علم پزشکی الزاما و قانونا با درمان همراه است؛ یعنی هر جا بحث درمان باشد الزاما و قانونا فقط باید پزشک انجام دهد. در علم پزشکی هم بیماریهای جسمانی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و هم بیماریهای روانشناختی شامل اضطراب، افسردگی، وسواس، پانیک، بیماریهای روان تنی، روده تحریک پذیر، انواع فوبیاها و سایر موارد. علم پزشکی در این زمینه ها دارای حرف و نظر است.
یکی از پاسخ هایی که میشود به سوال “ هیپنوتیزم چیست؟” داد، این است که هیپنوتیزم یک رشته بین رشته ای است. رشته و در واقع روشی است که بین علم پزشکی و درمان و علم روانشناسی و مشاوره قرا ر میگیرد و بنابراین از آن میشود در پزشکی و درمان استفاده کرد و بدون شک حتما با تکنیکهای روانشناسی و مشاوره هم ارتباط تنگاتنگ دارد مثل شرطی شدن و ایجاد اعتماد که هر دو برای شروع هیپنوتیزم لازم است.
علم پزشکی الزاما و قانونا با درمان همراه است؛ یعنی هر جا بحث درمان باشد، الزاما و قانونا فقط باید پزشک انجام دهد. در علم پزشکی هم بیماریهای جسمانی مورد بحث و بررسی قرار میگیرند و هم بیماریهای روانشناختی، شامل اضطراب، افسردگی، وسواس، پانیک، بیماریهای روان تنی، روده تحریک پذیر، فوبیاها و سایر موارد. علم پزشکی در این زمینه ها دارای حرف و نظر است.
در علم روانشناسی و مشاوره مشکلات و معضلات روانشناختی و رفتاری داریم شامل :
ارتباط غلط با خانواده و اطرافیان (روابط بین فردی مثل وابستگی، ایثار گرایی، سلطه پذیری، سلطه جویی، حسادت، غرض ورزی)، مشکلات رفتاری، نگرش نادرست به خود و به جهان پیرامون (مثل خود کم بینی، خود بزرگ بینی، کمبود عزت نفس وغیره)، ناتوانی در کنار آمدن با مسایل ناخوشایند و آزار دهنده، مشکلات در تربیت فرزندان، خطاهای شناختی، ایجاد انگیزه (ویا رفع انگیزه های نادرست)، خودشناسی، دگرشناسی(برای انتخاب دوست، همسر، کارمند) نحوه تشویق، نحوه تنبیه و سایر موارد.
البته در این دو علم موارد مشترکی هم یافت میشود.
علم روانشناسی و مشاوره تکنیکهایی دارد که آنها را برای
رفع آن معضلات بکار میگیرد.
هیپنوتیزم به تنهایی اثر درمانی ندارد
روش علمی هیپنوتیزم تکنیکهایی دارد که برخی از آنها منحصر بفرد است یعنی در هیچ روش دیگری نیست و اگر هم باشد از هیپنوتیزم اقتباس کرده اند مثل تصویر سازی، پرواز دست، کاتالپسی، ایجاد توهمات مثبت یا منفی. هیپنوتیزم کاری هست که میتوان با آن نمایش داد و سرگرمی آفرید یا از آن در روانشناسی و مشاوره بهره برد یا از آن در پزشکی و درمان سود جست.
به همین خاطر است که همیشه کسی را که صرفا برای هیپنوتیزم انتخاب میشود سوژه مینامند کسی را که نزد روانشناس میرود مراجع (به ضم میم نه به فتح میم) به معنی مراجعه کننده مینامند و کسی که نزد پزشک میرود بیمار نام می گیرد (بجز این سالها که برای زیبایی هم نزد پزشک میروند)
به همین خاطر است که همیشه کسی را که صرفا برای هیپنوتیزم انتخاب میشود سوژه مینامند کسی را که نزد روانشناس میرود مراجع (به ضم میم نه به فتح میم) به معنی مراجعه کننده مینامند و کسی که نزد پزشک میرود بیمار نام میگیرد (بجز این سالها که برای زیبایی هم نزد پزشک میروند)
تکنیکهای پزشکی و روانشناسی هر دو قابل آموزش دادن و آموختن هستند.
