سخنرانی دکتر حریری در موسسه ذهن برتر
۱۳۹۲-۰۳-۱۳هیپنوتیزم به جای بیهوشی درعمل جراحی
۱۳۹۲-۰۳-۱۳
اختلال وسواس در روان پزشکی جزء بیماریهای اول این رشته است و در مطبهای پزشکان عمومی حدود ۱۰درصد بیماران ممکن است به این اختلال مبتلا باشند. خیلی از افراد فکر می کنند اختلال وسواس اجباری در خانم ها بیشتر است.
برخلاف تصور عموم احتمال ابتلای مرد و زن به اختلال وسواس اجباری یکسان است، اما در گروه سنی نوجوانی، میزان ابتلای پسران از دختران بیشتر است که منشاء ژنتیک دارد. از سوی دیگر میزان ابتلای افراد مجرد به این اختلال، بیشتر از متاهل هاست. به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری۲تا ۳ درصد است. وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعی احساس اجبار و ناچاری ذهنی و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبتبه شخصیت خود بوده از غیر عادی و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است. روانشناسان وسواس را نوعی بیماری از سری نوروزهای شدید میدانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال میسازد و این عدم تعادل و اختلال دارای صورتی آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی میکنند و آن را حالتی میدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهای خاص، که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود میگیرد، آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خودآگاه است اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد.
بیماری وسواس در سنین کودکی و نوجوانی نیز ممکن است دیده شود، ولی بعد از حدود ۲۰ سالگی شایعتر است. فرد وسواسی در هیچ مکانی احساس رضایت خاطر پیدا نمیکند و رنگ آسایش را به خود نمیبیند، طوری که در درازمدت افسردگی نیز به این بیماری افزوده میشود و اخـتلال افسردگی، مشکلات را مضاعف خواهد کرد. افرادی که به اختلال وسواس مبتلا هستند، حتی اگر در حد یک فکر ساده هم باشد، دارای یک طرز تفکر زمینهای هستند که باعث اختلال آنها در روابط با دیگران خواهد شد. این افراد بسیار ریزبین بوده و معیارهای مخصوص به خود را دارند. اصولاً خط قرمزهای این افراد بیشتر از دیگران است و گذشت آنها کمتر. افراد نزدیک به آنها قدرت مانور زیادی ندارند، زیرا کوچکترین رفتار معمول آنان، ممکن است حرکت روی پهنای «باند قرمز» افراد وسواسی باشد که این باعث عصبانیت آنان خواهد شد.
علل اختلال وسواس به طور کامل شناخته نشده است. برخی محققین اعتقاد دارند که وسواس نتیجه تغییراتی در مواد شیمیایی طبیعی در بدن است و برخی دیگر اعتقاد دارند وسواس از عادات رفتاری که با گذشت زمان فرد می آموزد ، ناشی می شود. همچنین محققین معتقدند که سطح ناکافی سروتونین که یکی از گیرنده های مغزی است می تواند به اختلال وسواس کمک کند. برخی مطالعات که تصاویر مغزی افراد دارای اختلال وسواس را با افرادی که این اختلال را ندارند مقایسه می کند، اختلافاتی را در الگوهای عملکرد مغزی نشان میدهد. به علاوه ، افراد دارای اختلال وسواس که داروهایی مصرف می کنند که عملکرد سروتونین را تقویت کند اغلب علائم کمتری دارند.
در مورد ریشه و سبب این بیماری مطالب بسیاری ذکر شده که اهم آنها عبارتند از وراثت، عوامل خانوادگی رقابتها، منعها، عوامل اجتماعی ، وضع هوشی، عوامل اتفاقی، و… که به شرح برخی از آنها در ذیل اشاره میکنیم.
– شیوه تربیت:
در پیدایش گسترش وسواس برای شیوه تربیت والدین نقش فوق العادهای را باید قایل شد. بررسیها نشان میدهد مادران حساس و کمال جو بصورتی ناخودآگاه زمینه را برای وسواسی شدن فرزندان فراهم میکنند و مخصوصا والدینی که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقیق میخواهند و انعطاف پذیری کمتری دارند در این رابطه مقصرند. تربیتخشک و مقرراتی در پیدایش و گسترش این بیماری زیاد مؤثر است. نحوه از شیر گرفتن کودک بصورت ناگهانی، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است.
– دوران کودکی:
اعتقاد گروهی از محققان این است که پنجاه درصد وسواسهای افراد در سنین جوانی و پس از آن از دوران کودکی پایهگذاری شده و تاریخچه زندگی آنها حاکی از دوران کودکی ویژهای است که در آن کشمکشها و مقاومتها و سرسختیهای فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواستههای بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.
– تحقیر کودک:
عدهای از بیماران وسواسی کسانی هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که: آدم بی عرضهای هستی، لیاقت نداری، در خور آدم نیستی، بدرد زندگی نمیخوری… و از بابت عدم لیاقتخود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد سرکوفتشنیده و تنبیه شدهاند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را برای ناراحتی عصبی و یا وسواس آنها فراهم کرده است.
– خانواده:
بررسیها نشان داده اند:
– اغلب وسواسیها والدین لجوج داشتهاند که در وظیفه خواهی از فرزندان سماجت بسیار نشان میداده اند.
– ایرادگیر و عیبجو بوده اند اگر مختصر لغزشی از فرزندان خود میدیدند، آن را به رخ فرزندان میکشیدند.
– خسیس و ممسک بوده اند به طوری که کودک برای دستیابی به هدفی ناگزیر به شیوهای اصرارآمیز بوده است و بالاخره افرادی کم گذشت، طعنه زن و ملامتگر بودها ند و کودک سعی می کرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود.
– ناامنیها:
پارهای از تحقیقات نشان داده اند برخی از آنها که دوران حیات کودکی آشفتهای داشته و با ترس و نا امنی همساز بوده اند بعدها به چنین بیماری دچار شدهاند. آنها در مرحله کودکی وحشت از آن داشتهاند که نکند کار و رفتارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکی برای راضی کردن مربیان خود میکوشیدند و سعی داشتهاند که دقتی افراطی درباره کارهای خود روا دارند و در همه مسائل، با باریکبینی و موشکافی وارد شوند.
– منعها:
گاهی وسواس فردی بزرگسال نشات گرفته از منعهای شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهای بسیار، توقعات فوق العاده از زیر دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق میل خواستاران پدید آورد اما معلوم نیست عاقبتخوش و زیبائی داشته باشد.
اصـولاً وسـواس به دو نوع فکری و عملی تقسیم میشود. وسواس های فکری ، عقاید، افکار، تصاویر یا برانگیزشهای ناخواسته، مداوم و تکرار شونده ای هستند که فرد به طور غیر ارادی تجربه می کند و بی معنی به نظر می رسند. این وسواسها نوعاً وقتی فرد سعی می کند به چیزهای دیگر فکر کند یا کارهای دیگری انجام دهد مزاحم شخص می شوند.
وسواسهای فکری نوعاً حول مسائل زیر می باشند:
– ترس از سرایت بیماری یا آلودگی و یا داشتن بیماری جسمی
– شک های تکرار شونده
– مرتب یا به طور قرینه قرار دادن چیزها
– افکار پرخاشگرایانه و برانگیختگی های خشونت آمیز یا ترسناک
– آلودگی و نجاست و تصاویر جنسی
ممکنست شامل موارد زیر باشد:
– ترس از سرایت بیماری از طریق دست دادن یا لمس کردن اشیائی که دیگران لمس کرده اند.
– شک در مورد اینکه در را قفل کرده است یا اجاق گاز را خاموش کرده اند.
– افکار تکرار شونده در مورد اینکه آیا در یک تصادف به شخصی صدمه زده است ؟
– احساس پریشانی وقتی اشیاء مرتب نیستند یا به طور مناسب در یک خط قرار نگرفته اند یا در شکل درست به نظر نمی رسند.
– تصاویر آزار دادن فرزندان
– برانگیختگی برای فریاد زدن به طور وقیحانه در مکان های نامناسب
– خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس می شود مانند دست دادن
– آمدن تصاویر جنسی در ذهن فرد
– آماس پوست به دلیل شستشوی مداوم دست
– زخم پوست به دلیل خارش پوست
رفتارهای تکراری به منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب و پریشانی ناشی از وسواسهای فرد انجام می شود. علائم وسواس در خصوص تکرارهای جبری شایع معمولاً شامل ” شستن و تمیز کردن ، شمارش، چک کردن ، نیاز به اطمینان خاطر ، تکرار کارها به دفعات ، قرار دادن اشیاء به طوریکه مرتب به نظر برسند و …” میشود. به این صورت که فرد به دنبال یک فکر، دچار اضطراب شده و این اضطراب گاهی آنقدر شدید میشود که فرد را مجبور به انجام یک رفتار میکند.
ممکنست شامل موارد زیر باشد:
– شستن دستها تا جائی که مجروح شوند.
– چک کردن درها به دفعات تا اینکه از قفل بودن آنها اطمینان حاصل شود.
– چک کردن اجاق گاز به دفعات تا اینکه از خاموش بودن آن اطمینان حاصل شود.
– شمارش در الگوهای خاص
پروسه یک وسواس عبارت است از: فکر مزاحم، اضطراب، انجام عمل وسواسی.
اختلالات وسواسی – اجباری از دیرباز یکی از پیچیده ترین و مقاوم ترین اختلالات نوروتیک (عصبی) شناخته شده و بدون مراجعه به پزشک و متخصص به آسانی درمان پذیر نیست.
الف- روش حساسیت زدایی:
با این روش از اضطراب ها و تشویش های خود کم کنید تا نیاز به واکنش جانشینی که به نظر آرام بخش می آید، نداشته باشید.
ب- روش نیت متضاد:
شخص وسواسی باید سعی کند در ذهن، خود را با موقعیت های گوناگونی که از آنها می ترسد روبه رو سازد، یعنی به صورت ارادی بالاترین اشتباه یا شکست را در ذهن مجسم نماید و به خود تلقین کند در بدترین شرایط هم اتفاق مهمی نخواهد افتاد.
ج- روش اشباع سازی:
آدم وسواسی باید افکار وسواس گونه خود را پشت سر هم برزبان آورد یا آن را روی یک صفحه کاغذ بنویسد تا غیرمنطقی بودنش به او ثابت شود.
د- روش مواجهه:
آدم وسواسی باید به اشیایی که به نظرش آلوده می آید دائما دست بزند. این روش معمولا در درمان وسواس ناشی از ترس های ناشناخته هم موثر است.
ه- تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها:
هر قدر اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد.
