شرایط لازم آموزش خود هیپنوتیزم
۱۳۹۱-۱۰-۱۵مدیریت خاطرات بد
۱۳۹۱-۱۰-۱۵
یکی از راههای مقابله با استرس و عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است. هر رویدادی که اتفاق می افتد باید آن را بپذیریم و بعدازپذیرش،درآن پدیده به دنبال حکمت و مصلحتی باشیم و با موضوع بدین صورت برخورد کنیم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره برداری نماییم. به بیان دیگر همه چیز می تواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. پذیرش مسئولیت استرس زا و تنش آوراست پس باید این واقعیت را بپذیریم و در فکر این باشیم که چگونه باید عمل کرد تا بتوانیم از موضوع به نفع خود استفاده کنیم؟ زیرا یکی از هنرها درشرایط بحرانی ، تبدیل معضلات (هرچند ناگوار) به فرصت است. اگر انسان نتواند واقعیت ها را بپذیرد و از آن ارزیابی مثبت داشته باشد تدریجاً دچارحالتی می شودکه اصطلاحاً به آن تحلیل رفتگی می گویند.یکی ازآثارتحلیل رفتن، پیدایش روحیه ازدست دادن کنترل کارهاست، عدم علاقه به کار نیز نشانه دیگری از درماندگی است، نشانه دیگر این حالت احساس عدم رضایت از کار و فعالیت روزمره است، به گونه ای که شخص نسبت به ادامه کار بی علاقه و بی انگیزه می شود و احساس عدم توانایی می کند. در ضمن احساس گناه و قصور در انجام وظایف خود، تمایل به بی اعتبارکردن کار، احساس مفید نبودن در فرآیند کار، کج خلق شدن، آداب معاشرت را رها کردن، همه نشانه تحلیل رفتگی یا بقول عامه بریدن درکار است، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد می خواهد همه چیز را رها کند، همه نشانه های فشار شدید روحی و تحلیل رفتگی است. یکی از راهکارهای پیشگیری از تحلیل رفتگی و درماندگی کاری تأکید بر حفظ ارتباطات اجتماعی است، باید دوستانی داشته باشیم که به رغم وجود نواقص در کارمان ما را تایید کنند. یکی از راهکارها حمایت اطلاعاتی است. دوستان و آشنایانی باید داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند و یا تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند تا بتوان در مواقع ضروری با آنها مشورت نمود. افزون بر این حمایت های مالی نیز در برخی موارد می تواند از شدت فشار بکاهد.
یکی دیگر از راههای مقابله با استرس ایجاد داشتن روحیه ای صبورانه ، تلاش گر و خوش بین در خود برای رویاروئی با معضلات است. زیرا با ایجاد نگرش مثبت در خود می توانیم خیلی از رویدادها را عامل استرس عصبی تلقی نکینم. در این راستا باید توجه داشت که افراد دو نوع حالت ذهنی دارند: حالت های ذهنی خوشایند و حالت های ذهنی ناخوشایند. برای مثال یک صحنه تصادفی را که می بینیم ناراحت می شویم، کسی لطیفه ای تعریف می کند می خندیم، شخصی حرفی می زند و انتقاد می کند عصبانی می شویم، فردی از ما تعریف می کند خوشمان می آید، بنابراین محرک های محیطی ما را از حالتی به حالتی دیگر می برند از این رو اگر انسان کنترل حالت های ذهنی خود را در اختیار داشته باشد همواره می تواند خود را در بهترین حالت های ذهنی قرار دهد. زیرا ما می توانیم با خودگوئی های منفی ذهن خود را منفی شکل دهیم یا با خودگوئی های مثبت تلقی مثبتی از کار و زندگی پیدا کنیم. به عنوان مثال رئیس محل کارمان ما را به اتاق خود فراخوانده است در این حالت می توانیم در ذهن خود تصور کنیم که رئیس به دلیل عملکرد مثبت ما قصد دارد از ما تشکر کند به همین خاطر با چهره ای خوشایند وارد اتاق رئیس می شویم، یا می توانیم در ذهن خود