قرص های لاغری
۱۳۹۲-۰۹-۲۳چرا موفق نمی شویم ؟
۱۳۹۲-۰۹-۲۳
از نظر علمی خجالت یک واکنش طبیعی در برابر افراد و محیط های جدید است که با ترس و کنجکاوی همراه است. هرچند بیشتر کودکان در شرایط مختلف قدری احساس خجالت و کمرویی میکنند اما کودکان خجالتی در تمام اوقات این احساس را دارند. واقعیت این است که کودکان خجالتی در فرهنگ چندگانه امروز به سختی میتوانند با دیگران ارتباط بگیرند اما شرمساری میتواند کودک را از آموختن مهارتهای اجتماعی باز دارد، ضمن آنکه میتواند بر عملکرد درسیاش تاثیر گذاشته و او را دچار اضطراب ناشی از امتحان و پرسش کند. بدتر از همه اینکه کودک خجالتی میتواند الگوی انزوایی داشته باشد که او را از ارتباط با دیگران باز میدارد. دانشمندان در حال حاضر بر این باورند که ارتباطات اجتماعی یکی از نیازهای مهم بشری است که میتواند تاثیرات مثبتی بر سلامت فیزیکی و احساسی افراد در سطوح مختلف زندگی داشته باشد.
هر کسی میتواند با انجام اقدامات اولیه که شامل ورود تدریجی به موقعیتهای جدید اجتماعی است، بر خجالتی بودن خود غلبه کند. شاید چندان عجیب نباشد که برناردو کاردوچی (Bernardo Carducci) یکی از بهترین متخصصان در زمینه خجالت ، زمانی درگیر همین مشکل بوده و با آن مبارزه کرده است.
کاردوچی که اکنون سرپرست انستیتوی تحقیقاتی خجالت ساوت ایست (Southeast Shyness Research Institute) در دانشگاه ایندیانا است، درباره دوران نوجوانی خود میگوید :” من دوستان زیادی داشتم اما هرگز با دختری قرار نگذاشته بودم” و اکنون خجالت “چیزی است که بر روی آن کار میکنم.”
کاردوچی میگوید که برخلاف اعتقاداتی که وجود دارد،خجالت یا کمروئی تا حدی که تصور میشود تغییر ناپذیر نبوده و از بدو تولد در انسان وجود ندارد. به این دلیل که ایجاد حالت خجالتی بودن و کمروئی نیازمند شکل گیری شناخت و تشخیص وجود خود است که تازه پس از ۱۸ ماهگی شروع به شکل گیری میکند. به گفته وی، خجالت احساسات مختلفی چون خود آگاهی مفرط، خود سنجی منفی و توجه منفی به خویشتن را دربر میگیرد.افراد خجالتی طوری رفتار میکنند که انگار تمام مدت آینه ای در مقابلشان قرار گرفته است.
البته با تمام اینها، ژنها هم در وجود این حس نقش دارند. حدود ۱۵% از نوزادان با “خوی محتاط و محجوب” متولد میشوند به این معنا که آنها نسبت به تجربیات تازه واکنشهای شدیدی نشان میدهند. برای مثال آنها از شنیدن صدای ترکیدن یک بادکنک از ترس بدن خود را جمع و منقبض میکنند.
به گفته جوناتان چیک (Jonathan Cheek) روانشناس، همچنین اگر یکی از دوقلوهای همسان، کمروو خجالتی باشد، دیگری نیز به احتمال فراوان خجالتی خواهد بود. او می افزاید:” البته این بدان معنا که خجالتی بودن از پیش تعیین شده و ارثی بوده یا اینکه غلبه بر آن غیر ممکن است، نیست. اما اصولا عده ای به طور مادرزاد نسبت به خجالتی شدن مستعدتر از افراد دیگر هستند.
به گفته کاردوچی، به طور خلاصه، افراد خجالتی و کمرو تمایل دارند رفتاری دوستانه و مطمئن به خود داشته باشند، اما به نظر نمیرسد بدانند چگونه این کار را انجام دهند. آنها بیش از همه به خاطر افراط در خودآگاهی، در موقعیتهای جدید اجتماعی دیرجوش بوده و به آهستگی با محیط هماهنگ و آشنا میشوند. ” این افراد وارد یک فضای اجتماعی میشوند اما اگر در طی ۱۰ دقیقه نتوانند احساس راحتی کنند، برمیگردند و از این محیط فرار میکنند.” در نهایت، افرد خجالتی و کمرو دارای حالتی هستند که کاردوچی آنرا “منطقه آسایش محدود” مینامد. این افراد ممکن است اجتماعی به نظر برسند و دوستانی هم داشته باشند اما در واقع دارند در یک حلقه کوچک از معاشرین، مدام به تکرار رفتارهای مشخصی میپردازند و تمایلی به قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی تازه ندارند.