و) تغییر آب و هوا، محیط زندگی، محل کار: زندگی در جمع و حشر و نشر با آدم ها در فرونشاندن اضطراب های ناشی از وسواس فکری موثر است.
۱- هنگام تصمیم گیری به خود تردید راه ندهید. اجازه ندهید افکار منفی بر شما مسلط شود وگرنه نمی توانید هیچ کاری انجام بدهید. باید همیشه دیدی مثبت نسبت به توانایی های خود داشته باشید.
۲- اگر از عواقب احتمالی تصمیم خود هراس داشته باشید، قادر به تصمیم گیری نخواهید بود، فکر شکست را از خود دور کنید تا بتوانید بر وسواس خویش غلبه کنید.
۳- تا زمانی که کاملا به اشتباه بودن تصمیمتان پی نبرده اید، آن را تغییر ندهید. تا رسیدن به نتیجه نهایی حوصله به خرج دهید هیچ کاری را نیمه کاره رها نکنید. از این شاخ به آن شاخ پریدن هیچ حاصلی در بر ندارد.
۴- اجازه ندهید دیگران در تصمیم گیری شما دخالت کنند، مگر اینکه قصد مشورت داشته باشید، در هر حال بکوشید تصمیم نهایی را خود بگیرید.
۵- هیچ گاه عجولانه تصمیم نگیرید. ممکن است شکست بخورید و شکست زمینه وسواس را بیشتر می کند، به طوری که دیگر قادر به تصمیم گیری نخواهید بود.
۱- استرس و موارد بحران وضعیت بیمار را بدتر کرده و احتمال عود را افزایش می دهد. لذا علی رغم ایجاد مشکلات و آشفتگی در خانواده به واسطه این بیماری در منزل سعی نمایند فضای آرامی برقرار باشد.۲- بیمار نیاز به درک خود از طرف دیگران دارد لذا پایین آوردن انتظارات به طور موقت، مهربان و شکیبا بودن کمک کننده خواهد بود.
۳- بدانید بیمار برای رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه می زند و هیچ کس به اندازه خود او از رفتارهایش متنفر نمی باشد. لذا از قضاوت و یا مسخره نمودن اعمال او حذر نمایند.
۴- شما درگیر رفتارهای وسواس گونه بیمار نشوید اما حد و حدود این اعمال باید به روشنی مشخص شده و فرد وسواسی طبق همان محدودیت ها و قواعد عمل نماید.
۵- به بیمار جهت ترک اعمال خود فشار وارد نیاورید.
۶- حرکات رفتاری که برای بیمار بسیار سخت است و قادر به انجام آن نمی باشد به صورت آهسته و در دراز مدت تغییر دهید و همیشه تغییرات را به بیمار گوشزد نمایید.
۷- خشونت، تهدید به خودکشی و یا دیگرکشی را جدی بگیرید.
۸- باید مواظب اعتماد به نفس بیمار باشید و به جای او تصمیم نگیرید ولی در تصمیم گیری او را کمک نمایید.
۹- فعالیت های روزانه مثل دویدن، شنا و ورزش های گوناگون که باعث صرف انرژی می شود را زیاد نمایید.
۱۰- تلاش موفقیت آمیز فرد برای موفقیت در برابر وسواس را مورد تشویق قرار دهید.
۱۱-دائم رفتارها و علائم بیماری را زیر نظر داشته باشید درصورت ظهور علائم جدید و علائم عود مسئله را با متخصص در میان بگذارید.
مطالب مرتبط
88 دیدگاه ها
با سلام خدمت اقای دکتر،،من حدود دو سالی هست ک مشکل وسواس پیدا کردم وهر. روز ب یه نحوی مشغول شسن و. تمیز کردن هسم تا جایی ک فکرم دائم مشغول و وسواسم بیشتر روی شیرینی جات در کل خیلی دارم عذاب میکشم میخاسم ببینم میشه با هیپنوتیزم درمان بشم؟
سلام F.D عزیز
بله وسواسها با هیپنوتیزم درمانی و با تکنیکهایی که بکار میبرم و مشاوره های پزشکی در حین درمان که میدهم با ۱۲ تا ۱۴ جلسه قابل درمان هستند. جهت تعیین وقت ویزیت و هماهنگی های لازمه لطفا با شماره مطب تماس بگیرید. همواره سلامت و موفق باشید.
سلام F.D عزیز
بله وسواسها با هیپنوتیزم درمانی و با تکنیکهایی که بکار میبرم و مشاوره های پزشکی در حین درمان که میدهم با ۱۲ تا ۱۴ جلسه قابل درمان هستند. جهت تعیین وقت ویزیت و هماهنگی های لازمه لطفا با شماره مطب تماس بگیرید. همواره سلامت و موفق باشید.
با سلام , من ۳۴ سال دارم و حدود ۷ سال است که از وسواس فکری شدید و افسردگی رنج می برم .هم اکنون در آستانه ۳۵ سالگی تصمیم به بارداری دارم ولی قرص آسنترا مصرف می کنم و ترس از عواقب آن بر روی جنین هستم .چون جز داروهای رده c هست و مطالعات کافی بر روی جنین انسان صورت نگرفته .خواهشا کمکم کنید .خیلی مضطرب و نگرانم.
سلام مریم عزیز
یکی از راههای درمان وسواس درمانهای بدون دارو است و از جمله هیپنوتراپی هست . در هفته بیش از ۱۲ تا ۱۳ مورد از مراجعین به مطب وسواسها را تشکیل می دهند که با شیوه هیپنوتیزمی بهبودی یافته اند . در ماهیت بیماری وسواس ، افسردگی و اضطراب وجود دارد که در درمان وسواس به آنها نیز پرداخته می شود. وسواس با تکنیکهای هیپنوتیزم بالینی قابل درمان است و با روش تکنیکهای هیپنوتیزمی و مشاوره های پزشکی که در طول درمان انجام می دهم با ۱۲ تا ۱۴ جلسه قابل برطرف شدن هست. در جلسه اول از مراجعه کننده شرح حال کامل گرفته می شود تا ابعاد مشکل فرد بررسی و پس از آن تست های هیپنوتیزم پذیری انجام می شود و در جلسات بعد ادامه درمان صورت می گیرد. هر جلسه درمان ۴۵ دقیقه بطول می انجامد. گذشت زمان و تکرار رفتار و افکار وسواس گونه موجب سخت تر شدن درمان وسواس می گردد .
هیپنوتیزم درمانی به همراه مشاوره های پزشکی از روشهای موثر در درمان وسواس است. افراد وسواسی به رغم آگاهی از اشتباه بودن رفتار خود ، گمان می کنند که رفع اضطراب و استرس آنها در گرو انجام رفتارهای وسواسی است. وسواس از عادات رفتاری که با گذشت زمان فرد می آموزد ، ناشی می شود. همچنین محققین معتقدند که سطح ناکافی سروتونین که یکی از گیرنده های مغزی است می تواند به اختلال وسواس کمک کند. برخی مطالعات که تصاویر مغزی افراد دارای اختلال وسواس را با افرادی که این اختلال را ندارند مقایسه می کند، اختلافاتی را در الگوهای عملکرد مغزی نشان میدهد. به علاوه ، افراد دارای اختلال وسواس که داروهایی مصرف می کنند که عملکرد سروتونین را تقویت کند اغلب علائم کمتری دارند. وسواس های فکری ، عقاید، افکار، تصاویر یا برانگیزشهای ناخواسته، مداوم و تکرار شونده ای هستند که فرد به طور غیر ارادی تجربه می کند و بی معنی به نظر می رسند. این وسواسها نوعاً وقتی فرد سعی می کند به چیزهای دیگر فکر کند یا کارهای دیگری انجام دهد مزاحم شخص می شوند.
وسواسهای فکری نوعاً حول مسائل زیر می باشند:
– ترس از سرایت بیماری یا آلودگی و یا داشتن بیماری جسمی
– شک های تکرار شونده
– مرتب یا به طور قرینه قرار دادن چیزها
– افکار پرخاشگرایانه و برانگیختگی های خشونت آمیز یا ترسناک
– آلودگی و نجاست و تصاویر جنسی
علائم وسواس های فکری ممکنست شامل موارد زیر باشد:
– ترس از سرایت بیماری از طریق دست دادن یا لمس کردن اشیائی که دیگران لمس کرده اند.
– شک در مورد اینکه در را قفل کرده است یا اجاق گاز را خاموش کرده اند.
– افکار تکرار شونده در مورد اینکه آیا در یک تصادف به شخصی صدمه زده است ؟
– احساس پریشانی وقتی اشیاء مرتب نیستند یا به طور مناسب در یک خط قرار نگرفته اند یا در شکل درست به نظر نمی رسند.
– تصاویر آزار دادن فرزندان
– برانگیختگی برای فریاد زدن به طور وقیحانه در مکان های نامناسب
– خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس می شود مانند دست دادن
– آمدن تصاویر جنسی در ذهن فرد
– آماس پوست به دلیل شستشوی مداوم دست
– زخم پوست به دلیل خارش پوست
– کم شدن موی سر یا محل های کچلی به دلیل کشیدن
همواره موفق و سلامت باشید.
سلام دوستان من اضطراب شدید داشتم اصلا زندگی برام معنی نداشت وسواس فکری اجازه نمیداد لحظه ای لذت ببرم از زندگیم اما دکتر حریری زندگیم رو نجات داد واقعا من مدیون ایشون هستم خیلی خوشحالم که حالم خوبه و خیلی ارام و اسوده به زندکی ادامه میدم و کنترلم دسته خودمه ممنون از خانوم صادقی که تپ اون مدت اروم تر میکرد حالمو دکتر حریری که عشقه من اصلا فک نمیکردم حالم انقد خوب بشه و بتونم ارام بگیرم ارامش بهترین دارایی دنیاس دکتر ممنونم که زندگیمو برگردوندی بهم ???????????
