مدیریت احساسات ناخوشایند
۱۳۹۱-۱۰-۱۹
اضطراب امتحان ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری
اضطراب امتحان و راه های کاهش آن
۱۳۹۱-۱۰-۱۹
Show all

درمان بیماری های روان تنی

 درمان بیماری های روان تنی

 انسان مجموعه ای از جسم و روح، یا روان و تن است که با تقویت روان می توان جسم بیمار را نیز نیرویی تازه بخشید و یا در کالبد او روح تازه ای دمید. انسان در تمامی لحظات، آگاهانه یا ناآگاهانه در کلیه جنبه های زندگی در جستجو و تلاش برای یافتن و حفظ تعادل و توازن است. هرگاه نیرویی این توازن و تعادل را بر هم زند، نیرویی متضاد در وجود شخص ایجاد می شود که تقابل آن با نیروی بیرونی موجب بروز بیماری های جسمی یا آشفتگی و اضطراب روحی خواهد شد. پریشانی های روحی ببیماریهای روان تنی ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریریر خلاف ناراحتی های جسمی قابل رؤیت نیستند و حتی در برخی موارد یک آشفتگی روحی خود را به صورت یک بیماری جسمی آشکار می کند و تا زمانی که عامل روحی اولیه از بین نرفته است، بیماری جسمی ناشی از آن نیز درمان نمی پذیرد. بیشتر تجربه های زندگی در ضمیر ناخودآگاه ذهن ما ثبت می شود. بر پایه نتایج پژوهش های روان شناسان، روان آگاه یک انسان سالم قادر است در هر ثانیه ۱۲۶ واحد اطلاعاتی را مرور و بررسی کند، در حالی که این رقم در روان ناآگاه به بیش از یک میلیون واحد اطلاعاتی در هر ثانیه می رسد. دستگاه خون، تنفس، تنظیم حرارت بدن، و تنظیم ضربان قلب تحت تأثیر روان ناآگاه اداره و تنظیم می شوند. حتی فعالیت های بسیار معمولی مغز مانند بویایی، چشایی، بینایی و شنوایی که به نظر آگاهانه می آیند نیز در ابتدا باید به وسیله روان ناآگاه شناسایی شوند و پس از آن در حیطه روان آگاه نفوذ کنند . با توجه به این نکات می توان دریافت که بیشتر تجربیات زندگی ما در روان ناآگاه صورت می گیرد. نابسامانی های محیطی همیشه اتفاق می افتند و این در حالی است که روان انسان تلاش می کند تا در هر لحظه با فشارهای روحی و جسمی ناشی از این عوامل و نابسامانی ها مبارزه کند و آنها را به یک تعادل نسبی برساند. هرگاه فشار این نابسامانی ها از حد قابل تحمل انسان فراتر رود امکان بروز علایم و آثار بیماری های گوناگون وجود دارد. در اغلب موارد علایم این بیماری ها در نقاطی از بدن که پیش از این دچار آسیب دیدگی یا ضعف بوده اند نمایان می شود. مثلاً علایم ناشی از یک فشار روحی شدید می تواند در محل یک شکستگی قدیمی و بهبود یافته استخوان دوباره درد ایجاد کند. اغلب مردم این نوع دردها را به عنوان درد های عصبی می شناسند

در بیشتر موارد در ناحیه ای که دچار درد عصبی است هیچ گونه ناهنجاری جسمی یافت نمی شود و هیچگونه ارتباط مشخصی بین جراحت قبلی و آثار بیماری جدید وجود نخواهد داشت. مسئله کلیدی دیگری که در مورد اینگونه بیماری ها می بایستی به آن توجه داشت، این است که مسائل و مشکلات مشابه می توانند در افراد مختلف عکس العمل های متفاوتی را ایجاد کنند. مثلاً مرگ مادر در خانواده ای می تواند فرزندی را اسیر افسردگی  کند، اضطراب  را برای فرزند دیگر به همراه داشته باشد و در فرزند سوم هیچ گونه تأثیری بر جای نگذارد. این در حالی است که هر سه فرزند به مادر خود علاقمند بوده اند و به او عشق می ورزیده اند. در این موارد بدون کمک هیپنوتیزم  نمی توان به علت ایجاد تغییرات متفاوت به وسیله یک محرک مشابه پی برد. اما با روشن شدن علت از طریق کاربرد روش هیپنوتراپی می توان امکانات گسترده ای را برای از میان بردن آن و بهبود وضع بیمار فراهم آورد.بیماری های روان تنی ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری

کاربرد دو شیوه هیپنوآنالیز و هیپنوتراپی در تشخیص عامل اصلی بروز بیماری هایی که از نظر جسمی هیچ گونه دلیلی برای ایجاد آنها وجود ندارد و یا نمی توان هیچ نشانه ای از علایم رنج آور را در بدن بیمار یافت، بسیار مؤثر خواهد بود. مثلاً اگر شخصی از تنگی نفس رنج می برد اما در بررسی های بالینی هیچگونه نشانه ای از بیماری دستگاه تنفسی در وی یافت نمی شود، می توان علت بروز بیماری را در اضطراب ها و فشارهای روحی فرد جستجو کرد. در این گونه موارد اضطراب و فشارهای روحی در طی سالیان متوالی روی هم انباشته شده اند و در نهایت آثار خود را به صورت یک بیماری جسمی آشکار کرده اند. به جرئت می توان گفت که اغلب بیماری هایی که به این شکل بروز می کنند و در اصطلاح پزشکی بیماری های روان – تنی نام گرفته اند، در خاطرات گذشته و احساسات نهفته در روان ناآگاه بیمار ریشه دارند. احساسات و خاطراتی که روان آگاه به علل و دلایل گوناگون از جمله احساس گناه آنها را سرکوب کرده و در ظاهر به باد فراموشی سپرده است .

این گونه بیماری ها یا بیماری هایی که بخشی از علل آنها روان تنی است همه از یک معادله ساده پیروی می کنند :

آمادگی قبلی + فشار روحی = بیماری های روان تنی

آمادگی قبلی می تواند شامل وضع سلامت جسمی و روحی شخص در گذشته، قابلیت و صلاحیت کنونی روحی وی و همچنین تأثیر عوامل محیطی باشد. فشارهای روحی می تواند به مجموعه ای از ترس  ها، اضطراب  ها و نگرانی های واقعی یا خیالی شخص مربوط باشد. این فشارها ممکن است حقیقی باشند یا تنها در تخیل انسان رخ دهند. فشارهای محیطی شامل حوادث ناگواری است که درست پیش از ظهور علایم بیماری برای بیمار اتفاق افتاده باشد. شرایطی مانند مرگ افراد خانواده، وقوع جنگ، حوادث طبیعی، شرایط نابسامان مالی و اجتماعی، مشکلات خانوادگی و… می توانند دست به دست هم دهند و محیط مساعدی را برای ایجاد بیماری روان تنی، در شخص مساعد فراهم آورند.

از شایع ترین بیماری های روان تنی می توان به انواع حمله های ترس (۱)، نابسامانی ها و اختلالات اضطرابی (۲) ، افسردگی ، وسواس ، بیماری های محیطی و مانند آن اشاره کرد. در اغلب این بیماری ها ریشه های مشترک «گناهان سرکوب شده» و «خصومت» به عنوان عامل اصلی بروز بیماری حضور دارند. در این گونه موارد می توان از هیپنوتراپی برای ایجاد محیطی متعادل و موزون در درون خسته بیمار استفاده کرد و بسیاری از بیماران پس از دستیابی به این مرحله بهبودی می یابند. بسیاری از موارد سردرد ، دل درد، صدای گوش، لکنت زبان، حساسیت، ترس، دلهره و اضطراب، افسردگی، بی حوصلگی و بی خوابی  به دلیل اختلالات درونی ایجاد می شوند. در یک طرف این اختلالات همان گونه که اشاره شد، فشار نیروی متقابل روان ناآگاه قرار دارد که با از بین بردن آن می توان تعادل درونی را دوباره برقرار کرد؛ در این حالت یا بیماری روان- تنی از بین می رود و یا شدت آن به میزان بسیار زیادی کاهش می یابد. در مواردی که هیچ یک از معاینات و آزمایش های پزشکی در یافتن عامل سبب شناختی بیماری به جایی نمی رسند، پذیرش ریشه های غیر جسمی بیماری بیماران با مقاومت کمتری رو به رو خواهد بود. هنگامی که بیمار این حقیقت را می پذیرد که بیماری او جنبه روان- تنی دارد در واقع نخستین گام را در جهت بهبود و درمان خویش برداشته است. بدون پذیرش این حقیقت از سوی بیمار دستیابی به بهبودی به هیچ عنوان امکان پذیر نخواهد بود. اعتماد به شخص درمانگر (THERAPIST) نکته مهمی است که در بهبودی بیماران اهمیت بسزایی دارد .

