افسردگی
۱۳۹۷-۱۰-۱۸
افسردگی نوجوانان و اثر استرس بر افسردگی
۱۳۹۷-۱۰-۱۸
Show all

افسردگی پس از زایمان

هیپنوتیزم، هیپنوتیزم درمانی، هیپنوتراپی، آموزش خود هیپنوتیزم، هیپنوتیزم بیدار دکتر حریری


بسیار مهم است که علائم افسردگی پس از زایمان را بدانیم . روزها و هفته‌های پس از تولد نوزاد  به همان اندازه که می‌تواند شادی‌آفرین و هیجان‌انگیز باشد، می‌تواند برای مادر توام با افسردگی نیز باشد. احساس ناراحتی پس از تولد نوزاد به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه می‌کنند.

افسردگی بعد از زایمان

بسیار مهم است که علائم افسردگی پس از زایمان را بدانیم . روزها و هفته‌های پس از تولد نوزاد  به همان اندازه که می‌تواند شادی‌آفرین و هیجان‌انگیز باشد، می‌تواند برای مادر توام با افسردگی نیز باشد. احساس ناراحتی پس از تولد نوزاد به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه می‌کنند.

به طور کلی می توان گفت که افسردگی پس از زایمان معمولا در ۴ تا ۶ هفته اول پس از زایمان اتفاق می افتد و بعید نیست که خود به خود بهتر شده و بهبود پیدا کند. علائم افسردگی بعد از زایمان ممکن است در چند هفته اول پس از زایمان شروع شود و گاهی اوقات این علائم حتی تا چند ماه پس از تولد نوزاد شروع نشود.

با وجود اینکه مطالعات مختلف در مورد علائم افسردگی پس از زایمان نشان داده است که این علائم در طول زمان کاهش می یابد، اما گاهی اوقات تشدید علائم  وتداوم افسردگی هم مشاهده شده است.

عوامل معینی وجود دارند که خطر احتمال وقوع افسردگی پس از زایمان  را بالا می‌برد.

هنوز علت این بیماری شناخته نشده است ولی از نظر سبب­شناسی نظریه­های چندگانه­ای جهت شناخت افسردگی پس از زایمان وجود دارد که شامل عوامل زیستی نظیر علل هورمونی مثل افت ناگهانی غلظت استروژن و افزایش دفع ادراری کورتیزول، ناقل­های عصبی و نظریه­های ژنتیکی، عوامل روانی نظیر نظریه­های شخصیتی و عوامل اجتماعی نظیر حمایت­های اجتماعی، تنش­های زندگی، فرهنگ و میزان آمادگی جهت تولد نوزاد می­باشند .

توصیه میکنم این مطلب را هم مطالعه کنید. افسردگی

در مطالعه­ای که انجام گردیده افسردگی در مادران نخست­زا، مادران با سابقه­ی سقط و سابقه­ی مرگ کودک و در بارداری­های ناخواسته بیشتر بوده است و اهمیت جنسیت کودک از نظر مادر و تعداد فرزند بیشتر، با افزایش شیوع افسردگی ارتباط معنی­دار نشان داده است.

افسردگی پس از زایمان علاوه بر اثرات زیان­بخش در روابط مادر و کودک، ارتباط با همسر را نیز مختل می­کند و همسران زنان افسرده، اغلب افسرده  می­شوند که در صورت عدم درمان، گاه منجر به جدایی و طلاق می­گردد.

از علل اصلی افسردگی پس از زایمان علاوه بر تغییرات ناگهانی هورمونی در بدن، سابقه افسردگی یا سوءاستفاده جنسی، سابقه بیماری افسردگی یا عصبی در میان بستگان به‌ویژه در بستگان درجه یک، بی‌توجهی همسر به زنان باردار و سن پایین مادران از عوامل دیگر بروز این افسردگی است. زایمان‌های سخت و یا زایمان به طریق سزارین، می‌تواند باعث آشکار شدن بسیاری از اختلالات روانی شود اما زایمان طبیعی مادر را در برابر افسردگی بعد از زایمان تا حدودی محافظت می‌کند.

نوع تغذیه مادر در دوران بارداری و پس از آن نقش قابل ملاحظه‌ای در پیشگیری از افسردگی پس از زایمان دارد. مصرف غذاهای حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ مانند غذاهای دریایی و گردو علاوه بر تقویت مغز، اعصاب و دستگاه گردش خون می‌تواند مانع بروز افسردگی پس از زایمان شود. علاوه بر این رژیم غذایی حاوی انواع ویتامین‌ها، سبزیجات و میوه‌جات تازه هم در کاهش احتمال ابتلا به این عارضه بسیار موثر است، علاوه بر دقت در تغذیه، پیاده‌روی در هوای آزاد، برنامه ورزش منظم، حمایت عاطفی همسر، تنظیم خواب و استراحت کافی مادر و معاشرت بیشتر با دوستان و افراد فامیل در کاهش علایم اختلال افسردگی مفید است.