سلام پریسا خانم
خدا را شاکرم که روزهای خوب به شما بازگشته و از نعمت زندگی بدون وسواس ، همراه با آرامش بهرمند هستید. ممنون
سلام.آقای دکتر خسته نباشید من نوجوان ۱۸ ساله پسر چون جواب ندادید دوباره فرستادم.لطفا سریع به من جواب بدید
من یک فکر وسواسی داشتم که مثلا وقت تحویل سال و وقت های خاص میومد به شکل های متفاوت.مثلا این بود که نسبت به حساس شدن به آن لحظه ی خاص در همان لحظه انگار که شرطی شده باشم میومد در ذهنم و منو ناراحت میکرد.وقتی میومد من پیش خودم میگفتم که نباید این فکرا بیاد و من رو نسبت به لحظه ی خاص حساس کنه و این در واقع لحظه ی خاص منو مثل مثلا بودن در جشن تولد, گرفتن هدیه از شخص نزدیک، لحظه ی آغاز سال نو که لحظه ی مهمی است خراب کرده. فکر اینبود که من یکدفعه حساس شدم که الان لحظه ی خاصی است و نباید حساس بشم چون همه ی مردم حواسشون به کارشونه در اون لحظه و کسی حساس نمیشه.خصوصا در لحظه ی تحویل سال که لحظه ی مهمی است و در اون لحظه اگر فکر این که الان لحظه ی خاص است تو سرم بود تعمیم به کل سال میدادم و میگفتم که کلا سال خراب شده یا حتی نفس کشیدن من هم در این سال نادرست یا جوریه که انگار حساب نمیشه از همه نظر یا بیهوده است انگار.
این یک شکلش بوده.شکل دیگش اینه که در اون لحظه ی خاص مثلا یکدفعه تو ذهنم میومد که :شیطان خوب است یا خدا بد یا هزاران چیز دیگر که ناراحت کننده است و خلاف واقع و این ذهنم را ناراحت میکرد و اثرش مثل همون فکر : الان لحظه ی خاص است و تو بهش حساس شدی پس خراب شد.) میماند.
۱-میخاستم ببینم با هیپنوتیزم درمانی میشه کلا این فکر رو نابود کنم از سرم؟
۲-آیا بعد از جلسات هیپنوتیزم درمانی کلا دیگه این فکر در سرم نخواهد بود یا چجوری خواهد بود؟
سلام امیدجان
اون نکتهای دومی را که گفته اید بنام وسواس کفر گوئی هست و متاسفانه وسواس کفر گوئی در بعضی افراد معتقد و یا حتی غیر معتقد وجود دارد و فرد را اذیت میکند. آن حساس شدن به یک لحظه آنهم نوعی وسواس فکری است. وسواسهای فکری با هیپنوتیزم درمانی با روش من قابل درمان شدن هستند. نتیجه درمان به شکلهای مختلف هست شاید اینطور بشود که کاملا این فکر از ذهن شما بیرون می رود و دیگر به آن فکر نخواهید کرد . شاید اینطور بشود که اگر احیانا آن فکر می آید بطور خنثی و بدون احساس بد از روی آن عبور می کنید و به آن توجه نمی کنید. موفق باشید.
سلام اقای دکتر
من ١٩ سالم هست و چند سالی هست که پایین موهانو میکنم به دکتر مراجعه کردم اما داروهایی که دادن حالمو به شدت بد کرد و حتی دچار حمله های اضطرابی شدم ،گاهی هم دچار فکرهای وسواسی مثل ترس از دست دادن عزیزان و بیمار شدنشون میشم،می خواستم بپرسم هیپنوتیزم میتونه برای من موثر باشه؟ممنون میشم از پاسخ گوییتون
سلام غزال عزیز
اختلال کندن مو یا تریکوتیلوما نیا برای برخی افراد، می تواند خفیف و به طور کلی قابل کنترل باشد. برای برخی دیگر، تمایل وسوسه انگیز برای کشیدن مو، اجتناب ناپذیر است. برخی از گزینه های درمانی به بسیاری از افراد در کاهش کشیدن موها و یا به طور کامل متوقف کردن آن کمک میکنند. تریکوتیلومانیا می تواند به احساسات زیر مرتبط باشد:
احساسات منفی. برای بسیاری از افراد مبتلا به تریکوتیلومانیا، کشیدن مو روشی برای حل احساسات منفی یا ناراحت کننده مانند استرس، اضطراب، تنش، خستگی، تنهایی یا ناامیدی است.
احساسات مثبت. افراد مبتلا به تریکوتیلومانیا اغلب درمی یابند که با کشیدن مو احساس رضایت می کنند و مقداری احساس تسکین به آنها دست می دهد. در نتیجه، آنها برای حفظ این احساسات مثبت به کشیدن موی خود ادامه می دهند.
اختلال کندن مو یک اختلال درازمدت (مزمن) است. بدون درمان، علائم می توانند در طول زمان از نظر شدت متفاوت باشند. به عنوان مثال، تغییرات هورمونی قاعدگی می توانند علائم را در زنان بدتر کنند. برای برخی افراد، اگر این اختلال درمان نشود، علائم ممکن است برای هفته ها، ماه ها یا سال ها در یک زمان بروز کنند و از بین بروند. به ندرت، کشیدن مو طی چند سال پس از شروع پایان می یابد. خوشبختانه این بیماری بوسیله هیپنوتیزم قابل درمان است و با تکنیکهایی که بکار می برم طی ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان صورت می پذیرد. جهت دریافت نوبت ویزیت با مطب ۴۴۲۹۵۵۹۶ تماس بگیرید. موفق و شادکام باشید.
سلام آقای دکتر من چهارساله که وسواس فکری دارم یک ساله که خواهرشوهرم با ما زندگی میکنه .دختر حساسیه و گاهی اوقات اختلافاتی بینمون پیش میاد .از اول صب تا شب مدام به این فکر میکنم که نکنه این بره پشت سرم حرف بزنه ومن رو بد کنه البته گاهی وقتا این کارروکرده.میخواستم بدونم این یه فکر وسواسیه یا ن یعنی یه فرد سالم به همچین موضوعی تااین اندازه فک میکنه یان و اینکه امکانش هست با هیبنوتیزم خوب بشم
سلام فاطمه عزیز
وسواس یکی دیگر از شایع ترین اختلالات روانی در افراد است که در این میان فاکتور های ژنتیکی و مسائل ارثی در انتقال آن از والدین به فرزندان بسیار دخیل هستند اما به طور کلی هر وسواسی با اضطراب و عصبی شدن نوعی همپوشی دارد و به سه فرم وسواس فکری، عملی و یا ترکیبی از این ۲ نوع در افراد بروز می کند.
در خصوص تاثیر تلقین در درمان انواع وسواس و راهکار های مهم درمان وسواس عملی، باید گفت: از نگاه کلی فرد وسواسی بی جهت دچار نوعی تلقین منجر به عادت و تکرار شده است، بنابر این هیپنوتیزم درمانی، رفتار درمانی، تمرین کردن و در مواردی تجویز دارو می تواند به خوبی وسواس عملی را در افراد و حتی نوجوانان کنترل و درمان کند.
در مورد انواع وسواس فکری و راه های کنترل و درمان آنها میتوان گفت که در وسواس فکری که حتی بیشتر پشت کنکوری ها نیز در کنار استرس و اضطراب درگیرش هستند، مدام تصویر موضوعی در ذهن فرد تکرار می شود، بهترین راه تمرین کردن برای داشتن مشغولیت فکری، افزایش فعالیت های روزانه، ورزش کردن و ریلکس کردن همراه با تلقینات تخصصی موثر است زیرا این اقدامات فضای فکری فرد مبتلا به وسواس را از موضوعی که ذهنش را احاطه کرده دور می کند و تکرار و مداومت به این اقدام علیرغم سختی هایی که دارد به طرز چشمگیری وسواس فکری توام با استرس و اضطراب در او را از بین می برد، در ضمن استفاده زیاد از کافئین همچون قهوه میزان اضطراب و استرس را به ویژه در افراد وسواسی افزایش میدهد. سلامت و موفق باشید.
سلام همسرم نزدیک ۴یا ۵ سال است درگیر وسواس شده به پزشک مراجعه کردیم که مدت یک سال داروهای اعصاب وخواب اور استفاده میکرد دراین مدت بهتر شد ولی به علت خسته شدن از این بازه زمانی داروها را قطع کرده ولی از اول خیلی بهتر شد اما هنوز درشستن دستها وحمام وامثال ان مشکل دارد چند بار تکرار میکند واقعا خودش خسته شده و من رو هم به شدت خسته کرده به طوری که این امر در زندگی روزمره مان به شدت اختلال وارد کرده است . با تشکر از شما وسایت خوبتون
سلام هادی عزیز
اگر داروهایی که برای همسرتان پزشک متخصص تجویز نموده و ایشان بهبودی بیشتری نسبت به وسواس داشته اند بهتر است دارو درمانی را تحت نظر پزشکشان ادامه دهند تا بهبودی کامل حاصل شود و قطع دارو با نظر پزشکشان صورت پذیرد. از طرفی افرادی هستند که نسبت به دارو درمانی بدنشان مقاومتهایی را نشان میدهد که با دارو نسبت به بهبودیشان تغییر حاصل نمی شود ، در این صورت اقدام به درمانهای دیگر می تواند مفید و موثر واقع شود. افراد دیگری نیز هستند که در کنار دارو درمانی از درمانهای مکمل دیگر نیز استفاده میکنند که این هم میتواند موثرتر و مفید تر به درمانشان بیانجامد. یکی از درمانهای بدون دارو که میتواند در بهبود و درمان وسواس موثر باشد و اضطرابهای فرد را درمان و تحت کنترل در آورد درمان هیپنوتراپی و یا هیپنوتیزم درمانی است . با تکنیکهای هیپنوتیزمی و مشاوره های پزشکی در طول درمان حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه نیاز است. جهت تعیین نوبت ویزیت با مطب تماس بگیرید. متشکرم
سلام همسرم نزدیک ۴یا ۵ سال است درگیر وسواس شده به پزشک مراجعه کردیم که مدت یک سال داروهای اعصاب وخواب اور استفاده میکرد دراین مدت بهتر شد ولی به علت خسته شدن از این بازه زمانی داروها را قطع کرده ولی از اول خیلی بهتر شد اما هنوز درشستن دستها وحمام وامثال ان مشکل دارد چند بار تکرار میکند واقعا خودش خسته شده و من رو هم به شدت خسته کرده به طوری که این امر در زندگی روزمره مان به شدت اختلال وارد کرده است . با تشکر از سایت خوبتون اقای دکترحریری
سلام هادی عزیز
اگر داروهایی که برای همسرتان پزشک متخصص تجویز نموده و ایشان بهبودی بیشتری نسبت به وسواس داشته اند بهتر است دارو درمانی را تحت نظر پزشکشان ادامه دهند تا بهبودی کامل حاصل شود و قطع دارو با نظر پزشکشان صورت پذیرد. از طرفی افرادی هستند که نسبت به دارو درمانی بدنشان مقاومتهایی را نشان میدهد که با دارو نسبت به بهبودیشان تغییر حاصل نمی شود ، در این صورت اقدام به درمانهای دیگر می تواند مفید و موثر واقع شود. افراد دیگری نیز هستند که در کنار دارو درمانی از درمانهای مکمل دیگر نیز استفاده میکنند که این هم میتواند موثرتر و مفید تر به درمانشان بیانجامد. یکی از درمانهای بدون دارو که میتواند در بهبود و درمان وسواس موثر باشد و اضطرابهای فرد را درمان و تحت کنترل در آورد درمان هیپنوتراپی و یا هیپنوتیزم درمانی است . با تکنیکهای هیپنوتیزمی و مشاوره های پزشکی در طول درمان حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه نیاز است. جهت تعیین نوبت ویزیت لطفا با مطب تماس بگیرید. سلامت و شادکام باشید.