کاردوچی اشاره میکند که با تمام اینها، خجالتی بودن و کمرویی وابسته به عزت نفس نیست. این افراد میتوانند در جنبه های خاصی از زندگی خود بسیار با اعتماد به نفس باشند، برای مثال آنها میتوانند در مقابل صدها نفر به معرفی موضوعی بپردازند، اما تصور یک گفتگوی ساده و معمولی با یک غریبه آنها را به شدت مضطرب میکند.
برای مقابله با خجالتی بودن و کمرویی چند روش وجود دارد. یکی از آنها آموختن تکنیکهای تمدد اعصاب و رها کردن افکار است. به گفته چیک، افراد میتوانند با آموختن این روشها خود را در شرایط مختلف اجتماعی تصور کرده و در همین حال با تنفس آهسته و عمیق خونسردی خود را حفظ کنند.
آنها میتوانند چگونگی توسعه بخشیدن به منطقه آسایش را بیاموزند. کاردوچی میگوید یک روش مناسب برای انجام اینکار داوطلب شدن در کارهاست. “هنگامی که داوطلبانه به انجام کاری میپردازیم، اطرافیان اهمیت چندانی به میزان مهارت ما ندارند، این افراد به زمانی که شما در اختیارشان قرار میدهید نیاز دارند و به این ترتیب شما مدام در حال بررسی و انتقاد از خود نخواهید بود.”
هر دو این روانشناسان عقیده دارند که غلبه بر خجالتی بودن و کمرویی باید تدریجی و گام به گام انجام بگیرد. برای مثال اگر مرد کمرویی قصد دارد از خانم همکارش دعوت کند که با هم قراری غیر کاری داشته و بیشتر با یکدیگر آشنا شوند، اولین هدف او باید این باشد که در ابتدا بتواند با او در مورد مسائل معمول کاری صحبت کند.
این شخص باید قبل از این کار، گفتگویی مشابه را با یک دوست یا مشاور تمرین کند. سپس این شخص میتواند در گفتگوی بعدی خود با این خانم، در مورد موضوعی کمی خودمانی تر و خارج از محدوده کار نیز صحبت کند تا اینکه به آن مرحله از راحتی برسد که بتواند او را به قراری خارج از محل کار دعوت کند.
یک نکته مهم این است که افراد کمرو نباید مسئولیت تمام برخوردهای ناموفق اجتماعی را بر گردن خود بگذارند و همواره خود را مقصر بدانند. شاید با تمام این کوششها، باز هم طرف مقابل علاقه ای به صحبت کردن یا بیرون رفتن با این شخص نداشته باشد و این لزوما نشانه ناتوانی شخص کمرو در ایجاد ارتباط نیست.
کودکان زیادی هستند که خجالتی هستند مثلا هنگام احوال پرسی ها و … پشت والدینشان پنهان می شوند و هیچ صحبتی نمی کنند. البته این مشکل مختص به کودکان نمی باشد و نوجوانان و حتی بزرگسالان نیز احتمال این که، این مشکل را داشته باشند بسیار زیاد است.
در اصل این یک ویژگی شخصیتی است که نباید باعث شرمندگی شود چون نیمی از بزرگسالان فکر میکنند خجالتی هستند و بیش از نیمی از آنها هم اذعان میکنند که در کودکی خجالتی بودهاند؛ این مشکلی است که با تشویق و حمایت قابل اصلاح است. خبر خوب اینکه کودکان خجالتی میتوانند کمروییشان را مدیریت کنند. آنها فقط کمی به حمایت نیاز دارند. اگر فرزند شما خجالت میکشد در جمع حاضر شود و رویش نمیشود از مغازهدار سوالی بپرسد! ممکن است فکر کنید که در کدام مرحله از تربیت و رشد او اختلالی بوده که با این مسئله روبهرو شده است! به هر دلیلی که کودک شما اکنون خجالتی است، بهتر است راههای کمک به او را پیدا کنید.