درمانگر شخصی است که بیمار بتواند با اعتماد کامل مشکلات خود را در مراحل اولیه درمان با وی در میان بگذارد. شمار اندکی از بیماران می توانند به تنهایی و بدون درمانگر به بهبودی دست یابند. استفاده از شیوه خود هیپنوتیزم (SELF HYPNOSIS) بدون نظارت کارشناس هیچگونه تأثیری در بهبودی این گونه بیماران نخواهد داشت زیرا در خود هیپنوتیزم دستیابی به دو فرایند بازگشت (REGRESSION) و تخلیه (ABREACTION) که مهمترین بخش درمان به شمار می رود به سادگی امکان پذیر نخواهد بود. از آنجا که ریشه های بیماری روان- تنی در ضمیر ناخودآگاه فرد قرار دارد، امکان این که شخص خود به آنها دست بیابد وجود نخواهد داشت. در خاتمه باید به این نکته اشاره کرد که قدرت هوش  و اراده شخص در بهبود این گونه بیماری ها بسیار ناچیز است و سهم اساسی در درمان بر عهده دو عامل میزان تمایل بیمار برای بهبودی و بینش سازی صحیح برای وی است. به منظور بینش سازی صحیح برای بیمار، حضور شخص درمان گر الزامی خواهد بود.

26 دیدگاه ها

  1. امین گفت:

    با سلام خدمت آقای دکتر حریری
    خانم من حدود یک سال و نیم پیش دچار بدن درد شدید خصوصا در ناحیه دست و پا شد بعد از اون هم صورتش یه مقدار بی حس شد و تو بلع غذا هم مشکل پیدا کرد.یه بار هم دچار تشنج شد که گفتن در اثر تداخل دارویی میتونه باشه. به انواع پزشکان مراجعه کردیم که انواع آزمایش ها، MRI، نوار عصب و نوار مغز گرفتن گفتن مشکل خاصی مشاهده نمیشه به نظر میاد در اثر استرس باشه و یجور بیماری سایکوسوماتیک باشه که با مراجعه به متخصص اعصاب و روان الان یک ساله که داره داروهای ضد افسردگی مصرف میکنه. بعضی روزا یه مقدار بهتر میشه ولی بعضی روزا دوباره بدن درد میاد سراغش. میخواستم ببینم نظر جنابعالی برای درمانش چیه؟

    • سلام دوست عزیز
      هر دو مشکل همسر شما با استفاده از روش هیپنوتیزم درمانی قابل حل هستند و افراد زیادی با مشکلات مشابه همسر شما در همین مرکز درمان شده اند و بنده به کارکرد این روش درمانی اطمینان کامل دارم.
      معمولا در ۱۰ تا ۱۲ جلسه این مساله درمان میشود ولی برای تشخیص دقیق تر برای شرح حال تشریف بیاورند تا هم مشکل ایشان بررسی شود، هم یک مرتبه هیپنوتیزم را تجربه کنند و هم تعداد جلسات مورد نیاز، مشخص گردد.
      موفق باشید

  2. بهار گفت:

    با سلام . اقای دکتر من دختری ۳۰ ساله هستم که مدتیه احساس ناخوشایند درونی دارم با توجه به آزمایش و جواب دکتر متخصص داخلی که با شنیدن حالاتم به من گفتند که مشکل افسردگی داری . البته من در چند ماه گذشته برای موضوعی استرس سنگینی را تجربه کردم و چون به قفسه سینم فشار میاورد فکر میکردم قلبیه و حتی تو یک هفته ۳ بار دکتر و ۳ بار نوار قلبی در نهایت دکتر ها برام کلرودیوپوکساید تجویز می کردند که من خیلی مصرف نکردم. الان جسمم درگیر شده و من اون ادم سابق نیستم تقریبا از تعطیلات عید بیشتر شد. مشکل من خدارو شکر حل شد ولی اثرات اون استرس ها فکر کنم هنوز مونده . البته از روزی که دکتر بهم گفت افسردگی سعی کردم به خودم کمک کنم و کمی بهترم حتی، منتها اگر با هیپنوتیزم مشکلم حل بشه ممنون میشم راهنماییم کنید تا بهتر بشم.