با سلام خدمت آقای دکتر محترم و خدا قوت ….بنده دختری ۳۱ ساله هستم تقریبا نزدیک ۱۵ ساله وسواس فکری و تا حدودی عملی دارم ولی ۸ سال اخیر وسواس فکری شدید داشتم که به روانشناس مراجعه کردم تقریبا ۱۴ جلسه روان درمانی شدم گفتند مشکلت عقده ی ادیپه اوایل خوب شدم ولی دوباره وسواس بازگشت البته نه به شدت گذشته احساس گناه شدید و کینه دارم نسبت به تیکه و کنایه ها خودم و دیگران که در چرخه باطل میمانم و بسیار برام عذاب آوره تقریبا یه سال و خورده ای هم دارو درمانی کردم فایده نداشت در ضمن وسواس در خانواده ی پدری و اجداد پدری ام ژنتیکی بوده و نامیدم برای درمانم اعتماد به نفس بسیار پایینی دارم بسیار زود رنج و حساسم بسیار تلیید طلبم و فوبیای اجتماعی دارم رفتار درمانی کردم فایده نداشت میخاستم ببینم با هیپنوتیزم وسواس فکریم قطعا و بدون بازگشت خوب میشوم من دکتر و روانشناس های زیادی رفتم ولی فایده نداشت یه دنیا سپاس از توجه و همراهی شما
سلام محیا خانم
وسواس نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه است که در آن، فکر، میل، یا عقیدهای خاص، که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود میگیرد، آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامیدارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خودآگاه است اما نمیتواند از قید آن رهایی یابد.
فرد وسواسی در هیچ مکانی احساس رضایت خاطر پیدا نمیکند طوری که در درازمدت افسردگی نیز به این بیماری افزوده میشود و اخـتلال افسردگی، مشکلات را مضاعف خواهد کرد. افرادی که به اختلال وسواس مبتلا هستند، حتی اگر در حد یک فکر ساده هم باشد، دارای یک طرز تفکر زمینهای هستند که باعث اختلال آنها در روابط با دیگران خواهد شد. این افراد بسیار ریزبین بوده و معیارهای مخصوص به خود را دارند. اصولاً خط قرمزهای این افراد بیشتر از دیگران است و گذشت آنها کمتر. افراد نزدیک به آنها قدرت مانور زیادی ندارند، زیرا کوچکترین رفتار معمول آنان، ممکن است حرکت روی پهنای «باند قرمز» افراد وسواسی باشد که این باعث عصبانیت آنان خواهد شد.
علل اختلال وسواس به طور کامل شناخته نشده است. برخی محققین اعتقاد دارند که وسواس نتیجه تغییراتی در مواد شیمیایی طبیعی در بدن است و برخی دیگر اعتقاد دارند وسواس از عادات رفتاری که با گذشت زمان فرد می آموزد ، ناشی می شود. همچنین محققین معتقدند که سطح ناکافی سروتونین که یکی از گیرنده های مغزی است می تواند به اختلال وسواس کمک کند. برخی مطالعات که تصاویر مغزی افراد دارای اختلال وسواس را با افرادی که این اختلال را ندارند مقایسه می کند، اختلافاتی را در الگوهای عملکرد مغزی نشان میدهد. به علاوه ، افراد دارای اختلال وسواس که داروهایی مصرف می کنند که عملکرد سروتونین را تقویت کند اغلب علائم کمتری دارند.
شما به تنهایی نمیتوانید از این مشکل نجات پیدا کنید همچنانکه در عرض این همه مدت نتوانسته اید، شما به درمان توسط شخص ماهری نیاز دارید. اگر میخواهید از هیپنوتیزم درمانی استفاده ببرید من در خدمتتان هستم با تعیین وقت قبلی . تعداد جلسه درمان هیپنوتیزمی مورد نیاز را پس از دیدن شما و شرح حال کامل و دقیق میتوانم تعیین کنم. جهت هماهنگی تعیین وقت ویزیت میتوانید با شماره مطب تماس بگیرید. متشکرم
سلام دکتر هیپنوتیزم در درمان خودارضایی وترک سیگار درمان قطعی دارد ؟
سلام حسن عزیز
ترک سیگار به روش هیپنوتیزم درمانی من با ۵ تا ۶ جلسه انجام می شود فقط برای کسانی که خودشان بخواهند سیگار را ترک کنند و نمی توانند به تنهایی ترک سیگار داشته باشند . درمان خود ارضایی با هیپنوتیزم موثر است ولی من در زمینه اختلالات جنسی فعالیت نمی کنم. موفق و سلامت باشید.
سلام خسته نباشید. من حدود ۱۰ یال وسواس دارم که ۳ ساله خیلی شدید شده، به نظر شما امکانش هست که خوب بشم با روش درمانی شما؟
سلام آزاده خانم.
وسواسها ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان نیاز دارند. باید شما را ببینم با تستها استعداد هیپنوتیزم پذیری شما براورد بشود، اگر هیپنوتیزم پذیر باشید درمان هیپنوتیزمی برایتان موثر است.
موفق باشید.
سلام من یه مدتی هست که به پلک زدنم حساس شدم یعنی پلک زدن که یک عمل غیر ارادی هست رو من خودم کنترل میکنم و این کار منو خیلی اذیت میکنه در طول روز گرفتار پلک زدن ارادی هستم و نمیتونم فراموش کنم لطفا راهنمایی کنید ممنون
سلام یونس عزیز.
روی چنین موضوعی کار نکرده ام و مطمئن نیستم جواب بدهد.
موفق باشید
با سلام.آقای دکتر من حدود یک سال است که به شدت از بیماری مخصوصا سرطان ترسدارن.و هر لحظه حس میکنم ممکنه مبتلا شده باشم.آیا قابل درمانه؟
سلام مهسا جان
ترسها با هیپنوتیزم قابل درمان هستند . نیاز هست شرح حال کاملتری در جلسات حضوری گرفته شود تا نظر تخصصی درمان اعلام شود . موفق باشید.
سلام دکتر حریری
من چند سالی از بیماری وسواس فکری رنج می برم یعنی همیشه فکر با من بجای اینکه من بر فکر مسلط بشم او بر من مسلط است نشخوار فکری دارم راهنمایی بفرمایی تا نجات پیدا کنم با تشکر
وسواس یکی دیگر از شایع ترین اختلالات روانی در افراد است که در این میان فاکتور های ژنتیکی و مسائل ارثی در انتقال آن از والدین به فرزندان دخیل هستند اما به طور کلی هر وسواسی با اضطراب و عصبی شدن نوعی همپوشی دارد و به سه فرم وسواس فکر، عملی و یا ترکیبی از این ۲ نوع در افراد بروز می کند.
در مورد انواع وسواس فکری و راه های کنترل و درمان آنها باید گفت که در وسواس فکری که حتی بیشتر پشت کنکوری ها نیز در کنار استرس و اضطراب درگیرش هستند، مدام تصویر موضوعی در ذهن فرد تکرار می شود، بهترین راه تمرین کردن برای داشتن مشغولیت فکری، افزایش فعالیت های روزانه و ورزش کردن و آرمیدگی یا ریلکس کردن همراه با تلقینات صحیح است زیرا این اقدامات فضای فکری فرد مبتلا به وسواس را از موضوعی که ذهنش را احاطه کرده دور می کند و تکرار و مداومت به این اقدام علیرغم سختی هایی که دارد به طرز چشمگیری وسواس فکری توام با استرس و اضطراب در او را از بین می برد، در ضمن استفاده زیاد از کافئین همچون قهوه میزان اضطراب و استرس را به ویژه در افراد وسواسی افزایش میدهد. در درمان وسواس فکری با هیپنوتراپی با تکنیکهایی که بکار برده می شود نیاز به ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان هست. همواره موفق و سلامت باشید.
سلام و احترامم
من ۱۲ سال است وسواس فکری دارم۳ سال است درمان جدی با روانپزشک دارم و دارو و رفتار درمانی میکنم بهتر شدهام ولی درمان نشدم-میخاستم سوال کنم هیپنوتیزم تا چه حد میتواند به من کمک کند؟آیا درمان قطعی ممکن است؟
سلام کاوه عزیز
روانپزشکی و دارو درمانی یکی از راههای درمان وسواس است. در برخی از افراد دارو درمانی خیلی خوب جواب می دهد و بهتر است اگر پاسخ مناسبی از درمان دریافت کرده اید به آن ادامه دهید. در برخی افراد این روش درمان بخوبی جواب نمی دهد که نیاز است روشهای دیگر درمان در کنار درمان دارویی و یا بطور مستقل انجام شود. یکی از این درمانها درمان هیپنوتیزمی بدون داروست. بخشی از این که چرا تفکر وسواس اینقدر ناراحت کننده است، به دلیل احساسات بدی است که با این افکار همراه است. در حالی که شما با شناختن و پذیرش آنها تلاش می کنید، با استفاده از تمرینات ریلکسیشن و تمرکز ذهنی می توانید پاسخ های هیجانی منفی را از بین ببرید.
در روانشناسی امروز، روانشناسان ، تاثیرگذاری بر ذهن را اینگونه تعریف میکنند : پاک کردن ذهن خود و تمرکز بر اینکه چگونه ذهن و بدن شما در لحظه حال خود را احساس می کند ، برای رسیدن به این هدف، خود هیپنوتیزمی و تاثیر گذاری بر ذهن ، مجموعه ای از تمرینات برای هدایت ما به لحظه فعلی، مکان فعلی ، و زمان حال است که اضطراب را از بین میبرد .
هنگامی که تفکر وسواسی به صحنه وارد می شود، تمرین تنفس عمیق را امتحان کنید با دم به مدت چهار ثانیه ، ، نفس را برای چهار ثانیه نگه دارید، و سپس برای چهار ثانیه آنرا به بیرون دهید .
با آموزش خود هیپنوتیزمی می توانید سایر فعالیت های ریلکسیشن و تاثیر گذاری بر ذهن را امتحان کنید. هیپنوتیزم درمانی میتواند در این زمینه کمک بسیار و موثری داشته باشد. موفق باشید.