دلایل ایجاد ویژگی خجالتی در کودکان کم نیست اما برخی علل مهم آن را مرور میکنیم.
ژنتیک: برخی از ویژگیهای شخصیتی به افراد ارث میرسد بنابراین این ویژگی نیز میتواند در فرد ژنتیک باشد. تحقیقات نشان میدهد، میل به کمرویی ممکن است ژنتیک باشد. با توجه به تحقیقات انجامشده در دانشگاه هاروارد در رابطه با نوزادان، ۱۵تا۲۰درصد نوزادان تازه به دنیا آمده در محیط جدید ساکت، هشیار و آرام هستند. با وجود این، حدود ۲۵درصد از این نوزادان، نوجوانانی خجالتی نمیشوند در حالیکه بعضی از نوجوانان خجالتی، کودکی پرشورونشاطی داشتند.
ترس از شکست: هستند والدینی که فکر میکنند کودکشان نابغه است و باید هر آنچه لازم است را زود یاد بگیرد. کودکانی که مدام بیشتر از ظرفیتشان از آنها توقع وجود دارد، زمانیکه نمیتوانند آن انتظار را درست برآورده کنند احساس بدی پیدا میکنند و این احساس بد تبدیل به ترس از شکست در آنها میشود و بالطبع آنها را به سمت شرمساری سوق میدهد.
شخصیت: گاهی اوقات شخصیت نوزاد طوری است که حساس و عاطفی و البته زودرنج است. بنابراین چنین شخصیتی بیشتر احتمال دارد که در کودکی خجالتی باشد.
رفتارآموزشداده شده: کودکان بهدنبال تقلید مدلهای تاثیرگذار هستند و این مدلها میتوانند والدین باشند. والدین خجالتی این حس را به کودکشان نیز میآموزند. مادری را تصور کنید که در مهمانی کنار کودک خود ساکت نشسته و هیچ گپوگفتی با اطرافیان ندارد. همین، یک الگو برای فرزند این مادر میشود.
روابط خانوادگی: کودکانی که احساس وابستگی به والدینشان نمیکنند، ممکن است مستعد اضطراب و رفتار خجالتی باشند. از سوی دیگر، والدین به شدت محافظهکار نیز ممکن است کودک را از قرارگرفتن در موقعیتهای جدید بترسانند. اینکه مدام به کودکی گفته شود که با غریبهها حرف نزن آنها افراد خطرناکی هستند و…. بدون شک در آینده از او فردی ترسو و البته خجالتی خواهد ساخت.
فقدان تعامل اجتماعی: بچههایی که در سالهای اول زندگیشان از دیگران دور هستند، احتمالا نمیتوانند مهارتهای اجتماعی را که به آنها کمک میکند بتوانند با دیگران در تعامل باشند، یاد بگیرند. برخی والدین فکر میکنند در سالهای اولیه تولد کودک، او باید دور از دیگران و در محیطی بسته و محدود نگهدارند. این مسئله یکی از عوامل مهمی است که باعث میشود کودک درک درستی از تعامل اجتماعی پیدا نکند.
حالا که فهمیدید کودکتان خجالتی است، بهتر است بدانید که شما بهعنوان والدین نقش مهمی در رفع این ویژگی در کودک خود دارید. یادتان باشد که هیچکس به اندازه شما فرزندتان را نمیشناسد و با علائق او آشنا نیست، بنابراین اصلا نگران نباشید و مطمئن باشید با بهکار بردن برخی راهکارها میتوانید این ویژگی را برطرف کنید.
اذعان به آنچه او احساس میکند، بدون داوری منفی، به او کمک میکند احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد. دادن این تصور که چیز بدی در رفتار او وجود دارد باعث میشود او حس بدی پیدا کند و در نتیجه خجالتیتر شود. همدردی با فرزندتان به او کمک میکند که مهارتهای اجتماعی خود را افزایش دهد و با دیگران ارتباط برقرار کند. به کودکتان نشان دهید، احساس او را درک میکنید. وقتی در یک جشن تولد وارد یک اتاق پر از کودک میشوید به او بگویید: «میدانم سخت است وارد جمع بچههایی بشوی که این همه سرو صدا میکنند!» این جمله به او کمک میکند حس راحتی بیشتری داشته باشد و بتواند رفتار بهتری از خود نشان دهد.