  3. مهدی گفت:

    با سلام من مردی ۵۸ ساله از مدتها قبل موقع صحبت کردن دچار گرفتگی صدا وبریده بریده حرف زدن شده ام و بخصوص موقع عصبانیت و اضطراب بیشتر شده بطوریکه امکان تکلم مشکلتر میگردد . و موقع مکالمه تلفنی صدایم طوری است که همواره مخاطب سوال میکند که آیا کسالتی دارم و مریضم که صدام اینجوری در میاد و موقع حرف زدن ماهیچه های گلو و یا حنجره انتقدر گرفتکی دارد که بایستی انرژی زیادی برای تولید صدا باید اعمال کنم .مراجعات زیادی کردم حتی پند سال قبل هم یکبار بوتاکس تزریق کردم و افاقه نکرد . حدود ۹ ماه فبل پزشک گوش حلق وبینی بعد از آزمایش و لارنسکوپی داروی risperidone 1mg و chlordiazepooxide 5 mg روزانه تجویز کرد که اوایل به نظر میرسید که کمی بهتر شدم ولی ادامه ان به بهبودی کافی منجر نشد و از طرفی risperidone باعث خواب آلودگی من صبها بود و بعد از دو دوره سه ماهه مصرف داروهای فوق قطع کردم و ادامه ندادم و وضعیت گفتاری من هم همان حالت اولیه شد . میخواستم سوال کنم اولا ایا احتما ل میدهید این مشکل یعنی اسپاسم عضلات و یا دیستونی مرتبط با تارهای صوتی ناشی از علل روان تنی از جمله افسردگس ، استرس ، اضظراب و یا عوامل دیگری باشد و با هیپنوتیزم قابل درمان باشد؟ و اصولا این کیس از منظر علمی برای جنابعالی مورد توجه است که خدمت برسم ؟ پیشاپیش از راهنمایی که میفرمایید متشکرم.

    • سلام مهدی جان.
      کمک به درمان و انجام اقدامات درمانی برای افرادی که خواهان درمان باشند همواره مورد توجه و اهتمام من بوده است. گاهی لازم است در درمان روشهای گوناگون یکی پس از دیگری آزموده شود تا آنکه تاثیر کافی و مناسب دارد پیدا شود, همچنان که گاهی در دارو درمانی هم مجبور میشویم داروهای گوناگون را بیازماییم تا داروی موثر و مناسب برای آن فرد پیدا شود. شما هم که دو روش بوتاکس و دارو درمانی را آزموده اید و برایتان مناسب نبوده است لذا تنها روش هیپنوتیزم درمانی باقی میماند که در صورت وجود ریشه های روحی روانی در بیماری شما با هیپنوتیزم مشکلتان برطرف شود.
      موفق باشید.

  4. یوسف گفت:

    جناب دکتر حریری با سلام
    اینجانب حدود بیست سال دچار بیماری کلیت عصبی هستم که استرس واضطراب آن را تشدید می کند لطفاً در صورت امکان درمان با هیپنوتیزم مرا راهنمایی بفرمایید

  5. موسوی گفت:

    سلام آقای دکتر
    میشه با هیپنوتیزم دوربینی یا نزدیم بینی را درمان کرد؟

  6. پریسا گفت:

    سلام آقای دکتر
    من ۲۸ ساله ام و مبتلا به بیماری اختلال شخصیت مرزی.آیا این بیماری با هیپنوتیزم قابل درمانه؟

  7. parisa گفت:

    سلام آقای دکتر حریری…من یه دختر ۲۳ ام…تقریبا یه ساله دارم از یه بیماری ای که نمی دنم چیه رنج می برم….احساس خستگی می کنم…شبا خوابم نمی بره…تو ناحیه قفسه سینم و بازوهام احساس درد سوزشی و تیر کشنده می کنم…معدم مشکل داره نمی تونم هر غذایی رو بخورم…پیش هر دکتری رفتم…قلبم مشکل نداشت و آزمایش خونم نرمال بود…پیش روانپزشک رفتم بهم کپسول فلوکستین و آلپرازولام داد گفت وسواسی داری…اما بعد گذشت ۸ ماه نه اینکه بهتر نشدم بلکه بدترم شدم…همش فکر می کنم یه مریضی بد دارم….یه روز میگم زخم معده دارم…یه رو میگم طحالم مشکل داره یه روز غده های لنفاوی گردنمو دست می زنم فکر می کنم بزرگ شدن….هر روز دنیا یه مریضی….شایدم واقعا مریضم…بعضی وقتا به خودم میگم داری با خودت چیکار می کنی نهایتش اینه که میمیری راحت میشی…دیگه خسته شدم از خودم و هر چی درد و مریضیه….کمک می خوام..همین

    • سلام پریسا جان.
      اینطور که الآن نوشته اید بیشتر از اینکه وسواس فکری باشد دچار خودبیمارانگاری شده اید . شاید نزد آن روان پزشک به شکل دیگری مطرح کرده اید که وسواس تشخیص گذاشته اند. الآن چه کمکی از من میخواهید؟ پاسخ به sh را در این لینک بخوانید: اینجـــا موفق باشید.

  8. نیلوفر گفت:

    با سلام،
    من مدتی است وقتی نگران هستم یا استرس دارم دائما روی منافذ پوستی روی بازو هام و می کنم وتمام دستم لک شده ولی خودم دوست ندارم این کار و انجام بدم ولی نا خود اگاه این کار و میکنم و بعدش پشیمان می شم ولی تا الان نتونستم به خودم کمک کنم.و همچنین نزدیک به ۴ سال پای راستم ورم کرده و هیچ دکتری نتوانسته درمانش کنه…… واقعا خسته شدم از این دردهایی که هیچ کسی درمانی براش نداره…….

  9. محسن گفت:

    با سلام و خسته نباشید خدمت دکتر حریری… میخواستم بپرسم میشه با هیپنوتیزم روی افزایش قد تاثیر گذاشت ؟ من قدم ۱۵۵ هست و ۱۶ سالمه بخدا اعتماد بنفسم خیلی کم شده دارم دیوونه میشم یکی بهم میگفت که میشه با هیپنوتیزم هر بیماری که محال باشه رو درمان کرد… هر کاری باشه میکنم فقط قدم بلند شه… لطفا جوابمو سریع بدید ممنون.

    • سلام محسن جان.
      تا کنون هیچ دانشمندی چنین ادعایی را مطرح یا تایید نکرده است . و در مورد افزایش قد هم در کتب و مقالات مربوط به علم هیپنوتیزم ،‌ کسی در این مورد کاری انجام نداده است و جزء کاربردهای هیپنوتیزم تا کنون نبوده است. خداوند یارتان باشد .

  10. الهام گفت:

    سلام.اقاى دکتر.
    پنج پیش یکشب دچاردردشدیدکمرومخصوصادل دردشدم والبته تهوع شدید.رفتم بیمارستان ونزدیک بوداپاندیسموعمل کنن.بامسکن اومدم خونه.ام ارای..واسکن ازکل شکم وستون فقرات وسونوگرافى دستگاه تناسلى.ایکس ری کلیه وازمایش کلی.اماهیچ مشکلى نبودودردمیکشیدم.سالی چندباربمدت یکماه.دچاردردمىشم.زندگیم فلجشدههیچ مسکنى هم جواب نمىده.درگذشته هراتفاقی که تصورشوبکنیدبرام افتاده.فکرمیکردم باازدواج مجدداگرعصبى باشه خوب مىشه امابدترشدحالاوقتى خوابم ىاهرحالتى باشم ىه دفعه انگارباچکش محکم مىکوبن روناخنهاى پام.به هردکترى مراجعه کردم باىه مشت قرص مرا فرستادن خونه.خواهش مىکنم کمکم کنیدمن به دردخیلی صبورم.اماچقدرچیزی.نگم.ودردبکشم