این تصور منفی را ایجاد نمائیم که رئیس هر وقت ما را ملاقات نمود جز سرزنش و تنبیه چیز دیگری در کار نبوده است! بنابراین خود را برای تنبیه شدن آماده می کنیم و قاعدتاً با حالتی ترسیده وارد اتاق رئیس می شویم، یا خانمی که همسرش برای رسیدن به منزل تأخیر نموده می تواند تصور کند که وی تصادف کرده در نتیجه زخم و خون، بیمارستان، عمل جراحی و درد و رنج در ذهن وی متصور خواهد شد، حال چنانچه مثبت اندیش باشد می تواند تصور کند که همسرش احتمالاً به بازار رفته تا بعد از مدتی برایش هدیه خریداری کند و با این تصور مثبت انتظاری خوشایند در ذهن خود داشته باشد. از این موضوع می توان نتیجه گرفت که واقعیت یک چیز است، در اصل مسأله یکی بود ولی تعبیر و تفسیری که ما می توانستیم داشته باشیم متفاوت است. از همین رو، حالتهای ذهنی مثبت یا منفی که در خود به وجود آوردیم کاملاً متفاوت و متضاد بود. به بیان دیگر می توان هر رخدادی را زیان آور یا سودمند تصور کرد و حالتهای ذهنی متناسب با آن تصور را یافت. عامل دیگر تأثیرگذار در کاهش فشار و استرس، داشتن شخصیت خستگی ناپذیر و تلاش گر است. شخصیتهای مبارز و خستگی ناپذیر ویژگیهایی دارند: اولین ویژگی اینکه تغییر و دگرگونی را جزء لاینفک حیات می دانند و آنرا نه تنها اجتناب ناپذیر بلکه یک فرصت و در خدمت خود می بینند. ویژگی دیگر آنها وجدان کاری و تعهد و پشتکار است، پیگیری بی وقفه هدف تا رسیدن به نتیجه. خصوصیت دیگر آنها مسئولیت پذیری است، خود را مسئول اعمال خویش می دانند، افزون بر این دیگر مشخصه آنها ارزش ها و معیارهای درونی آنها است. به همین علت کاری را که لازم می دانند انجام می دهند. فردی که خود را مسئول رفتارهای خودش می داند و معیارهای وی درونی است کمتر مسائل و عوامل بیرونی و محیطی را در پیروزی یا شکست خود سهیم می داند و فشار کمتری متحمل می شود. در مجموع ویژگی های فوق باعث می شود تحمل ما در برابر فشار بیشتر شود. یکی دیگر از راههای کم کردن تنش بیادآوردن خاطرات خوب است بخصوص در زمانی که فکرهای ناراحت کننده و ناامیدکننده بر ذهن ما هجوم می آورد. در ضمن راهکارهایی مانند بالابردن شناخت و آگاهی افراد نسبت به توانائیها، حساسیتها و نقاط ضعف خود، کسب دانش و آگاهی افراد نسبت به استرس، علل، علائم و نشانه های آن. سنجش و ارزیابی وضعیت خود در مقابله با استرس، تجدیدنظر در شیوه زندگی و کم کردن استرسها، تعیین هدف و خودآگاهی بیشتر به آن، شناخت و تعیین ارزشهای خود، مدیریت کردن بر زمان و تعیین اولویتها، ایجاد برنامه برای استراحت، تغذیه مناسب و ورزش، آموزش تکنیکهای خود هیپنوتیزم وگفتن تلقینات مثبت به خود و روشهای آرام سازی عضلانی، آموزش ریلکس شدن ، گرفتن راهکارهای مناسب از متخصصین روانشناسی و روانپزشکی در کاهش استرس مؤثرند.
25 دیدگاه ها
سلام دکتر خسته نباشید
من فقط میخوام موقه جلسات کاری بر استرس خود غلبه کنم وبتونم راحت و روان با قدرت بیان خوب جلسه را اداره کنم ممنونم اگر راهنمایی کنی
سلام خانم/آقای م غ عزیز
درمان استرس و اضطراب و مدیریت کنترل آن از بهترین درمانهای هیپنوتیزمی است که معمولا با ۸ جلسه امکان پذیر است. هنگامی که فرد از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشد آن چنان که ذهن در آرامش اندیشه کند و رفتار او، آرام کننده ی افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود و دیگران فراهم ساخته است. لحظاتی که عاری از هرگونه استرس، اضطراب و دلهره و نگرانی است.