حالا اگر کسی بخواهد فردی را هیپنوتیزم کند بناچار باید از سه تکنیک استفاده کند یکی جلب اعتماد او و دیگری شرطی سازی او و نیز بناچار از تکنیک تصویر سازی هم باید استفاده کند. اگر کسی که هیپنوتیزم میکند فقط این سه تکنیک را بکار ببرد هیپنوتیزمی انجام داده است که هیچ اثر درمانی ندارد فقط هیپنوتیزم انجام شده و هیچ اثر درمانی ندارد، و اگر از پرواز دست، کاتالپسی، ایجاد توهمات مثبت یا منفی استفاده کند یک هیپنوتیزم نمایشیرا ارائه کرده که باز هم هیچ اثر درمانی ندارد. (حالا بگذریم از اینکه با انجام این کار بی هدف امکان دارد خطرات و مخاطراتی هم برا ی سوژه پیش آید. که صد البته نمایش دادن و خنداندن دیگران و قدرت نمایی را که در هیپنوتیزم نمایشی انجام میشود را جزء اهداف درست و موجه پزشکی و یا روانشناسی نمیدانیم)
در هیپنوتیزم که به هدف درمان انجام میشود حتما باید تکنیکهایی که در روانشناسی هم استفاده میشود را بکار برد تا اثر درمانی داشته باشد مثل:
الگو سازی، توقف فکر، چرخش فکر به سمت اندیشه مناسبتر،
تکنیکهای پزشکی و روانشناسی هر دو قابل آموزش دادن و آموختن هستند.
تنها رشتهای از روانشناسی که مطابق قوانین ایران و استانداردهای جهانی، فقط حق شرکت در درمان بیماران روانی را دارند، روانشناسی بالینی است. البته تاکید میکنم کار بقیه روانشناسان در جای خودش بسیار ارزشمند است، ولی اجازه درمان بیماران را ندارند
دکتر احمد جلیلی رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز در همین باره می گویند: روانشناسی تعریفهای بسیار متفاوتی دارد. یکی از تعاریف مناسبتر برای علم روانشناسی، علم بررسی و شناخت رفتارهای انسان اعم از طبیعی و غیرطبیعی است. اولینبار که این تعریف در ایران در دوره جدید مطرح شد، در دانشکده ادبیات بود که مرحوم دکتر «علیاکبر سیاسی» در آنجا استاد روانشناسی بود. در ابتدا به روانشناسی، معرفتالنفس یا علمالنفس میگفتند و دکتر «سیاسی» واژه روانشناسی را معادل کلمه «پسیکولوژی» فرانسه به کار میبرد. روانشناسی علمی است که در مورد رفتارهای بشر تحقیق میکند. معمولا هم دانشجویان رشته روانشناسی را در دانشکدههای ادبیات و علوم انسانی یا روانشناسی میخوانند. دانشجویان در دوره کارشناسی یا لیسانس روانشناسی، در حقیقت با مبانی روانشناسی عمومی آشنا میشوند و در این دوره درسهای بسیار گوناگونی مانند روانشناسی تربیتی، اجتماعی، بالینی، آموزشی، تربیتی و… میخوانند. روانشناسی بالینی به روانپزشکی نزدیک است، به این علت که بعد از گرفتن مدرک لیسانس روانشناسی بالینی، یا یک لیسانس دیگر، دوره فوقلیسانس را در روانشناسی بالینی و در بیمارستانهای روانی میگذرانند. واحدهای عملی این گرایش در بالین بیمار است، یعنی دانشکده پزشکی نرفتهاند، اما بعد از اینکه دکترا یا فوقلیسانس را گرفتند در بیمارستان روانی جزو تیم درمانگر روانپزشکی میشوند. تنها رشتهای از روانشناسی که مطابق قوانین ایران و استانداردهای جهانی، حق شرکت در درمان بیماران روانی را دارند، روانشناسی بالینی است. البته تاکید میکنم کار بقیه روانشناسان در جای خودش بسیار ارزشمند است، ولی اجازه درمان بیماران را ندارند. باز هم تاکید میکنم تنها کسانی اجازه دارند در کار مشاوره و رواندرمانی شرکت کنند که دورههای آموزشهای مربوطه را گذرانده باشند و براساس آنچه که در بالا گفته شد تنها روانشناس بالینی است که میتواند در کار درمان بیماران روانی شرکت کند. سلامت نیوز: تشریح وظایف تخصصی روانپزشکان و روانشناسان
مطابق قوانین هر پزشکی در ایران میتواند تا وقتی که دچار خطا نشود، هر بیماری را تحت درمان قرار دهد.