    • سلام الهام خانم.
      ظاهرا به پزشکان مختلفی مراجعه فرموده اید،‌ در این صورت تشخیصی را که برای شما گذاشته اند را بفرمایید . اینکه فرموده اید: “درگذشته هراتفاقی که تصورشوبکنیدبرام افتاده” به نظر می رسد در گذشته اتفاقات بدی برایتان افتاده باشد . نیاز است توضیحات بیشتری بفرمائید تا راهنمائی شوید. ضمن اینکه ازدواج درمان بیماری نبوده است . متشکرم

  11. سارینا گفت:

    با سلام آقای دکتر حریری خسته نباشید
    چند سالی است من از یک اختلالی در بدنم رنج میبرم اختلال جنسی به صورت یک دفعه ای این اتفاق برای من افتاد و با اولین فردی که به زندگیم اومد در سن ۱۸ سالگی این میل من به کلی محو شد الان ۲۸ سالمه تو موقعیت ازدواجم اوایل فکر میکردم مشکلم جسمی است با انجام تمام آزمایشات متوجه شدم جسمم کاملا سالمه و مشکلم روان تنی میخواستم راهنمائیم کنید آیا با روش هیپنوتیزم من میتونم به خودم کمک کنم ؟؟؟؟
    خیلی نگرانم و این نگرانی و تشویش حالم و خرابتر میکنه

    • سلام سارینا خانم.
      بیماریهای روان تنی با هیپنوتیزم بخوبی مداوا میشوند . البته مشکل شما باید دقیقتر مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه بتوانید خودتان به خودتان کمک کنید اگر منظورتان خوددرمانی است ، من توصیه نمیکنم ؛ بلکه باید اجازه بدهید که من یا همکاران من به شما کمک کنند. موفق باشید .

  12. Zhila گفت:

    سلام . امیدوارم خوب باشین . من دختری هستم ۲۵ ساله الان تقریبا یک سالی میشه که راجب ضمیرناخودآگاه مطالب زیادی میخونم و خوشحالم ازاین بابت که تونستم با قدرت درونی خودم آشنا باشم .. من تا قبل یکی دوسال پیش خیلی افسرده بودم و خودمو موجود پوچ و بی اراده میدونستم که همه جی رو تقدیر برامون رقم میزنه و ما فقط نظاره گریم اما خداروشکر بالاخره تونستم رازاین زندگیرو دریابم که همچی دست خودمه و خودم سرنوشت خودم را رقم خواهم زد .. الان بیشتر دوس دارم روشهای هیپنوتیزم را یاد بگیرم تا بتونم ضمیر ناخودآگاهمو وخودمو پروگرم کنم بنظرتون خودم تنهایی این کارارو انجام بدم آسیبی ب خودم نمیرسونم ؟؟؟؟؟؟؟
    همینکه من قدم تقریبا متوسطه بنظرتون با تاکید روزمره به ضمیر ناخودآگاهم با این سنم میتونم قدم رو افزایش بدم ؟؟؟؟
    با تشکر

    • سلام ژیلا خانم.
      خود درمانی در هیچ مرحله و در هیچ سطحی صحیح و مجاز نیست علی الخصوص در مورد هیپنوتیزم درمانی . وقتیکه فقط با دو یا سه جلسه مراجعه به من میتوانید خود هیپنوتیزم را یاد بگیرید و تلقینات صحیح و نادرست را بشناسید و هیپنوتیزم و تلقینات را بطور صحیح بکار ببرید ، چه لزومی دارد که خطرات خود درمانی را به جان بخرید؟
      در مورد افزایش قد ، هنوز کسی گزارشی مبنی بر افزایش قد با هیپنوتیزم انجام نداده است . بنظر میرسد که این مقوله با هیپنوتیزم قابل رفع نباشد . البته پای یوسف هم همینطور و برای اولین بار بود ، که تنهابا هفت جلسه هیپنوتراپی ( که شامل خودهیپنوتیزم هم بود) این نتیجه درخشان را ببار آورد ، اگر وا قعا مایل به انجامش هستید ، بسم الله !