افسردگی بعد از زایمان در زنان به حدی شایع است که درصد بالایی از آنها به نوعی این افسردگی را تجربه کنند. این زنان، اغلب دچار احساس ناراحتی، اضطراب یا نگرانی هستند که می تواند برای ارتباط با کودک کمی مشکل ساز باشد. در صورتی که افسردگی پس از زایمان طولانی مدت شده و تشدید شود، می تواند بر توانایی مادر در انجام کارهای روزمره از جمله نسبت به توجه و مراقبت از کودک تاثیرگذار باشد.

افسردگی پس از زایمان، مانند تمام افسردگی های دیگر می تواند علائم مختلفی داشته باشد از آن جمله است:

  • احساس افسردگی و غم و اندوه به مدت چند هفته یا بیشتر
  • احساس و میل به  جدا شدن از خانواده و دوستان
  • عدم علاقه به فعالیت های زنانه از جمله رابطه جنسی و نزدیکی
  • تغییرات زیاد در مصرف مواد غذایی و عادات خواب
  • احساس خستگی بیشتر در طی روز
  • احساس عصبانیت یا تحریک پذیری، احساس اضطراب، نگرانی، حملات هراس یا افکار نگران کننده.


کاهش تمرکز و فراموشی و مشکل در به یاد آوردن مسائل و ناتوانی در تصمیم‌گیری، گریه کردن زیاد،  بی‌اشتهایی زیاد، از دست دادن علاقه و بروز مکرر سردرد و ناراحتی‌های فیزیکی از دیگر علایم افسردگی پس از زایمان است.


بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان بسیار کم‌حوصله هستند و افراد خانواده باید حال بیمار مبتلا به افسردگی را درک کرده و کمک کنند تا کم کم به شرایط عادی برگردد، این بیماران ممکن است تحمل شلوغی و مسافرت را نداشته باشند و یا کارهایی که برای دیگران خوشایند است برای آنها رنج‌آور باشد، افراد خانواده باید تا زمان تأثیردرمان و گذراندن دوره درمان، مطابق با میل بیمار رفتار کنند تا این شرایط سخت پشت سر گذاشته شود.

کمک کردن به مادران در این دوران بحرانی برای موفقیت در شیردادن سبب می‌شود که ارتباط عاطفی قوی با کودکان خود پیدا کرده و احساس کنند که خودشان افراد توانمند و قابلی هستند و در مقابل کودکان آنان نیز احساس تنهایی نخواهند کرد.

می‌توان گفت کودکان مادرانی که افسردگی دارند، رشد کمتری دارند ضمن اینکه بیشتر این کودکان نق می‌زنند و مشکلات عاطفی آنها بیشتر و کنار آمدن با آنها نیز سخت‌تر است.

افسردگی پس از زایمان ممکن است بین دو هفته تا یک سال طول بکشد و بیش از هر عاملی نوع رفتار و توجه اطرافیان در رفع یا تداوم این وضعیت نقش دارد، خانم‌هایی که سابقه ابتلا به بیماری افسردگی یا دیگر اختلالات روحی در خود یا اعضای خانواده دارند بیشتر در معرض ابتلا به این نوع افسردگی قرار دارند.

علاوه بر این بارداری‌های بدون برنامه‌ریزی، وجود مشکل در روابط زناشویی، عدم حمایت عاطفی همسر، پایین بودن سن مادر، ایجاد تغییرات جدی در خانه و خانواده همزمان با تولد نوزاد مانند از دست دادن شغل هر کدام از پدر یا مادر که به همراه خود مشکلات اقتصادی به خانواده تحمیل می‌کند و بسیاری مشکلات از این دست می‌توانند عوامل مستعد کننده ابتلای مادر به افسردگی پس از زایمان باشند.

در صورت غفلت بیمار و به خصوص اطرافیان امکان دارد این اختلال تبدیل به جنون پس از زایمان شود که در این حالت حتی ممکن است نیاز به بستری شدن مادر در بیمارستان باشد چرا که افسردگی در این حالت ممکن است به صورت علائم جنون، میل به خودکشی یا به صورت زمینه بیماری دو قطبی در فرد ظهور کند در خیلی موارد نیز فرد نسبت به موقعیت خود احساس بدی دارد و احساس می‌کند توانایی مراقبت از نوزاد خود را ندارد و یا نسبت به فرزند خود احساس تنفر می‌کند. در این موارد فرد حالت عصبی و پرخاشگر پیدا می‌کند و افکار منفی در او باعث بروز اعمال نا‌به‌هنجار می‌شود.


