افسردگی نه، اضطراب پنهان

افسردگی نه، اضطراب پنهان

خانمی است ۳۵ ساله دارای دو فرزند، وکیل هستند. یکی از همکاران روانشناس ایشان را ارجاع داده اند. با تشخیص افسردگی. علائم مختلفی بابت این افسردگی دارند شامل: در زندگی خوش نمی گذرانم. صبح که از خواب بیدار می شوم از همان اول حال و حوصله بچه ها را ندارم. با افراد خانواده رفت و آمد نداریم. بسکه در ذهنم در گیر مسائل گوناگون هستم اصلا فرصت صحبت با بچه ها را ندارم . دلهره دارم.

اگر شوهرم و بچه هایم نبودند، اصلا غذا درست نمی کردم . زود از کوره در می روم با پچه کوچکتر بددهنی شدید می کنم. تهران آمده ایم غریب و بی کس هستم…..
در شرح حال ایشان کنکاش بیشتری کردم . گفتند: جائی بخواهم بروم از روز قبلش استرس دارم . احساس می کنم آنجا کم می آورم. بسکه با برادرم ارتباط ندارم تا او زنگ بزند و شماره او را روی تلفنم ببینم استرس میگیرم. وای چه می خواهد بگوید؟ چه جواب بدهم؟ مبادا مرا بابت کاری یا چیزی ماخذه کند؛ در حالیکه نشده است که چنین چیزیبگوید….
مرتب در فکر هستم که نظافتچی چه زمانی می آید و راه پله های ساختمان را تمیز می کند…..
موارد متعدد دیگری هم بیان کردند….
تستهای هیپنوتیزمی از ایشان بعمل آوردم. هیپنوتیزم را با ایشان چند جلسه کار کردم . راهکارهائی را به ایشان آموزش دادم. در حالتهای هیپنوتیزم ایشان را آرام کردم . مطالبی را با ایشان مرور کردم. علائم رویه ای که پوشش ظاهری بیماری بود را کنار زدم . تازه متوجه شدیم که آنچه پایه های مشکلات ایشان است، اضطراب است . افسردگی نه، اضطراب پنهان .

به صحبتهای ایشان در جلسه پنجم توجه کنید: تازه فهمیدم که مشکلم اضطراب هست و افسردگی نیست. اصلا افسردگی ندارم. دیدم بسکه دل نگران هستم. خسته می شوم و حال و حوصله بچه ها را ندارم. دیدم بسکه در چکنم چکنم هستم، در زندگی خوش نمی گذرد و دیدم کامل مشکلم افسردگی نه، اضطراب پنهان هست.

این هفته مسافرت رفتیم یک پارک رفتیم. با آن راهکارهائی که یادم داده بودید ( شرطی شده بودند) دیدم که بر اثر غصه دیگران که در ذهنم هست خوش نمی گذرد. آن غصه ها را رها کردم. حرص بچه ها را نخوردم . گذاشتم که بروند برای خودشان بازی کنند، تفریح کنند و ( شاید برای اولین بار ) به آنها خوش گذشت.

به این نتیجه رسیده بودم ” افسردگی نه، اضطراب پنهان “

دیدم که به این خاطر دوست نداشته ام غذا درست کنم چون میخواستم کاری نداشته باشم تا بتوانم بنشینم به نگرانی های دیگران فکر کنم !….

به این نتیجه رسیده بودم ” افسردگی نه، اضطراب پنهان “

بوضوح سیر درمان ایشان عوض شد. لایه ها کنار رفته بود. ریشه مشکل پیدا شده بود. خودشان از این کشف خیلی هیجان زده بودند. خوشحال بودند.

همیشه در ذهنم بوده و به مراجعین هم در صورت لزوم گفته ام که فهمیدن مسئله نصف راه حل است…. به همین خاطر شرح حالهای هیپنوتیزمی را که می گیرم دقیق میگیرم تا بتوانم پلن درمانی را ، مسیر درمان را درست طراحی کنم ….

درمان ایشان با هدف رفع اضطراب های پنهان ( که الان قدری از آنها پیدا شده است ) ادامه دارد.

مسیر درمان

در مکانی زیبا و آرامش بخش و سرشار از انرژی های مثبت نسبت به درمان خود اقدام نمائید ، اگر از اضطراب و استرس ، پرخاشگری، لکنت زبان ، اختلالات خواب، وسواس، افسردگی ، بیماری پانیک ، فوبیا، ضعف حافظه و اعتماد به نفس و یا بیماریهای جسمی با منشاء عصبی رنج می برید و یا اگر می خواهید نسبت به بهبود وضعیت زندگی خود تجدید نظر کنید و ترک سیگارو خلاقیت های خود را افزایش دهید و از سایر درمان ها نتیجه نگرفته اید ، روشهای نوین هیپنوتیزم درمانی همراه با مشاوره های پزشکی راهی برای خاتمه دادن به این مشکلات جسمانی و روانی است . با درمان با هیپنوتیزم بیدار دکتر حریری هر روز بهتر و بهتر می شوید . با مطب دکتر حریری هیپنوتیزم بیدار۹۷ و ۰۲۱۴۴۲۹۵۵۹۶ تماس بگیرید.

بهبودی کامل پانیک و وسواس فکری با هیپنوتیزم

پانیک نبود

هیپنوتیزم و رفع پرخاشگری پدرام

نجات از معلولیت با هیپنوتیزم

جریان آقای ب

ترک سیگار با هیپنوتیزم

اختلال خواب اعظم خانم

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد

فاجعه تصادف

خاطره ای که فراموش نمی شد