  13. عاطفه گفت:

    باسلام خدمت شما اقای دکتر حریری
    من یه مساله ای برام پیش اومده که با مطالعه این مقاله فکر میکنم بی ارتباط با
    بیماریهای روان تنی نباشه
    من پوست خیلی قشنگی داشتم و صورتم پر بود و حالت گرد داشت دلم میخواست
    صورتم کمی چاقتر بشه و بدنم هم حدود ۳ کیلو لاغر تربشه خب این دوتا یه جورایی
    تناقض هم داره چون از نظر پزشکی همه بدن به تناسب هم چاق و لاغر میشه
    از طرفی هم همیشه ترس اینو داشتم که پوستم حتی یه ذره چروک برداره و به شدت از پوستم مراقبت میکردم طوری که بعضی وقتها از ترس اشعه فرابنفش خورشید از خونه بیرون نمیرفتم یااگه مجبور میشدم حتما از خونه بیرون برم مدام دلهره اینو داشتم که نور افتاب صورتمو خراب کنه اگه کسی از صورتم تعریف میکرد نگران میشدم که نکنه چشمش بگیره و اتفاقا یه چند روزی بود یکی از دوستام مدام از گونه هام تعریف میکرد و میگفت خوشبحالت گونه داری یا میگفت چرا تو صورتت چاقه ولی بدنت لاغره
    این حرفاش منو نگران میکرد
    خلاصه اینکه همیشه نگران این بودم که صورتم یه ذره لاغرتر بشه یاپوستم زیباییش کمتر بشه واسه همین مدام مراقب صورتم بودم و از طرفی هم چون میخواستم
    بدنم ۳ کیلو لاغر تر بشه و نمیخواستم صورتم لاغر بشه در سالن لاغری از جلبک
    موضعی واسه لاغر شدن بدنم استفاده میکردم که صورتم لاغر نشه
    از طرفی هم یه چند روزی فشار روحی زیادی داشتم و مدام گریه میکردم
    یه روز که از خواب بیدار شدم متوجه شدم صورتم لاغر شده با اینکه وزنم بالاتر رفته بود
    و عجیبتر اینکه روز به روز هم لاغر تر میشه و حتی فرم صورتم عوض شده و گونه هام
    آب شده و حتی نامتقارن شده
    اولین باره همچین مسالهای برام پیش میاد و کسایی هم که از جلبک موضعی استفاده میکردن هیچ کدوم تغییری تو صورتشون نداشتن واین مورد فقط واسه من پیش اومده
    یعنی با وجود اینکه تلاش میکردم که صورتم چاق تر و خوش فرم تر بشه ودر عین حال بدنم لاغرتر بشه برعکسش اتفاق افتاد بدنم چاقتر شده و صورتم لاغرتر این موضوع خیلی منو افسرده کرده چون صورتم اینقدر لاغر شده که پزشک پیشنهاد تزریق چربی داد
    واز طرفی هیچ پزشکی علت این موضوع رو تشخیص نداد
    ببخشید که خیلی طولانی شد فکر کردم اگه همه جزئیاتو بگم بهتر باشه
    میخواستم ببینم نظر شما چیه این مشکل من ممکنه از نوع بیماری های روانتنی باشه؟
    و از طریق هیپنوتیزم ممکنه تعادل بدنم برگرده و صورتم مثل قبلش بشه؟
    خیلی ممنونمم از شما و سایت خوبتون

    • سلام عاطفه خانم .
      مورد جالبیه. اونقدر روی خودتون حساسیت بخرج دادین که ناخودآگاه بدنتان برعکس آن عمل کرده . شاید نوع توجهی که به بدن خودتون داشتید و نوع حرفهایی که به خودتان میزده اید باعث تلقین غلط یا تلقین منفی شده است .
      در هر صورت بنظر میاد که این تغییرات با آن فشار روحی زیادی که داشتید بی ارتباط نباشد . با هیپنوتیزم میتوان تاثیرات باقیمانده از آن فشارهای روحی زیاد را برطرف کرد هرچند که شاید الان احساس کنید که مدتی از آن گذشته و الان فشاری ندارید. همچنین تاثیرتلقین های غلط یا تلقین های منفی را هم میشود با هیپنوتیزم برطرف کرد. موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.