برای رهایی از حالت های ناخوشایند غم و اندوه ، استرس ، اضطراب و افسردگی باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهیم. هنگامی که عمیق ترین باورهای خود را درباره زندگی تغییر دهید ، زندگی شما هم به همان ترتیب دستخوش تغییر می گردد. بهترین راه دسترسی به اعماق ذهن و راهکار تغییر باورهای غلط اضطراب زا هیپنوتراپی یا همان هیپنوتیزم درمانی است. همواره شادکام و سربلند باشید.
باسلام جناب دکتر حریری،من ۲۸ سالمه،سه سال ازدواج کردم و بنا به دلایلی دارم دارم جدا میشم،حالم خیلی بده نه به خاطر جدایی ( چون این جدایی واقعا به نفع زندگی منه) ، دارم سرکار میرم،خانوادم حمایتم میکنن،ولی واقعا چیزی خوشحالم نمیکنه،دوست دارم مدام سکوت کنم و فقط تو خودم بریزم همه چیز رو،مدام خاطرات گذشته رو مرور میکنم ، همش احساس میکنم تو هیچ زمینه ای استعداد ندارم و یه فرد اضافی هستم برای خانواده و جامعه ، برای ارشد موندم چی بخونم ، خیلی کارها رو دوست دارم اما نمیدونم واقعا رفتن داخل اون رشته به نفع من هست یا واقعا استعداد دارم در اون زمینه،میخواستم ببینم مشکلات من با هیپنوتیزم تراپی حل میشه ؟
ممنونم
سلام ستاره عزیز
بیماری افسردگی با هیپنوتیزم درمانی قابل درمان است و کسانی که دچار آن هستند کاملا” بهبود خواهند یافت. این بیماری اغلب پس از دست دادن عزیزی، شغلی، موقعیتی یا سایر بحران های زندگی که ضربه روحی شدیدی به فرد وارد آمده باشد بروز می کند. علائم این بیماری عبارتند از: غمگین یا تحریک پذیر بودن، احساس تاسف به حال خود، بی حالی، کسلی، احساس درماندگی که زندگی فرد را مشکل می سازد.
در بیماری افسردگی فرد همواره در حالت دلسردی، غم، دلتنگی و ناامیدی به سر می برد نوع افکار و احساسات و رفتاری که همراه آن است تماما” از نشانه های این بیماری می باشد البته برخی از مردم بیش از دیگران مستعد افسرده شدن هستند و دلایل مشخصی نیز برای آن وجود دارد. افسردگی ها با روش و تکنیکهای هیپنوتیزمی و مشاوره های پزشکی من با ۱۰ تا ۱۲ جلسه قابل درمان و کنترل میباشد. موفق و سلامت باشید. دکتر حریری هیپنوتیزم بیدار
با عرض سلا م وتبریک سال نو
من کارم ارایه خدمت به مردم است.وهرکسی یه چیزی می گه,بیشتر حرفا رو تحویل نمی گیرم
ولی بعضی وقتا دیگه نمیشه, از شدت استرس واظطراب,ضربان قلبم بالا میره,عرق میکنم,صدام میگره ودیگه نمی تونم کار کنم
از شما راهنمایی می خواستم
سلام داداش عزیز
مشکل اضطرابی شما با ۸ جلسه هیپنوتراپی با تکنیکهایی که بکار میبرم از بین می رود . میتوانید جهت تعیین وقت ویزیت با مطب تماس بگیرید. سلامت و موفق باشید.
سلام من به گفته دکتر اعصابم دچار افسردگی هستم و داروهام از اضطراب و دلشوره ام کم نشده.گذشته رنج آوری هم داشتم و خیلی نا امیدم سردردهایی میگیرمکه تا بینی ام هم درد میگیره.لطفا منو راهنمایی کنید با هیپنونیز خوب میشم،؟چند جلسه؟دوست دارم به زندگی برگردم و گذشته رو فراموش کنم
سلام ناهید جان
افسردگی و اضطراب نیاز به ۱۰ تا ۱۲ جلسه با تکنیکهای پیشرفته هیپنوتیزمی که بکار میبرم زمان لازم دارد . اما در خصوص سردرد های شما نیاز به بررسی بیشتر دارد اگر سردردها تنشی و یا میگرن باشد با هیپنوتیزم قابل درمان است . موفق و موید باشید.
با سلام
اقای دکتر من از بیماراتون که دارای استرس بسیار زیادی بود هستم خواستم اینجا ازتون تشکر کنم.