به کودکتان بیاموزید از دیگر کودکان سوال کند و به جوابهایشان گوش دهد. با او صحبت کنید چطور موقعیتی را که باعث عصبیشدن او شده باید مدیریت کند. «اگر در مهمانی عصبی بودی چه کار باید بکنی تا آرام شوی؟ میتوانی با یکی از بچههایی که در مدرسه میشناسی معاشرت کنی، میتوانی پیشنهاد کنی که تو هم از مهمانها پذیرایی کنی، فکر میکنی با دیگر بچهها درباره چه چیزی میتوانی صحبت کنی؟»
«ببخشید، این پسر من خیلی خجالتی است» جملهای است که مادر و پدر یک کودک خجالتی معمولا زمان روبهروشدن با دیگران به زبان میآورند. غافل از اینکه این کار اشتباه است! گفتن اینکه فرزندتان خجالت میکشد یا خجالتی است، به او این پیام را میدهد که چیزی غیرطبیعی در وجودش هست و شما از این بابت شرمنده یا نگران هستید. همین موضوع موجب میشود تا کودک احساس گناه و تقصیر کند. از احساسات او باخبر شوید و به این نکته توجه کنید که او میتواند بر ترس خود غلبه کند. برای مثال به او بگویید: «گاهی اوقات طول میکشد که که تو در یک موقعیت جدید بتوانی با بقیه گرم بگیری، تولد علی یادت میآید چطور در تمام بازیها دست من را گرفته بودی؟ اما آخر مهمانی کلی با بچههای دیگر اخت شدی و از بازی با آنها لذت بردی.»
باید به کودکان بیاموزید که تماس چشمی برقرار کنند، با دیگران دست بدهند، بخندند و با احترام با بقیه ارتباط داشته باشند. میتوانید با نقش بازیکردن و بازی با عروسکها هم این چیزها را به کودک یاد بدهید. اینکه چطور در زمین بازی با دیگران همبازی شوند و… بچههایی که در پیوستن به گروههای مختلف موفق عمل میکنند ابتدا مشاهده میکنند و سپس راهی برای ملحقشدن به گروه پیدا میکنند. این بازیها را در خانه با کودک انجام دهید و مهارتهای اجتماعی را تمرین کنید.
شما بهعنوان والدین باید بتوانید با غریبهها دوستانه برخورد کنید، به دیگران کمک کنید و برخورد آرام در واکنشهای اجتماعی را در همه زمینهها مدلسازی کنید. یادتان باشد کودک با دیدن آدمهای اطرافش خیلی چیزها یاد میگیرد. اگر شما هنگام برخورد با دیگران احساس راحتی کنید و بتوانید با کلمات ساده ارتباط خوبی برقرار کنید، کودک شما هم این رفتار شما را میبیند و یاد میگیرد. پس سعی کنید، در برخورد با دیگران در سلام کردن و معرفی خودتان پیشقدم باشید و سر صحبت را شما باز کنید.
6 دیدگاه ها
باسلام.اقای دکتر من بخاطر کمرویی وخجالت رفتم دکترالان ازسال ۷۶دارومصرف میکنم تامدتی خوب بودم اماطی این سالهابدن اختلال پیدا کرد وهم اکنون هیچ دارویی جواب نمیدهد تورابه جان هرکی دوست داری باهیپتنوتیزم وروان درمانی مراازاین بیماری غول پیکر نجات بده بااحترام حسن وندازاذربایجان غربی
سلام آقای حسن حسن وند عزیز.
به روی چشم حتما این کار را به لطف الهی انجام خواهم داد کافی است با تلفنهای مطب تماس بگیرید و وقت حضوری یا تلفنی بگیرید.
موفق باشید.
اگه میشه بگید چند جلسه برای رفع خجالت و کمروئی لازمه ؟ از سایت خوبتون ممنون
حدود ۸ جلسه .
موفق باشید.
سلام من ۱۹ سالمه و از همین مشکل خجالت و کم رویی رنج میبرم . چند جلسه برای درمان من کافی است ؟؟
با سپاس فراوان
سلام علی جان. سال نو مبارک.
حدود ۶ تا ۷ جلسه. شادکام باشید.