اختلال اضطرابی انواع مختلفی مثل منتشر، فوبیا یا ترسهای مرضی و حملات پانیک و هراس دارد که مکانیسم آن متفاوت است. پانیک نوعی اضطراب است که مشخصه بارز این نوع حملات غیر منتظره بودن آن است. به عنوان مثال فرد در حال تماشای تلویزیون است که این حملات شروع میشود و در ۱۰ دقیقه به اوج خود میرسد و گاهی تا نیم ساعت هم طول میکشد و کم کم فروکش کرده و یک مجموعه علایمی را در فرد ایجاد میکند.
در صورتی که این حالتها در فرد ادامه پیدا کند به آن پانیک اتک یا حملات پانیک گفته میشود که شامل یک سری علایم ذهنی و جسمی است. در علایم ذهنی و شناختی حالتهایی مثل ترس از مردن و دیوانه شدن، ترس از سکته قلبی و از دست دادن کنترل، احساس جدا شدن از واقعیت یا از خود ایجاد میشود.
برای من که همیشه انسان شاد و سر حالی بودم و همه من رو بمب انرژی میشناختن، مبتلا شدن به بیماری پانیک بسیار عجیب بود. اجازه بدید به شروع بیماری برویم… صبح در محل کار، پشت میز خودم نشسته بودم و یک فنجان نسکافه خوردم. چند دقیقه بعد به عادت همیشه از پشت میز بلند شدم و برای قدم زدن به سمت درب خروجی به راه افتادم. در راهرو ناگهان احساس ناخوشایندی بهم دست داد. خوشبختانه منشی شرکت رو دیدم که از روبهرو میآمد.
به او گفتم: آقای … حالم خوب نیست. گفت: واست نامه مینویسم برو درمانگاه. باز هم خوشبختانه یکی ازهمکارانم پشت سر من آمده بود. به او گفتم من را به درمانگاه برسان. درمانگاه نزدیک بود و پیاده در عرض دو دقیقه به اونجا میشد رسید. هر قدم که برمیداشتم، احساس ناخوشایندم بیشتر و بیشتر میشد. به نفس نفس افتاده بودم، ضربان قلبم بالا رفته بود، به سختی نفس میکشیدم و هر لحظه بی حال تر میشدم.
سرانجام به درمانگاه رسیدیم و بلافاصله روی تخت دراز کشیدم. دکتر پرسید: آیا با کسی مشاجره کردی؟ من؟ نه من انسان آرامی هستم. سِرُم وصل کردند، همچنان به سختی نفس میکشیدم. خیلی ترسیده بودم. پرستار گفت روی تخت دیگری بروم. به سختی بلند شدم و همراه با سرم روی تخت دیگری رفتم. دستگاه نمایاشگر ضربان قلب وصل کردند. ضربان قلبم ۱۴۰ بود، در صورتی که در حالت طبیعی باید ۷۰ باشد. حالم همچنان بد بود. لحظات ترسناکی بود. مرگ را جلوی چشمانم میدیدم. دیازپام تزریق کردند. مدت کوتاهی بعد از تزریق ناگهان آرام شدم.
حالم کاملاً خوب بود و فقط کمی گیج بودم و حس ترس نیز همچنان کمی در وجودم بود. برای استراحت به خانه رفتم و این شروعی بود برای مراحل بعدی بیماری و پروسه دکتر رفتنهای متعدد من! فردای آن روز، پیش متخصص قلب رفتم. نوار قلب، اکو و انواع آزمایشهای خون همه چیز رو عادی نشون میداد.