سلام من ساکن تهران نیستم لطفا راهنماییم کنید خیلی به کمک نیاز دارم
سلام مهرو عزیز
لطفا با شماره مطب تماس بگیرید ۴۴۲۷۶۳۱۱ و ۴۴۲۷۶۳۲۶
سلام من خیلی استرس دارم ،ازهمه چى میترسم ،همش به اتفاقهای بد فکر میکنم من باید چیکارکنم توروخدا جواب بدین
سلام فاطی جان. سال نو مبارک.
شما یا دچار اضطراب فراگیر هستید و یا وسواس فکری که این موضوع درمان هیپنوتیزمی دارد. هر وقت مایلید با وقت قبلی تشریف بیاورید. شما به تنهایی نمیتوانید از این مشکل نجات پیدا کنید همچنانکه در عرض این همه سال نتوانسته اید، بلکه شما به درمان توسط شخص ماهری نیاز دارید. شادکام باشید.
salam khaste nabashid.
man khahari 16 sale daram k az bimariye anorexia ranj mibare.va hamchenin ezterabo stress shadid.
ye modat kotah yani b modate 3 mahe khob shode bod tani hich gone steresi nadasht vali bade 3 mah dobare hamon moshkelat bargasht . aya hipnotizm baes mishe k in khaterat az zehne khaharam pak beshe va bade hipnotizm halesh kamelan khob beshe o dg b moshkele chaghi fekr nakone.
mamnon misham age b emailam javab bedid vaghean negaran khaharam hastam.khaharam 16 saleshe 165 ghad 40 kiloo vazn.
سلام فروزان جان.
اگر کسی خودش مایل به درمان باشد امکان پذیر است. البته بارها گفته و در این صفحات سایت نوشته ام که ” آزار” خاطرات بد را با هیپنوتیزم میشود رفع کرد و مفصل توضیح داده ام . موفق باشید
با عرض سلام خدمت آقای دکتر
من آقای دکتر مدتی هست که به خاطره اتمام یک رابطه دوستی بعد چند سال دچار اضطراب شدیدی شدم چون در اون رابطه من متاسفانه خیلی وابسته شدم همش سعی میکنم با گفتن جملات تاکیدی ومثبت حال خودم بهتر کنم بهتر میشوم اما یهو میبینی حالم خوبه اما یه لحظه یاد یه چیزیا خاطره ای میفتم دوباره همون میشوم وحالت استرس میگیرم حتی در خواب یهو بیدار میشوم ودیگه خوابم نمیبرد خواهشمندم بنده را راهنمایی فرمایید
سلام بهزاد جان.
این موضوع درمان هیپنوتیزمی دارد. اگر مایلید با وقت قبلی تشریف بیاورید . موفق باشید.
سلام اقای دکتر من ۱۸سالمه.امسال پیش دانشگاهی هستم.ازوقتی مدرسه ها شروع شده بدجور استرس دارم.نمیدونم برای کنکوره یا اعتمادبنفسمو ازدست دادم.همش حالت تهوع دارم بعضی وقتاهم تا استفراغ نکنم راحت نمیشم.امسال اولین سالیه که تو مدرسه اینجوری شدم.این علائم و فقط توی محیط های غریبیه داشتم ولی الان سرکلاس درسم استرس دارم و احساس میکنم باید باعرض معذرت بالابیارم.البته مطمئنم از هفته های بعد بهترمیشم و دیگه مشکلی نخواهم داشت ولی ازبچگی من این استرس و باخودم داشتم تاالان.توهرسنی هم یه مشکلاتی برام پیش میاد.اینم بگم که هم پدرم وهم عموم مشکل اضطرابی دارن.پدرم خیلی شدید نیس ولی توی جمع که قرارمیگیرم همش شروع میکنه به سرفه کردن که باعث میشه منم ناخوداگاه استرس بگیرم ولی عموم قرص های قوی مصرف میکنه.چندسال پیش هم چندباری پیش مشاوررفتم و قرص کلردیازپوکساید۵داد ولی ازترس اینکه یه موقع بهش معتادبشم یکی دوباربیشتر نخوردم.
ازیه طرفی هم رابطه پدرمادرم زیاد باهم خوب نیست و احتمالش بودکه ازهم جداشدن.البته این علائم استرس و قبل ازاین مشکل هم داشتم ولی خب الان شدید ترشده و جالبیش اینه که هیچکی نمیدونه من انقدر مشکل اضطرابی دارم هیچکی چون همیشه خودمو بااعتمادبنفس نشون میدم.البته به مادرم گفتم ولی ایشون هم انقدر گرفتار کار و مشکلات توخونه هستن که میترسم مشکلات من به مادرمم منتقل بشه واسه همین باهاش زیاد صحبت نمیکنم.