خانواده فرد افسرده و بخصوص همسر وی در کاهش افسردگی نقش مهمی ایفا می‌کنند که باید به محض مشاهده علائم آن و نامتعادل بودن حالت روحی فرد برای درمان آن به پزشک مراجعه کنند و از آنجا که یکی از دلایل مهم افسردگی نگرانی شدید مادر از نگهداری فرزند خود است و احساس می‌کند از پس آن بر نمی‌آید خانواده فرد و بخصوص همسر وی باید او را از لحاظ نگهداری فرزندش مطمئن کنند.

” هیپنوتیزم بیدار “ روش  درمانی ارزشمندی است که به شما کمک میکند که زندگی بهتر و آرامش بیشتری داشته باشید.


برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفته‌های اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچه‌داری به آنها کمک کنند. بهتر است در زمان‌هایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد.
اگرمادر افسرده احساس می‌کند که به گریه کردن نیاز دارد نباید جلوی اشک‌های خود را بگیرد، اما سعی نکند روی افکار ناراحت‌کننده تمرکز کند، اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود، اگر از نظر روحی دچار افسردگی شده‌اید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید. این فرد می‌تواند والدین، دوستان یا یکی از اعضای خانواده باشد. در این میان، همسر مهم‌ترین نقش را می‌تواند ایفا کند.

 به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت وغذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شده‌اند، می‌تواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید.


افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد، در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آینده‌اش می‌شود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بی‌ثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگی‌آور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بی‌معنی باشد، بدانید که این‌ها قسمتی از افسردگی است، با درمان مناسب و حمایت بجا می‌توان این ابر ناامیدی را از بین برد، می‌توان به مادر کمک کرد تا دوباره شادی و نشاط و امید خود را به زندگی بدست آورد.

 به نظر می‌رسد که آموزش به خانواده‌ها جهت کاهش ازدواج در سنین پایین و حداقل پیشگیری از بارداری در این سنین و هم­چنین آموزش جهت کاهش حساسیت خانواده­ها به جنسیت نوزاد و نیز آموزش مهارت­های فرزندپروری می‌تواند راهکار مناسبی جهت کاهش بروز افسردگی پس از زایمان در زنان باشد.’

مشاوره و درمان هیپنوتیزمی از طریق اسکایپ امکان پذیر است.

در افسردگی پس از زایمان مداخلات پیشگیری‌کننده در سطوح سه‌گانه دارای اهمیت ویژه‌ای می‌باشد. در سطح اول پیشگیری کاهش آسیب‌پذیری، حذف یا به حداقل رساندن رفتارها و شرایط محیطی که منجر به افزایش خطر ابتلاء می‌گردد، مورد توجه متخصصین و مراقبین بهداشتی می‌باشد. پیشگیری سطح دوم با هدف تشخیص به موقع بیماری، کاهش پیشرفت یا به تأخیر انداختن ناتوانی متعاقب ابتلاء اولیه است و در پیشگیری سطح سوم محدود نمودن مشکلات و نشانه‌های مربوط به بیماری مطرح می‌گردد.

راه های مناسبی برای درمان اختلالات خلقی و اضطراب پس از زایمان وجود دارد.  درمان فردی، گروه های حمایت کننده، درمان دارویی، درمان ضد افسردگی غیر دارویی نظیر هیپنوتراپی،  تغذیه مناسب، استراحت، کمک در حفظ مسئولیت های خانگی، برقراری ارتباط با خانواده و دوستان و ورزش های مناسب از آن جمله اند.

امید است با انجام مطالعات بیشتر و وسیع‌تر در زمینه­ی افسردگی پس از زایمان و در نظر گرفتن عوامل خطر موثر، شاهد ارتقای سلامت روانی مادران، فرزندان و خانواده باشیم.

افسردگی نوجوانان و اثر استرس بر افسردگی

علائم فیزیکی افسردگی

درمان افسردگی با پیاده روی

افسردگی و ارتباط افسردگی با سایر بیماریها

آقائی از هلند آمده بودند

افسردگی نه، اضطراب پنهان

افسردگی و اضطراب

افسردگی سالمندان

افسردگی و پیشگیری از آن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.