خدای من پس چه اتفاقی افتاده بود؟ از همان روز علایم عجیبی در بدنم اتفاق میافتاد. ناآرام بودم. کِسِل بودم. حوصله ام هر لحظه کمتر میشد. اوایل زمانی که میخواستم بخوابم، همین که کمی خوابم میبرد، ناگهان به دلیل نفس تنگی از خواب میپریدم. زمانی که میخوابیدم به طور خودکار نفس میکشیدم اما بدن من نمیتوانست در زمان خواب نفس بکشد! عجیب است، اینطور نیست؟ پس از چند روز این مشکل خود به خود حل شد. اما قلبم مشکل اصلی بود. ناگهان حالم بد میشد، ضربان قلبم بالا میرفت، باید حتماً به بیمارستان میرفتم. محیط آنجا به من حس خوبی میداد. یک بار به اورژانس رفتم، فقط به من اکسیژن وصل کردند و پس از چند دقیقه کاملاً آرام شدم. چند متخصص قلب دیگر نیز رفتم. همگی به سلامت قلبم اذعان داشتند. حتی به اصرار من، سی تی آنژیو نیز که آزمایشی تقریباً دردناک است نیز انجام دادم اما همه چیز عادی بود.
زمانی که ندانید بیماری شما چیست، ولی خود را بیمار میدانید واقعاً کلافه، افسرده و نگران میشوید. پیش یک متخصص داخلی که زبانزد خاص و عام بود و او را معجزهگر میدانستند رفتم و آنجا بود که برای نخستین بار با بیماری Panic Attack (حمله اضطراب و ترس ناگهانی) آشنا شدم. برایم قرصهای آرام بخش، ضد اضطراب و افسردگی آلپرازولام و نورتریپتیلین تجویز کرد و گفت: خوب شدن این بیماری کاملاً به خودت بستگی داره و نباید به اون اهمیت بدی.
از آن موقع مطالعه و تحقیق من در مورد این بیماری در اینترنت شروع شد. افراد دیگری نیز این بیماری را داشتند، برخی خوب شده بودند و برخی حتی ده سال بود که با آن دست به گریبان بودند. خوشبختانه بیماری پانیک از قابل درمانترین بیماریهای روانشناختی با هیپنوتیزم است. نمیخواهم بگویم که دکتر نروید، چون خودم نیز دو دفترچه بیمه تمام کردم! اما دکتر قلب و مغز هیچ سودی به حالتان نخواهد داشت. این را من در پایان بیماری متوجه شدم! شما به بیماری اضطراب دچار شده اید. شاید از خود بپرسید کدام اضطراب؟ چه چیز من را نگران کرده؟ اما لزوماً نیاز نیست تا در حال حاضر اضطرابی داشته باشید. بدن انسان بسیار پیچیده است. عوامل اضطراب در دوران زندگیتان در شما جمع شده و حالا به حالتی که میبینید بُروز میکنند. آن چیز که مشخص است، این که باید به فکر درمان آن باشید.
«علی.س» که حدود ۶ ماه است تشخیص داده شده دچار حملات پانیک است، در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: در حال آماده شدن برای رفتن به یک جلسه مهم بودم که احساس کردم تنفسم به شدت بالا رفته در همین حین ضربان قلبم به حدی تند میزد که انگار قرار بود قلبم از قفسه سینه بیرون بیفتد! چند دقیقه ای طول کشید تا به حالت عادی برگشتم.
وی گفت: چند روز بعد در حالی که مشغول استراحت بودم مجدد احساس کردم دچار حالتی شبیه خفگی شده ام و ضربان قلبم به شدت بالا رفته است.
سریع از جای خودم بلند شدم و نشستم؛ ۱۰ دقیقه ای طول کشید تا به حالت عادی برگشتم.
این بیمار مبتلا به حملات پانیک میگوید: نمیدانم چه وقت و در کجا ممکن است این حملات به سراغم بیاد و یا این که چه مقدار طول خواهد کشید. گاهی حتی در آسانسور و محیطهای بسته دچار حملات پانیک میشوم.
وی گفت: اوایل که بیماری ام تشخیص داده نشده بود هر بار که دچار حمله میشدم به یکی از مراکز درمانی مراجعه میکردم و با قرصهای بعضا آرام بخش برای چند ساعتی آرام میگرفتم. بعدها برای تشخیص به سراغ متخصصین قلب و داخلی رفتم اما مدت زمان زیادی طول کشید تا حملات پانیک برای من تشخیص داده شد.
علی افزود: وقتی مشکل شناسایی شد با استفاده از داروهای پزشک معالج حملات به طور چشمگیری کاهش پیدا کرد. البته هنوز گاهی دچار این حملات میشوم اما به شدت قبل نیست.