با عرض سلام و خسته نباشید و ضمن تشکر از جناب عالی ک پاسخگو هستید
استاد و دکتر عزیز اگر اجازه میدهید ما ایدی تلگرام شما را داشت باشیم و کانالی بسازیم جهت راهنمایی بشتر موافق هستید قربان؟
سلام و خسته نباشید استاد عزیز ضمن تشکر برای جواب دادن دوستان از شما درخواستی دارم ک ایدی تلگرام شما را داشته باشیم و یا کانال یا گروهی در تلگرام بسازیم تا راحت تر و کمتر وقت شما گرفته شود؟
با تشکر
سلام دوست عزیز
شاید ساختن ای دی تلگرام زمان زیادی نبرد اما پاسخ گویی به سوالات که با حس مسؤ لیت پذیری همراه باشد زمانبر است . در شرایط و زمان مناسب ممکن است نسبت به ایجاد آن اقدام نمایم. از حس همکاری و دلسوزانه شما سپاسگزارم.
سلام.خسته نباشید
هزینه ی هر جلسه هیپنوتیزم شما چقدره؟
سلام آقای دکتر حریری
میشه راجع به وسواس فکری و عملی توضیح بدید و بگیدآیا به طور ارثی هم منتقل می شود یا خیر ؟ ممنون میشم جواب بدید.
سلام محمد جان
وسواس یکی دیگر از شایع ترین اختلالات روانی در افراد است که در این میان فاکتور های ژنتیکی و مسائل ارثی در انتقال آن از والدین به فرزندان بسیار دخیل هستند اما به طور کلی هر وسواسی با اضطراب و عصبی شدن نوعی همپوشی دارد و به سه فرم وسواس فکری، عملی و یا ترکیبی از این ۲ نوع در افراد بروز می کند.
در خصوص تاثیر تلقین در درمان انواع وسواس و راهکار های مهم درمان وسواس عملی، باید گفت: از نگاه کلی فرد وسواسی بی جهت دچار نوعی تلقین منجر به عادت و تکرار شده است، بنابر این هیپنوتیزم درمانی، رفتار درمانی، تمرین کردن و در مواردی تجویز دارو می تواند به خوبی وسواس عملی را در افراد و حتی نوجوانان کنترل و درمان کند.
در مورد انواع وسواس فکری و راه های کنترل و درمان آنها میتوان گفت که در وسواس فکری که حتی بیشتر پشت کنکوری ها نیز در کنار استرس و اضطراب درگیرش هستند، مدام تصویر موضوعی در ذهن فرد تکرار می شود، بهترین راه تمرین کردن برای داشتن مشغولیت فکری، افزایش فعالیت های روزانه، ورزش کردن و ریلکس کردن همراه با تلقینات تخصصی موثر است زیرا این اقدامات فضای فکری فرد مبتلا به وسواس را از موضوعی که ذهنش را احاطه کرده دور می کند و تکرار و مداومت به این اقدام علیرغم سختی هایی که دارد به طرز چشمگیری وسواس فکری توام با استرس و اضطراب در او را از بین می برد، در ضمن استفاده زیاد از کافئین همچون قهوه میزان اضطراب و استرس را به ویژه در افراد وسواسی افزایش میدهد.
سلام
۱۰ سال است به بیماری وسواس دچار شده ام. تاکنون داروی خاصی مصرف نکرده ام چون اعتقاد به دارو ندارم. در این مدت چند بار خوب شده ام ولی باز به شکل دیگری ظهور پیدا کرده است. الان فکر می کنم یک بیماری واگیردار دارم و با همسر و فرزندو مرتب مواظبم با من تماس نداشته باشند. اگر دستشان به من بخورد مجبور مشوم وادارشان کنم دستهایشان را چند بار بشویند. کارمند ازمایشگاه هستم. روی صندلی ماشینم پلاستیک می کشم و می نشینم و دیگران را مجبور می کنم روی پلاستیک بشینند. در خانه مرتب دستکش یکبار مصرف می پوشم. و …..
با هیپنوتیزم درمان می شوم یا خیر؟ ممنون از لطفتان.
سلام فرشاد جان
بله با هیپنوتیزم درمان وسواس شما با ۱۲ تا ۱۴ جلسه با تکنیکهای خاص هیپنوتیزمی قابل بر طرف شدن هست . جهت تعیین وقت ویزیت با مطب تماس بگیرید. سلامت و موفق باشید.
سلام اقای دکتر لطف میکنید جواب من رو هم بدهید ممنون میشم قبلا تو عید همینجا ازتون سوال کردم اما تا الان جوابمو نگرفته ام مجددا سوالم رو میبرسم لطف میکنید باسخ بدهید من میخواستم ببینم هیبنوتیزم روی معز اثر بد داره واینکه کسی که هیبنوتیزم میشه کاملا اختیار زندگیشو از دست بده و ایا واقعا کسی که مشکل وسواس داره از طریق هیبنوتیزم درمان میشه ممنونم
سلام
از اینکه بدلیل مشغله بسیار دیر پاسخگو هستم پوزش می خواهم . از نظر کلی ما در طول شبانه روز بارها و بارها هیپنوتیزم میشویم و هیپنوتیزم شدن یک حالتی از مغز است و هیپنوتیزم شدن تاثیر بدی روی مغز ندارد. تلقینات در حین هیپنوتیزم هست که اگر منفی باشد یا مثبت میتواند فرد را بیمار و یا درمان نماید . در هیپنوتیزم فرد مسلوب الاراده نیست ، خواب نیست و بیهوش هم نیست تصورات غلطی درباره هیپنوتیزم وجود دارد که باعث شده خیلی از افراد جامعه به هیپنوتیزم بدبین شوند و نتوانند از تاثیرات مثبت درمانی آن بهره گیرند . متاسفانه بسیاری از مردم هیپنوتیزم را یک کار خارقالعاده میدانند که انسان را اسیر دست هیپنوتیزمگر میکند اما هیپنوتیزم در حقیقت، یک پدیده طبیعی مغز انسان است، همانطور که خواب و بیداری وضعیتهای مختلف و طبیعی مغز انسان هستند.
وسواس از مواردی است که تنها من اختصاصا بر روی آن با هیپنوتیزم کار میکنم و خوشبختانه افراد بسیاری درمان شده اند و بر خودشان مسلط شده اند . حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان نیاز دارد. شادکام باشید.
سلام من یه جور افکار مزاحم دار مثل این که ما کجاییم ماچی هستیم دنیا چیه انسان یعنی چی خلاصه به جور افکار وحشتناک من پانیک دچار شدم ولی پانیکم خوب شد ولی این افکار باهام هست من رو زمین گیر کرده است با هیپنوتیزم خوب میشم حتی این افکار تو خواب هم باهام هست
سلام میلاد عزیز
معمولا اینگونه افکار سریالی در وسواسهای فکری بوفور دیده می شود. اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یک اختلال اضطرابی است که مشخصهی آن افکار غیرقابل کنترل و ناخواسته و الگوهای مکرر رفتاری است که شما برای انجام آنها احساس اجبار میکنید. اگر OCD داشته باشید، احتمالا میدانید که افکار و رفتارهای وسواسگونهی شما غیرمنطقی است، با وجود این، برای مقاومت در برابر این مشکل و رهایی از آن، احساس ناتوانی میکنید. درمان هیپنوتیزمی آن با تکنیکهایی که بکار میبرم ۱۲ تا ۱۴ جلسه میباشد. موفق و سلامت باشید.
سلام آقای دکتر
آیا همه افکار وسواسی قابل درمانند
من الان ده ساله درگیر این مسیلم ودیگه مطلقا امیدی به درمان ندارم حتی روم نمیشه مشکلم رو بنویسم
سلام اعظم خانم عزیز
بله وسواس و افکار وسواسی با هیپنوتیزم قابل درمان است و ناامیدی یکی از موانع درمان . لازم است بگویم که در هیچ کتاب مرجعی گفته نشده است که وسواس غیر قابل درمان است پس امیدوار باشید به درمان و نسبت به آن اقدام کنید. در جلسه درمان که از شما شرح حال گرفته می شود جزییاتی که بیان خواهید کرد کمک شایانی در موثر بودن درمان هیپنوتیزمی به شما خواهد کرد. موفق و پیروز باشید.
سلام آقای دکتر
خانمم مدت ۷ ماه است به شدت دچار وسواس فکری است و همش فکر میکنه من با خانمها حرف میزنم و توهم خیانت داره آیا با هیبنوتیزم این بیماری قابل درمان است
با تشکر
سلام آقای دکتر حریری
من مجید هستم ۲۴ سالمه.منم چند سالی هست که دارم با وسواس فکری مقابله میکنم. اما در دوسه ماه گذشته خیلی شدید شده. خیلی اذیتم میکنه. به همه چیز وسواس پیدا مینم که حتما باید سر جاش باشه. دیگه خسته شدم. دوست دارم مثل مردم عادی باشم. آیا به نظرتون با هیپنوتیزم خوب میشم؟؟؟
سلام مجید عزیز
اختلال وسواس فکری-عملی مانند سوزنی که روی یک صفحهی گرامافون قدیمی گیر کرده باشد، سبب میشود مغز، روی برخی افکار یا تمایلات، قفل کند. اما خوشبختانه با هیپنوتیزم وسواس قابل درمان است . امیدوار باشید با تکنیک های هیپنوتیزمی که بکار میبرم با ۱۲ تا ۱۴ جلسه مشکل شما برطرف می شود. همواره سلامت و شادکام باشید.
با سلام. من. دچار. وسواس شدم البته مدت یک ساله که وسواس شدید نسبت به شست و شو و نماز. شدم خواهشمندم کمکم کنید
سلام آرزو خانم
متأسفانه، این افکار وسواسگونه، اغلب ناراحتکننده و مزاحم هستند. وسواس عملی، رفتار یا الگوهای مکرر رفتاری است که شما نسبت به انجام مکرر آن، احساس تمایل میکنید. وسواس عملی، معمولا در تلاش برای از بین بردن وسواس فکری انجام میشود.
برای نمونه، اگر از آلودگی میترسید، تمایل به نظافت اساسی در شما ایجاد میشود. با این حال، آرامش حاصل از این کار، هرگز پایدار نیست. در واقع، افکار وسواسگونه، هر بار قویتر از قبل بروز میکنند و اغلب منجر به اضطراب میشوند، زیرا نسبت به گذشته، سختتر و زمانگیرتر میشوند. این دور باطلِ OCD است. با تکنیکهای هیپنوتیزمی که بکار می برم با ۱۲ تا ۱۴ جلسه مشکل وسواس شما قابل برطرف شدن هست . موفق و سلامت باشید.
