید با تلفنهای دفتر من تماس بگیرید و تعیین وقت بفرمایید . تقریبا ۶ تا ۷ جلسه نیاز هست. بله موارد این چنینی بوده اند . موفق باشید.

  47. peyman گفت:

    سلام دکتر حریری عزیز …
    من چندی پیش کتابی رو مطالعه کردم به عنوان سفر روح..
    نوشته دکتر مایکل نیوتن یک محقق و دکتر روانشناسی و هیپتوتراپیست میباشد..
    که هیپنوتیزم هایی که بر روی بیمارانش را انجام داده بود رو در خور یک کتاب جمع آوری کرده بود…
    و در آن بیماران خودش را از طریق هیپنوتیزم به حالت ابر اگاهی میرساند و آنها قادر به شناسایی و دیدن مشکلات و راه حل های خودشون میشدن و حتی این حالت به اندازه ای عمیق میشد که بیماران زندگی های قبلی خودشون و اینکه روح از بدنشون جدا میشه به چه صورت رفتار میکند رو هم دست پیدا میکردند…
    برای من خیلی جالب بود که بدونم آیا همچین حالت و رفتاری واقعا صحت دارد یا خیر؟!
    پیشاپیش صمیمانه از سایت خوبتان تشکر میکنم

    • سلام peyman عزیز.
      مطالبی که شما فرموده اید و به آنها اشاره داشته اید مربوط به مباحث پاراسیکولوژی است .
      قبلا هم در کامنتها گفته ام که قصد دارم درمباحث مربوط به پاراسیکولوژی وارد نشوم. این مسایل مورد اختلاف نظر های زیاد و بحث و جدل های بسیار است که هیچکدام از طرفین شواهد علمی و یقینی و قابل اتکا در دست ندارند. برخی محققان روانشناسی و روانپزشکی اینها را مردود میدانند و آنچه مدیوم در خلسه ها می بیند را حاصل خیال پردازیهای ذهن خلاق آدمی و چیدن اطلاعات پراکنده قبلی در کنار هم با فرمتی جدید میدانند. و در واقع آنها را توهمات باور پذیر شده میدانند نه واقعیتی که بشود بر آن تکیه کرد. موفق باشید.

  48. بهزاد گفت:

    iبا سلام به همه ی شما دکتران متخصص من بهزادم الان ۱۹ سالمه مشکل بزرگ من یا بزرگترین مشکل من که منو تو خیلی کارا عاجز کرده استرس شدید من تو کلاس هروقت میرفتم پا تخته که درس جواب بدم دچار استرس میشدم و با این که یاد داشتم سوالاتو چون دچار لرزش صدا تنگی نفس و لرزش دست و بدن میشدم نمیتونستم جواب بدم و همه به خاطر لرزش صدا و دست و پا بهم میخندیدن این فقط تو کلاس نبود همه جا هرجا که جمع زیادی بود حالا داره اینقدر زیاد میشه که حتی وقتی با یه ادم هم صحبت میکنم دچار استرس میشم حالا هم که دانشگاه قبول شدم موندم چکار کنم چون اونجا جمع که زیاده هیچی دختر و پسرم قاطیه و کنفرانس هم باید بدیم من واقعن موندم چکار کنم حتی به خاطر استرس رفیقامو از دست دادم و حالا تنها شدم و واقعن موندم چکار کنم حتی نمیدونم چی دارم که همه ی دخترا جذب من میشن اما به خاطر استرس ازشون فاصله میگیرم و نمیتونم باهاشون صحبت کنم چون همونطور که خودتون میدونین دچار لرزش صدا و دست میشم حتی وقتی تو خونه ی بابابزرگم یه عده از قوم و خویشامون هستن به خاطر استرس چون نمیتونم صحبت کنم تا اخر باید یه جا بشینمو بقیه رو نگاه کنم دیگه خسته شدمو میخوام یه کاری کنم چون اگه ازش رها نشم دچار مشکل میشم در اینده و در زندگیم ایا میشه با خودهیپنوتیزم از شرش راحت شم من تو یه شهر دور از تهرانم و نمیتونم به مطب شما بیام میخوام برام یه توضیح کامل بدین و راهنماییم کنین

    • سلام بهزاد جان .
      مشکل شما ، اضطراب صحنه یا اضطراب اجتماعی نام دارد . اگر مایل به درمان با هیپنوتیزم هستید میتوانید با تلفنهای دفتر من تماس بگیرید و تعیین وقت بفرمایید . تقریبا ۶ تا ۷ جلسه نیاز هست. افراد زیادی هستند که برای درمان خود از سراسر کشور مراجعه میکنند . درمان از راه دور و یا راهنمایی چندانی وجود ندارد . و به صورت حضوری درمان میشود . موفق باشید.

  49. مهران سقراطی گفت:

    گفته شده افرادی که دچار اظطراب و افسردگی ناخواسته مانند افرادی که دوره تشعشع دفاعی عرفان حلقه را گذراندن که باعث بهم ریختگی ذهن شده از طریق درمان به روش هیپنوتیزم موفق به کنترل ذهن و اظطراب و افسردگی شده اند

    آیا این موضوع حقیقت دارد ؟ ممنون میشم

  50. شایان گفت:

    اگر ما تقدیر رو مغلوب نکنیم ممکنه تقدیر ما رو مغلوب کنه

    تاثیر محیط و اجتماع در زندگی آدما کم نیست اما انسان این توانایی رو داره که برتر از هر نیرویی باشه و سرنوشتش رو خود ش تعیین کنه .
    گاه فرهنگ جامعه از شما میخواد کاری رو بکنید که بهش اعتقاد ندارید و اگه بخواید رویا ها ی خودتون رو دنبال کنید با نیروهای مخالف رو برو خواهید شد . اما وقتی موفق شدید همون آدما و همون اجتماع دور شما جمع میشن تا ببینن چکار کردید . شما رو تمجید می کنن و از شما یه قهرمان میسازن .
    اینا رو گفتم که بگم گاه برای موفق شدن و تحقق رویاهامون باید کمی از جاده ی امن عرف و سنت های اجتماعی خارج بشیم اما نه اونقدر که آشفتگی ایجاد کنیم .
    متفاوت بودن و سنت شکنی کار آسونی نیست . یه مثال میزنم : در کشوری که هیج عابر پیاده ای از چراغ قرمز رد نمیشه خیلی سخته که شما یه نفر از چراغ قرمز رد بشی . به آدم احساس گناه دست میده . اما در کشوری که هیج عابر پیاده ای پشت چراغ قرمز نمی ایسته و همه از چراغ قرمز رد میشن خیلی سخته که شما یه نفر منتظر سبز شدن چراغ بمونی . نگاه های مردم آزار دهنده میشه . انگار که داری کار بدی میکنی .
    آیا تا به حال کاری رو کردید که بهش اعتقاد نداشته باشید ؟ صرفا به خاطر حرف مردم ؟ جالب اینجاست که اکثر مردم کارهایی رو می کنن که میدونن درست نیست اما فقط بخاطر حرف مردم این کارها رو می کنن .
    کسی که شهامت سنت شکنی رو نداشته باشه شهامت مغلوب کردن تقدیر رو هم نخواهد داشت .
    و
    اگر ما تقدیر رو مغلوب نکنیم ممکنه تقدیر ما رو مغلوب کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.