اختلال پانیک یا وحشت زدگی در واقع حملات شدید اضطرابی همراه با احساس مرگ قریب الوقوع است. تعداد آن در افراد مختلف متفاوت است و ممکن است فردی چندین حمله در یک روز و یا چندین حمله در طول یک سال را تجربه کند.
همه ما در برهههایی از زمان ترس را تجربه کرده ایم اما در حملات پانیک که با هجوم ناگهانی نگرانی و ترس شدید همراه است، ضربان قلب و تنفس به شدت بالا میرود و حتی حالتی شبیه مردن ممکن است به فرد دست بدهد.
حملات پانیک کاملا ناگهانی و بدون هیچ علت شناخته شده ای به وجود میآیند و حتی ممکن است در زمانی که فرد در خواب است دچار این گونه حملات شود اما خبر خوب این است که حملات پانیک همان طور که اگر درمان نشوند میتوانند باعث مختل شدن زندگی فرد شوند قابل درمان نیز هستند.
چون مغز همه جسم را کنترل میکند در صورتی که مغز مضطرب باشد جسم هم تحت تاثیر قرار میگیرد بنابراین در حملات پانیک در قفسه سینه، تپش قلب، احساس خفگی، احساس مردن و بالا رفتن ضربان قلب دیده میشود و احساس بغض در گلو و پایان یافتن عمر به فرد دست میدهد.
در شکم احساس تهوع، نفخ، یبوست، دل پیچه و تکرر ادرار و در دست و پاها علائمی مثل داغ شدن، یخ شدن، سرگیجه، لرز، مور مور شدن، نفس نفس زدن و عرق ریزه زیاد دیده میشود .
ترس از محیط هایی مانند اتوبوس، مترو و سایر مکان های شلوغ. بیمار نگران است در صورت بروز این حملات نتواند از آن مکان ها و پر ازدحام فرار کند. از این رو از محیط های فوق اجتناب می کند. گاهی اوقات این ترس ها به قدری شدید می شوند که بیمار قادر به خروج از منزل به تنهایی نمی باشد و حتما یک نفر باید وی را همراهی کند. در اینگونه موارد حتی ممکن است بیمار از رفتن به سر کار خودداری کند.
مراجعه مکرر به اورژانس در تمام وقت شبانه روز در صورت بروز حمله
مراجعه به پزشکان متعدد و انجام ازمایشات مکرر پزشکی برای اطمینان از سلامت جسمانی
درمان دارویی بیماری پانیک
افزایش مقدار آدرنالین بر اثر بیماریهای جسمی هم میتواند اتفاق بیفتد. آدرنالین در بسیاری از اختلالات قلبی عروقی و در برخی از اختلالات غددی به مقدار زیادی ترشح میشود و حتی تزریق وریدی آمپول آدرنالین به فرد سبب بروز همین علامتها در فرد بیمار میشود. تغییرات واسطههای شیمیایی از جمله افزایش آدرنالین، کاهش میزان سروتونین و تغییرات گابا در ایجاد حملات پانیک تاثیر گذار است. بر همین اساس دارویی برای تنظیم این واسطهها برای بیمار انتخاب میشود، چون مکانیسم بیماری تغییرات واسطههای شیمیایی در بدن است.
داروهایی که برای بیماری پانیک استفاده میشود آدرنالین را کاهش میدهند، سروتونین را و گابا را تنظیم میکنند. داروهای سه حلقه ای مثل ایمیپرامین، داروهایی مثل سیتالوپرام و از بنزو دیازپین داروهایی مثل آلپروزولام و لورازاپام نیز در کوتاه مدت بنا به نظر پزشک استفاده میشوند.
در کوتاه مدت دارو درمانی تاثیر دارد و بیمار با مراجعه به روان پزشک روند درمان را پیش میگیرد اما درمانهای دیگری از جمله هیپنوتراپی همراه با روان درمانی در بهبود حال عمومی بیمار موثر است. راهکارهایی مثل ریلکسیشن و حبس کردن نفس و تنفس در کیسه پلاستیک نیز میتواند تاثیر گذار باشد .