سلام اقای دکتر من حدوده دو ساله وسواس دارم موقعی بود که سره کار میرفتم تومحیطه کار یه اقایی بود با مزه بود منم زیاد بهش میخندیدم ،نمیدونم شاید خنده دارترین نوع وسواس ،وسواسه من باشه بهرحال اومدم جلو خودمو بگیرم بهش نخندم برداشته اشتباه نکنه هر شب به این قضیه فکر میکردم که جلوی خندمو بگیرم جوری شد که نسبت به همه وسواس پیدا کردم که میترسیدم تو چشه کسی نگاه کنم که به طرف نخندم بهرحال سره این موضوع کارمو ول کردم و همش تو برخورد با ادما دچار استرس میشم که نکنه برخورده طبیعی نداشته باشم که معمولا جوری به ادما نگاه میکنم و بعضی مواقع صدام میلرزه که طرفمم احساسه استرس میکنه و سعی میکنه صحبتشو با من تموم کنه بهرحال من نزدیکه دو ساله که به خاطره وسواسم سره کار نمیرم با اینکه فوق لیسانسم و سابقه کار دارم سره این موضوع خیلی افسرده شدم که بعضی وقتها ارزو میکنم کاش میمردم که انقد بی مصرفم خیلی احساسه پوچی میکنم ،،میخاسم بدونم درمان داره ؟؟درمانش چند جلسه طول میکشه ممنون
سلام اقای دکتر من۱۹ سالمه امسال کنکور دارم پارسال برا وسواس بودن کنکور ازدست دادم امسال تصمیم گرفتم وسواسم ترک کنم ولی هنوز ادامه داره وسواس من اینجوره که اگه درسی بخونم یه فرمول جابمونه برنامه پاره میکنم وازاول شروع میکنم دیگه کلافه شدم من میدونم که خوب درس میخونم چون بعدمطالعه همه تست مث اب خوردن جواب میدم ولی وسواسی به من اجازه نمیده برنامم اجرا کنم اقادکتر من خوزستان نمیتونم از جلسات هیپنوتیزم شما استفاده کنم لطفا راهنماییم کنیددرمانش کنم
سلام شکوفه جان.
شما به تنهایی نمیتوانید از این مشکل نجات پیدا کنید همچنانکه در عرض این همه مدت نتوانسته اید، بلکه شما به درمان توسط شخص ماهری نیاز دارید. راهنمایی بستگی دارد به اینکه شما از چه روشی میخواهید استفاده کنید. اگر میخواهید از هیپنوتیزم درمانی استفاده ببرید که من در خدمتتان هستم با تعیین وقت قبلی . تعداد جلسه درمان هیپنوتیزمی مورد نیاز را پس از دیدن شما و شرح حال کامل و دقیق میتوانم تعیین کنم. شادکام باشید.
سلام و خسته نباشید دختری ۲۱ ساله هستم،به مدت ۵ماه است بعد از فوت یکی از اقوام که در دریا غرق شدن دایم احساس تنگی نفس و خفگی و تپش قلب دارو بی خوابی، و احساس این که مرگم نزدیک است،دایم ازمایش میدهم و دکترای زیادی رفتم که گفتن مشکلی نداری اما من دوباره به دکتر مراجعه میکنم و فک میکنم دکترها تشخیص نمیدهند مریضی مرا چه کار باید بکنم؟ایا با هیپنوتیزم مشکل من رفع میشود؟ایا من دچار وسواس و اضطراب هستم؟
سلام مینا جان.سال نو مبارک.
شما دچار بیماری پانیک شده اید و این موضوع درمان هیپنوتیزمی دارد. هر وقت مایلید با وقت قبلی تشریف بیاورید. با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ جهت تعیین وقت تماس بگیرید. موفق باشید.
با سلام من پسری ۳۱ ساله هستم وسواس شدید فکری دارم که در اثر فشار والدینم سختگیریها دعواهای خانوادگی در من ایجاد شده داروهایه ضد وسواسم مصرف میکنم که هیچ تاثیری در من نداره خانودهام اصلان رعایت این نکاتی که متذکر شدینو نمیکنن وسوسم خیلی بیشتر میشه روز بروز بطوری که اصلان نمیتونم سر کار برم از صدای پدرو مادرم متنفر شدیدم طوریکه وقتی باهام حرف میزنن سرم میسوزه همش تلقین غیر اردی میکنم که صداشون داره قسمتی از اندامو بدنمو تاخریب میکنه همچنین تلقین شدیدی رویه اندامهای بدنم دارم طوریکه اندامهای خیلی ضعیفی پیدا کردم هر اندامی که شما فکرشو کنید از این وضعیت به سطوح اومدم حدود ۱۵ سال میشه ازساله ۸۰ به اوج خودش رسیده ایا راهی مونده که من بزندگی عادیم بر گردمو خوب بشم مثل بقیه افراد جامعه سالم بمونم؟؟
سلام حامد جان .سال نو مبارک.
وسواس فکری از مواردی است که تنها من اختصاصا بر روی آن با هیپنوتیزم کار میکنم و خوشبختانه افراد بسیاری درمان شده اند و بر خودشان مسلط شده اند . حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان نیاز دارید. شادکام باشید.
سلام دکتر حریری
من براساس اظطراب چند سالی از وسواس فکری رنج می برم وتحت نظر دکتر روانپزشک هستم یعنی ذهن برمن حاکماست نه من بر ذهن واین اذیتم می کنه راهنمایی خواستم چه کار بکنم واین ذهن من را به این ور می کشه وخوب نمی تونم فکر کنم وگرچه الان دوره دکتر ی در حال تحصیل هستم
سلام دکتر جان.
وسواس فکری از مواردی است که تنها من اختصاصا بر روی آن با هیپنوتیزم کار میکنم و خوشبختانه افراد بسیاری درمان شده اند و بر خودشان مسلط شده اند . حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان نیاز دارید. شادکام باشید.
سلام و عرض ادب
ببخشید بنده وسواس شدید دارم
در زمان کودکیم در یک محیط سخت کمذهبی بودم و کم کم به نمازهام شک میکردم طوری که دیگه یه نماز مغرب و عشا رو در یک ونیم ساعت میخو.ندم تکرار میکردم،و یه ترس عجیبی از قبرستان و قیامت داشتم، شبا قبل خواب نیم ساعت دعا و صلوات میگفتم ولی باز تو خواب کابوس میدیم،و دوباره بیدار میشدم و نمازامو تکرار میکردم بعد تولد برادرم کل خونه ما نجس شد و شکیات من در نماز به شیتشو نجاست پاکی تبذیل شد،بعد چند سال تقریبا ترک کردم ولی نه کامل، بعد ازدواجم یه ماه دچار ترس عجیب غریبی شده بودم، بیخودی به شدت میترسیدم، بعد اینکه ترسم خوب شد وسواس با شدت بیشتری دوباره به سراغم اومد و تا الان که ۶ ساله هنوز ادامه داره و بدتر میشه،دارو درمانی تاثیری نذاشت جز فزایش شدید خواب و نرسیدن به کارهای درسی و …
می خواستم بدونم آیا با هیپنوتیزم من میتونم درمان شم؟آیا شما مورد وسواسی داشتین که درمان شده باشه؟
من الان از ترس وسواس خونه هیچ کس نمیتونم بمونم یا نمیتونم به بچه دار شدن فکر کنم
سلام فاطمه جان.
وسواسها با هیپنوتیزم درمانی با تکنیکهای موثری که بکار میبرم قابل درمان است که حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان نیاز دارید. موارد وسواسی زیادی به من مراجعه کرده اند که یا کاملا بهبودی یافته اند و یا بسیار بهتر از قبل شده اند. اگر راهنمایی دیگری غیر از موارد گفته شده نیاز دارید لطفا با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ تماس بگیرید .
موفق باشید.
سلام آقای دکتر.
آیا با هیپنوتیزم میشه افکار منفی و وسواسی رو از ذهن برای همیشه پاک کرد؟
سلام محمدحسین عزیز.
من برای رفع وسواس فکری ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمانی با هیپنوتیزم در نظر میگیرم که در طی این مدت هم برای اینکه اثرات درمانی مداوم باشد به شما خودهیپنوتیزم را هم آموزش میدهم تا اینکه اثرات درمانی پایدار بماند. موفق باشید.
سلام جناب دکتر مادرم افسرده و مبتلا به وسواس به شکل آبکشی است. وسواس ایشان به صورتی است که مثلا وقتی به خانه ما می آید و چند شب میهمان ماست رفتارهای آزاردهنده ندارد و تقریبا مثل افراد معمولی وضو میگیرد ولی حساسیت زیادی روی منزل خودش دارد. مثلا هیچکس حق ورود به آشپزخانه را ندارد یا حوضچه ای در حمام درست کرده که حتما باید میوه ها و سبزیجات را چندین بار در آن ابکشی کند. این قبیل کارهایش برای پدر و برادرم بسیار زجرآور است این که آنها نباید سر یخچال بروند و آب بخورند و منتظر بمانند تا مادر لیوان آب را دستشان بدهد. همین اتفاقات روابط او را با دیگران محدود کرده و باعث قطع رابطه همسر من با آنها شده و من بسیار در عذابم. بعضی پیشنهاد می دهند او را غرقه سازی کنیم و مثلا وارد اشپزخانه شویم ولی مطمئنم پرخاشگری خواهد کرد و جز دلخوری موضوع دیگری پیش نخواهد آمد. من و خانواده ام خیلی دلمان می خواهد یک کار اساسی برایش انجام دهیم تا خسر الدنیا و الاخره نشود. روش هیپنوتیزم شما جواب می دهد؟چند جلسه لازم است و نیروی بازدارنده ای برای امتناع از درمان توسط خود ایشان وجود دارد.
سلام فرشته جان.
وسواس و افسردگی با روشی که من بکار میبرم با حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه درمان میشود . با ایشان در مورد منافع درمان و ضررهای ناشی از بیماری و مشکلاتی که از نظر روابط خانوادگی و اجتماعی ایجاد میشود صحبت کنید تا خودشان متقاعد شوند و خودشان سبک سنگین کنند و داوطلب درمان شوند. در ضمن من بالاتر از ۶۵ سال کار نمیکنم موفق باشید.