خلاصه این استفراغ و فکرای منفی دارن دیوونم میکنن.به نظرتون من بایدچیکارکنم؟مشکلم خیلی جدیه؟میخوام هرچی زودتر ازاین حالت تنفرانگیز بیام بیرون
سلام نیکی جان.
شما قطعا به درمان احتیاج دارید. با والدینتان به روشنی و با دقت و آرامش در مورد مشکلتان صحبت کنید و اضافه کنید که به نظرتان حتما باید درمان شوید . بگویید که مدتها با این مشکل دست به گربیان هستید و الان دیگر بطور جدی احساس خطر میکنید . متقاعد کنید آنها را که مشکل شما با چند نصیحت و توصیه ساده رفع نمیشود . بعد از انجام این مراحل حتما با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ جهت تعیین وقت تماس بگیرید. موفق باشید.
با سلام.اقای دکتر من از اضطراب خیلی شدیدی رنج میبرم طوری که میخواییم به خانه نزدیک ترین فامیل ها و اشنایان برویم تمام موجودم پراز استرس میشه.دستام میلرزه قبلم به شدت میزنه و حالت تهوع شدید پیدا میکنیم.من فقط ۱۷ سالمه نمیدونم باید چیکارکنم.به نظرتون با هیبنوتیزم مشکل من حل میشه؟
سلام مهسا جان.
بله . اینها که میگویید علایم پانیک است و با تکنیکهای من حدود ۸ جلسه درمان نیاز دارد . در همین سایت در مورد پانیک صفحه ای دارم . موفق باشید.
اسلامی مادر ۳۷ ساله دارای دو فرزند ۶ ساله و ۴ ماهه هستم مدتی است بخاطر بیماری فرزندم دچار اضطراب شده ام مدام دلشوره دارم و کل زندگیم شده فکر کردن به این مسیله و نمی تونم راحت باشم دکترا می گن بیماری مهمی نیست و لی من نمی تونم مدام در حال فکر کردن و گریه می کنم نمی دونم چکار کنم خواهش می کنم کمکم کنید بخاطر این بیماری مجبور شدم بطور موقت شیرم راقطع کنم و حالا دخترم دیگه شیرمنو نمی خوره این موضوع منو عذاب می ده خیلی ممنون از راهنماییتون
سلام ندا جان.
پزشکان بیماری شما را گفته اند مهم نیست یا بیماری فرزندتان را ؟ کدام فرزند دچار بیماری شده و چه نوع بیماری؟ تشخیص بیماری شما را چه گذاشته اند ؟ شاید افسردگی پس از زایمان هم باشد. نمیدانم چه نوع راهنمایی از من میخواهید ولی بهر حال هر چند تشخیص بیماری خودتان را ننوشته اید ولی بنظر می رسد با هیپنوتیزم قابل درمان است. برای بررسی بیشتر باید شما را ببینم. موفق باشید.
با سلام من در سال ۸۶ دچار اضطراب پانیک شدم و با استفاده از دارو و روانشناس الان خوبم ولی از کار کردن میترسم میخواستم بدونم چگونه میتونم با این مساله هم کنار بیام تا موفق بشم من ایران زندگی نمیکنم میخواستم بدونم هیپنوتیزم برای من خوب است یا خیر اگر خوب باشه یک جلسه کافی هست یا بیشتر نیاز داره چون نمیتونم مدت زمان زیادی بیام ایران
با تشکر از پاسخگویی شما
سلام آذین عزیز.
آیا منظورتان ترس از حضور در جمع همکاران است ؟ اگر چنین است مشکل شما بنام سوشیوفوبیا یا هراس اجتماعی یا هراس از ظاهر شدن روی صحنه شناخته میشود. اگر کارتان یک کار پر مسئولیت است و مثلا واقعه ترسناکی در حین کار برایتان اتفاق افتاده که از آن ببعد از آن کار میترسید جزء PTSD یعنی سندرم استرس پس از حادثه نامگذاری میشود و در هر صودت حدود ۶ تا ۸ جلسه هیپنوتیزم درمانی احتیاج دارد موفق باشید .