با سلام و خسته نباشیدخدمت دکتر حریری و همکاران محترمشان
من در یک خانواده پرتنش زندگی میکنم . اغلب اوقات مادر و پدرم در حال دعوا و بحث کردن و قهر با یکدیگر هستند . من مدت ۴ساله که وسواس دارم و از حدود یک سال قبل هم به افسردگی مبتلا شده ام. داروهایی که استفاده میکنم سرترالین ۱۰۰ ،لاموتریژین۳۰۰ولیتیوم کربنات است . از ۶ ماه قبل نیز دچار افسردگی شده ام یعنی نسبت به گذشته افسردگیم بیشتر شده است با توجه به اوضاع خونه تقریبا همه ما افسرده هستیم ولی مادرم با شدت بیشتر. مادرم حدود چند سال قبل فرزندی از دست داده و از همان موقع بدلیل مراقبتهای شبانه از برادر بیمارم دچار بی خوابی هم شده اند .حدود ۲۵ سال هست که دیابت کنترل نشده دارند و ۱۰ سال فشارخون و حدود ۲سال پیش عمل قلب باز انجام داده اند ، حدود ۳یا ۴ساله که ایشان بدلیل ابتلا به عوارض دیابت مثل آب مروارید و پلی نوروپاتی دیابتی و تکرر ادرار خیلی کم بیرون میروند . ایشان به خاطر اینکه با پدرم اغلب دعوایی هستند و البته پدرم هم تا حدودی بی تقصیر نیست خواسته های خود را با پرخاشگری اعلام می کنند . ایشان با خواهران و برادرانشان خیلی اهل رفت وآمد نیستند که البته بدلیل بی حوصلگی وی نیست ، خیلی اتفاق افتاده که آنها رفتارهای ناشایستی با وی داشته اند . خلاصه ی اینهمه حرفی که زدم اینه که من افسرده اکثر اوقات پیش ایشان هستم و تا جایی که بتونه پیش مادرم هست ولی زیاد نمیتونه بمونه و یکجورایی خسته از رفتار تند مادرم شده .برادر ارشد من هم که ۳۷ ساله و مجرد و بیکار و بسیار عصبیه و برادر دیگرم هم ۵ ساله ازدواج کرده. واقعا نمیدونم چکار کنم فکر و روحیه غمگین خودم کمه که غصه مادر افسرده ی عزیزم را هم میخورم ،میخوام کمکشون کنم ولی نمیدونم چکار کنم ،کم آورده ام . ایشان همچنین مثل پدرم حاضر به مراجعه به روانشناس یا حتی مشاور خانواده هم نیستند . احترام به پدر و مادر واجبه ولی وقتی بهم فشار میاد کاری کرده ام که قند و فشارشان بالا رفته و دلشان را شکسته ام . خواهش میکنم بگین چکار کنم ،نگران خودم و احتمال شدیدتر شدن حال بد مادرم هستم .با همه این تفاسیر اغلب بحثهای مادرم با من و برادر مهربانم به خاطر خود ماست. ایشان دلی پاک و مهربون ولی رفتار غالبا تندی دارند.مادرم خیلی به من و برادر مهربونم وابسته شده، من خیلی غصه مادرم و روحیه غمگینشان و خودخوری هایشان را میخورم ،مادرم داره از درون تنها و پژمرده میشه ، خواهش میکنم منو بابت اینهمه حرف ببخشید .برای بهبود حال مادرم چه کاری میتونید انجام بدید؟ ممنون از اینکه پاسخ میدید.
سلام سمیرای عزیز
از اینکه با اینهمه مشکل دست به گریبان هستید متاسفم . دوست گرامی در هر حال حاضر وضعیت روحی خانواده شما این گونه است و مادرتان هم دچار این حالات شده است. توصیه می کنم توصیه هایی که در ادامه می اید هم برای خودتان و هم مادرتان عملی کنید تا از شدت مشکلات تان کم شود:
برای کنترل حالات کسلی و افسردگی باید ورزش منظم داشته باشید و هر روزحداقل نیم ساعت پیاده روی کنید.
– از خودتان مراقبت کنید. توجه به رژیم غذایی مناسب، ورزش منظم و خواب کافی از اصول اولیه حفظ سلامتی وارامش است.
– هر روز حداقل یک فعالیت آرام بخش را انجام دهید. عبادت، قرآن خواندن، مناجات، قدم زدن، گردش در فضای سبز، مطالعه آزاد و تصویر سازی ذهنی ( مثلاٌ به بهترین و خوشایند ترین خاطرات در ذهنتان عبور دهید ) و… همه جز فعالیتهایی است که به انسان آرامش می دهد.
– در مورد مشکلاتتان با افراد مطمئن و قابل اعتماد صحبت کنید. در مورد چیزهایی که زندگی تان را به چالش و نگرانی مواجه می کند صحبت کنید. برای این کار با دوستان، همکلاسی ها و یا اقوام همسال خود(که البته شرایطی مشابه شما دارند) صحبت کنید.
– تکنیکهای کنترل استرس و کسب آرامش از قبیل تمرینهای تنفسی، آرامش ماهیچه ای وآرمیدگی بدن ( ریلکسیشن ) .. را بیاموزید و سعی کنید در طی روز حداقل۱۵ تا ۲۰ دقیقه به این تمرینات بپردازید.
شما ممکن است روشهای مختلفی از آرامش ورزی را امتحان کنید ولی تنها یک و یا چند تا از آنها تاثیر واقعی و دلخواه را بر شما داشته باشد. عبادت، راز و نیاز با خدا و .. از موثرترین روشهایی است که عموما به افراد توصیه می شود.
– بر توانایی هایتان تمرکز کنید. شما می توانید لیستی از آنچه که دوست دارید، زمینه هایی که در آن موفق هستید و به طور کلی آنچه باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس تان می شود را مشخص کنید.
سعی کنید چرخهو دور باطل افکار منفی تان را بشکنید. به چالش کشیدن افکار منفی و خودگویی هایی از قبیل” من به اندازه کافی با هوش نیستم” یا ” من توانایی لازم را ندارم” و .. باید به چالش کشیده شود.
به زندگی خود نظم و ترتیب بدهید
زمان مشخصی برای خوابیدن و بیدار شدن خود تعیین کنید. ۲ تا ۳ هفته طول میکشد تا ساعت بدن شما خود را با آن تنظیم کند. برنامه زمانبندی خود را دقیقاً رعایت کنید. تا وقتی ساعت بدن شما دوباره به کار نیافتد، مشکل خواب شما حل نخواهد شد. اگر ۴۵ دقیقه پس از آن که به بستر رفتید هنوز خوابتان نبرده بود، بلند شوید و کتاب بخوانید یا کارهای دیگری را انجام دهید. دیر یا زود خوابتان خواهد گرفت. هر شب در ساعت مقرّر به رختخواب بروید. صبور باشید و فراموش نکنید که این فرایندممکن است مدتی طول بکشید.
• مقدار قند خون خود را ثابت نگه دارید.
قند مورد نیاز بدن خود را از ترکیبات کربوهیدرات مثل برنج، پاستا، نان، سیبزمینی و غلات تامین کنید. اینگونه مواد غذایی به کندی توسط بدن شکسته میشوند و قند موجود در آنها در مدّت زمانی طولانی آزاد میشود. خوردن وعدههای بیشتر غذای کم به جای یکی دو وعده غذای زیاد نیز به ثابت نگهداشتن میزان قند خون کمک میکند.
• سبزیجات بیشتری بخورید.
تولید سروتونین (یکی از پیامآوران شادی) توسط مغز شما، به رژیم غذاییتان وابسته است. خوردن سبزیجات بیشتر، تولید سروتونین توسط مغز شما را میتواند افزایش دهد. این افزایش به دلیل جذب بهتر آمینواسید «اِل تریپتوفان» است. سبزیجات دارای این مادّه به صورت طبیعی هستند. گوشت هم شامل «ال تریپتوفان» هست ولی هنگامی که شما گوشت میخورید، این آمینواسید باید با بسیاری آمینواسیدهای دیگر برای جذب شدن به رقابت بپردازد که غالباً در این رقابت بازنده میشود. در نتیجه، با خوردن سبزیجات، جذب بهتر و مطمئنتری از «ال تریپتوفان» خواهید داشت.
• ویتامین و مواد معدنی به قدر کافی به بدنتان برسانید.
به یک ورزش مفرّح بپردازید – به مغز خود استراحت بدهید
یک ورزش مفرّح، ترجیحاً ورزشی که شما را در ارتباط با آدمهای دیگر قرار دهد را شروع کنید. ارزش این ورزش، سه بار در هفته از ۲۰ دقیقه تا ۲ ساعت، زایدالوصف است. این کار، پیامآوران شادی در مغز شما را به نحو آرام و مداومی تقویت خواهد کرد. و شما به سرعت بهتر شدن حالتان را حس خواهید کرد. ورزش خاصیت دیگری هم دارد. اغلب مردم به هنگام ورزش کردن، عصبانی نمیشوند. بنابراین، سلولهای عصبی مربوطه در مغز استراحت خواهند کرد و زمان لازم برای تجدید ذخیرهسازی پیامآوران شادی را خواهند یافت. راههای دیگری نیز برای «استراحت دادن به مغز» وجود دارد. گوش کردن به موسیقی، کتاب خواندن، کار بر روی صنایع دستی، نواختن یک ساز، ریلکسیشن و خود هیپنوتیزمی نیز استرس و افسردگی را تسکین میدهند. به طور کلی، هر فعالیتی که تمرکز حواس شما را به موضوعی بجز مشکلات زندگی معطوف دارد، در این راه مفید است. با این کارها، بخش «حل مسأله» در مغزتان استراحت میکند و فرصت مییابد تا به تولید مجدد پیامآوران شادی و بازسازی خود بپردازد. خداوند یاورتان باشد .
سلام آقای دکتر همونطور که اطلاع دارید بنده در پی درمان ocd خود از طریق هیپنوتیزم هستم تو این چند روزه از چندنفر روانپزشک در این مورد سوال کردم و تو اینترنت هم در موردش سرچ کردم ولی اکثرشون میگفتن که هیپنوتیزم نمیتونه هیچ کمکی به درمانocd کنه و معذرت میخوام که اینو میگم ولی میگفتن کسایی که این ادعارو دارن فقط بازار گرمی میکنن. نمونش اینhttp://www.iranhealers.com/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&p=8540
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت دکترمحترم،اقای دکترمن ۲۴ساله هستم از سن ۱۵ سالگی دچارافسردگی شدید شدم که با خوردن قرص های مختلف حالم نسبتا خوب شد اما متاسفانه تا امروز که من ۲۴ سالمه بهبود پیدا نکردم،من وسواس شدید فکری دارم،واین وسواس درزندگی شخصی ومشترکم با همسرم تاثیرگذاشته،اضطراب ودلهره دارم،مخصوصا صبح ها،همش میترسم،میترسم یه روز همه خوشبختی زندگیمو از دست بدم،من اختلالات خوابی هم دارم،من قرص لورازپام مصرف میکنم ومتاسفانه تا الان نتونستم ترکش کنم،سراترالین هم مصرف میکنم،دکترمن میخوام زندگی کنم،خستم ازاین همه قرص خوردن واسترس ودلهره،پس می این فکرای منفیم تموم میشه؟ایا واقعا روزی میرسه که منم مثل ادمای عادیزندگی کنم؟ازفشارعصبی معده ام ناراحتی پیدا کرده وبا خوردن هرچیزی حالم بد میشه،دکترکمکم کنین،نمیخوام نابود شم،خواهش میکنم
سلام مینا خانم
از اینکه دچار این مشکلات هستید متاثر شدم . افسردگی ، وسواس ، اضطراب و دلهره واختلالات خواب را با تکنیکهای هیپنوتیزمی که بکار می برم ، قابل درمان است . جهت هماهنگی با خانم صادقی با شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ تماس بگیرید . خداوند یاورتان باشد .
سلام دکتر من یه بار سوالمو نوشتم ولی نمیدونم کجا ر فته.
دختری ۲۸ ساله هستم که ۲ سال افسردگی داشتم و تمایل به خود کشی قرص ونلافکسین مصرف کردم البته وسواس فکری شدید داشتم الان قرصام قطع شده ولی کاملا خوب نشدم البته مشکلم این نیست من ترس از مرگ دارم وقتی ۱۸ سالم بود از هیچی نمیترسیدم حتی ازمرگ اون موقع کتابهای پس از مرگ و نوارهای کاست اون دنیا مد بود منم همرو خوندم و شنیدم ولی بازم نمیترسیدم تا اینکه داشتم نماز میخوندم تو یه اتاق تاریک و تنها بدون ترس که یکهو احساس کردم یکی داره پشتم راه میره حتی صدای نفسشو میشنیدم انقدر ترسیدم که نتونستم نمازمو بشکنم بعدا متوجه شدم برادرم منو ترسونده الان ۱۰ ساله از مرگ میترسم خرافاتی شدم هر کار بدی یا خواب بدی میبینم فکرمیکنم الان میمیرم یا اگه هر روز دعا نکنم که نمیرم میمیرم خسته شدم کمکم کنید اینجوری دارم هر روز میمیرم خواهشا پاسخمو اینجا بدید
سلام فهیمه خانم .
اینطور که میفرمایید شما دچار PTSD شده اید. اتفاق به شدت ترسناک آن موقع روی شما تاثیر اضطرابی زیادی گذاشته است و میشود با هیپنوتیزم روی این مورد کار کرد و درمان نمود . موفق باشید .
از جوابتون متشکرم من به دلیل مسائل خانوادگی نتونستم خدمت برسم فقط یه سوال دارم اینکه میگن تو هیپنوتیزم ممکنه آدم به هوش نیاد راسته خودم خیلی دوست دارم بیام ولی خانوادم ممانعت میکنن
یه سوال دیگه هم داشتم آیا طب سوزنی روی من جواب میده؟خیلی لطف میکنید اگه جواب بدید بازهم متشکرم
من در این زمینه نظری نمی دهم .
هیپنوتیزم بیهوشی و بی ارادگی و فاش شدن اسرار خصوصی نیست . میتوانید یک نفر از اعضای خانواده مخصوصا آن کسی که بیشتر مخالفت میکند را همراه خودتان بیاورید تا به چشم خود ببینند که کار خطرناکی انجام نمیدهیم !
هیپنوتیزم خواب یا بی هوشی نیست که شخص بیدار نشود و یا بهوش نیاید . بلکه هیپنوتیزم یک هوشیاری متمرکز است . ما در طول شبانه روز بارها و بارها ممکن است هیپنوتیزم شویم درست مثل زمانی که در حال رانندگی و یا در حال کارهای منزل هستیم . وقتی درحال انجام کار هستیم و تمامی حواس ما متوجه افکارمان می شود در آن حالت ما هیپنوز خود بخود هستیم دستها و سایر اعضای بدنمان کار می کنند بدون اینکه هوشیاری ما متوجه اعضای بدنمان باشد . هوشیاریمان فقط متوجه فکرمان می شود در این حالت نه خواب هستیم و نه بی هوش هستیم بلکه هوشیاریمان متوجه فکرمان است و این حالت هیپنوز خود بخود است . با مطالعه سایت ممکن است خانواده شما نیز متقاعد شوند که هیپنوتیزم درمانی نیز یک روش علمی جهت درمان برخی از بیماری ها ست. موفق باشید.
سلام مجردو۲۱ساله هستم وسواس دارم حوصله هیچ کاری ندارم تمهم راههاراامتحان کردم از درس ودانشگاه و…همه رارهاکرده ام هیچ امیدی به بهبودندارم ازهمه کس وهمه چیز بریدم دلم می خواهدمانندگذشته هاوافرادعادی زندگی کنم آیا۱۰۰%باهیپنوتیزم مشکلم حل میشود؟لطفاکمکم کنیدممنون
سلام آقای دکتر حالم بسیاربداست زندگی روزبه روزبرایم سخت تروپیچیده ترودشوارتر می شود کمکم کنیدولطفا جواب سوال مرازودتربدهید.ممنون
سلام سمیرا خانم .
درمان دو رکن دارد : درمانگر و درمانجو . آن قسمتی که مربوط به من است ، تشریف که می آورید می بینید که با حوصله و با دقت گام به گام انجام می دهم و آنچه که مربوط به شماست ، انجام تمریناتی است که باید انجام دهید و در جلسه های درمانی مرتب شرکت کنید ، تمرینات هیپنوتیزمی شیرین و خوشایند و قابل انجام هستند . خداوند یارتان باد .
سلام آقای دکتر
من و همسرم حدود ۵ ساله با هم ازدواج کردیم و همسر من از همون اوایل دچار وسواس فکری و شستشوی شدیدی شده به طوری که زندگیمون کاملا تحت الشعاع این مسله است همه چیزو میشوره تا حالا چندتا لپ تاب ، دوربین عکاسی، موبایل، و کلی وسایل الکتریکی خونه به خاطر این موضوع خراب شدن.. ۴ساعت حمام و کلی صابون و مواد شوینده، اینا بخشی از مشکلات ماست. من دیگه کلا ناامید شده بودم تا اینکه امیدام با دیدنه سایت شما زنده شد خلاصش میکنم میخوام بدونم واقعا میتونیم به هیپنوتیزم امیدوار باشیم چون دارو درمانی که اصلا اثری نداشته در حال حاضر روزی یدونه paroxetine 20 مصرف میکنه که یکم از لحاظ عصبی آرومش میکنه
خیلی ممنون میشم اگه جوابمو بدید
سلام امین جان
یکی از درمانهای وسواس هیپنوتیزم است و معمولاً ۱۰ جلسه طول میکشد . موفق باشید .
سلام آقای دکتر
همسر بنده حدود ۸ساله وسواس فکری داره و دارو زیاد مصرف کرده این اواخر فقط فلوکسامین ۵۰ روزی یک قرص مصرف میکنه ولی حساسیت ایجاد کرده و باعث خارش پوستش شده تا حدی که باید زخمش کنه بعد آروم میگیره
الان حالش زیاد خوب نیست و از خونه بیرون نمیره حوصله کار کردن نداره و کلا کم غذا میخوره تمایلش به خواب بیشتره
مدتیه که میگه میخوام هیپنوتیز درمانی بشم بنظر شما درمان قطعی با هیپنوتیزم ممکنه؟
چون من سنندج میشینم بنظر شما زمان زیادی برای این کار لازمه؟ چند جلسه هیپنوتیزم لازمه و فاصله جلسات چه مدت هست یعنی باید در رفت و آمد به تهران باشیم یا در زمان کوتاهی امکان پذیره؟
قبلا از پاسخ شماتشکر می کنم
سلام محمد آقا.
بله یکی از راه های درمان وسواس هیپنوتیزم است . درمان وسواس طولانی است حدود ۱۰ جلسه با هیپنوتیزم. بهتر است فاصله هر جلسه حدود ۵ تا ۱۲ روز باشد البته اگر قدری فاصله طولانی تر شد اینطور نیست که کار باطل شود اما با تمهیداتی میشود ادامه کار را انجام داد. موفق باشید.
آقای دکتر من در دیدگاه دیگری از ناراحتی خودم براتون گفتم ولی کلا میخواستم بدونم هر فکری که کل ساعات روز تو ذهنه انسان باشه و باعث آزارو افسردگی بشه بطوری که نشه جلوی این افکارو گرفت نشان دهنده وسواس فکریه یا تو وسواس نوع فکر مهمه یعنی اینکه واقعی باشه یا خیالی؟
بله زهره جون , وسواس فکریه.
سلام اقای دکتر
بنده ۳۱ سالمه و و از ۲۱ سالگی با تشخیص پزشگ ها دچار افسردگی و وسواس فکری و اضطراب شدم
در حال حاضر داروهای ضدافسردگی به نام asentra و kiyoteopin مصرف می کنم
اوایل مریضی داروهایی به نام flowaksamin تا ۲۰۰ m استفاده می کردم بعد از مدتی حادثه ایی در محل کارم پیش امد و در سختی کار قرار گرفتم و دوباره علیم مریضی برگشت
و بعد از مدتی که دکتر اعصاب و روان داروی depakin را به داروی flowaksamin اضافه کردم نزدیک به ۴ سال این ۲ دارو را استفاده می کردم تا اواخر سال ۹۱ که دوباره مریضی من تشدید شد دوباره پیش روانپزشک رفتم و داروی asentra تا ۲۰۰ m و trancopin 50 m در حال حاضر استفاده می کنم و نسبت به سال های قبل بهتر بودم و تا این حال ۶ ماه هست که استفاده میکنم ولی در بعضی موقع ها بیماری کم و زیاد می شود و در کف پا احساس گرمی میکنم و این دارو ها را که استفاده می کنم خوابم و اضطرابم بهتر شده ولی هنوز دو دلی و وسواس فکری و فکر های بیهوده دارم از شما راهنمایی میخوام
میخواستم بدونم شما چه پیشنهادی دارید ایا دوره های هیپنوتیزم تاثیری دارد
بنده از اصفهان هستم
با تشکر
سلام roholahعزیز.
بله . بنظرم با نه جلسه هیپنوتیزم درمانی بهبود پیدا میکنید .