چگونه به هدف خود برسیم

اغلب مردم جهت رسیدن به هدف های خود ، زندگی را یک نبرد و ستیزه می دانند در حالیکه زندگی نبرد و ستیزه گری نیست ، زندگی یک بازی بیش نیست که باید قوانین معنویت آنرا بیاموزیم . افراد موفق آموخته اند که قوه تخیل در رسیدن فرد به هدف ها یش نقشی عمده دارد . هر آنچه آدمی در خیال خود عمیقا” احساس یا به روشنی مجسم کند در ضمیر ناخود آگاه او اثر می گذارد و دیر یا زود در زندگیش تحقق می یابد . فردیکه مرتبا” به بیماری می اندیشد بزودی بیمار گشته و در واقع قربانی خیالبافی خود می گردد. تخیل را قیچی ذهن خوانده اند و این قیچی پیوسته در حال بریدن تصاویر است و برای آموزش موفقیت آمیز رسیدن به هدف هامان  باید کار ذهن را شناخت .

قسمت اعظم رفتارها و کارکردهای ما براساس ناخودآگاه ذهنمان انجام می شود .برای مثال شما می‌گویید می خواهم  ۳۰ میلیون تومان داشته باشم. چرا؟ چون می‌خواهم ماشین بخرم. چرا می‌خواهی ماشین بخری؟ اگر بخری چه اتفاقی می افتد؟ آن هدف آخر خیلی مهم‌تر و تاثیرگذارتر است و عمق پنهان ذهن را برای فرد مشخص می کند و انجام آنرا میسر می سازد .   آقای نیچه می‌گوید: «کسی که یک چرای مستدل داشته باشد از پس هر چگونه‌ای برمی‌آید. مستدل یعنی دلیل‌مند یعنی قانونمند یعنی ضابطه‌مند». مستدل یعنی من توانایی‌ها و مهارت‌هایی دارم و براساس آن توانایی‌ها و مهارت‌ها، دلایلی نیز برای رسیدن به فلان هدف دارم. مثلا سن من آنقدر است، فلان مدرک تحصیلی را دارم و… آیا من متناسب با این توانایی‌ها و مهارت‌ها می‌توانم به آن هدف برسم و اگر برسم چه می‌شود؟هرچه دلایل‌تان برای رسیدن به هدف بیشتر باشد امکان رسیدن به هدف بیشتر می‌شود. هرچقدر بتوانید برای اینکه چرا باید به این هدف برسید دلیل بسازید، امکان رسیدن‌تان به آن هدف بیشتر می‌شود.  در اینجا لازم است نکته مهمی را عرض کنم. گفتیم احساس کنیم، گفتیم تجسم کنیم. ممکن است بعضی‌ها به بیراهه بروند. خواهش من این است اهدافی را که داریم بررسی کنیم و اطمینان پیدا کنیم به اینکه آیا این اهداف واقعگرایانه و باورپذیر هستند یا خیر؟ واقعا اگر اطمینان نکنیم و اگر اهداف ما بیشتر از حد توان ما و فراتر باشد ناامید خواهیم شد و به جای اینکه سرشار از انگیزه شویم، نومیدی و رخوت بر ما چیره می‌شود.نکته آخر اینکه قبل از دویدن راه برویم. در همه زندگی سعی کنید اینگونه باشید. شما نمی‌توانید بلافاصله نفر اول رشته یا کار خود باشید. اول به اهداف کوچک‌تر و آسان‌تر دست پیدا کنید، سپس به‌دنبال اهداف بزرگ‌تر باشید. به قول معروف نردبان، پله‌به‌پله.

آینده را تصور کنید

یکی دیگر از تکنیک‌هایی که به ما کمک می‌کند، این است که سعی کنید ۷۰ سالگی خود را با  تمام جزئیات تصور کنید و تصورات خود را روی کاغذ بیاورید. در این تکنیک شما باید ببینید که مثلا در ۴۰ سال آینده واقعا کجایید؟ چه کار می‌کنید؟ چه شرایطی دارید؟ از چه ماشینی استفاده می‌کنید، خانه شما کجا و چگونه است؟ چند بچه دارید و…. باید آنقدر خوب تجسم کنید که وقتی مثلا الان دست در جیب خود می‌کنید، پول‌های درون جیبتان در ۴۰ سال آینده را حس کنید. باید آنقدر خوب تجسم کنید که نوع مبلمانی که روی آن نشسته‌اید را تشخیص بدهید، بدانید آن مبل را از کجا خریده‌اید، خود را سوار بر ماشینی که دوست دارید کاملا تجسم کنید، بچه‌هایتان را و اینکه کدام مدرسه می‌روند و سال چندم هستند را کاملا تجسم کنید و….  بعد از تجسم کردن حال باید موقعیت خود را احساس کنید. به عبارتی، احساس کردن تکنیک بعدی ماست. شما وقتی یک کار خارق‌العاده و سخت را انجام می‌دهید، مهم‌ترین پاداشش سود مادی که نصیب‌تان می‌شود نیست. مهم‌ترین پاداش آن کار تغییری است که در شما به‌وجود می‌آید. وقتی کار خاصی را انجام می‌دهیم، احساس غرور می‌کنیم، احساس شادی می‌کنیم و لذت می‌بریم.

دکتر محمد جواد حریری ، پزشک ، هیپنوتراپیست  ( هیپنوتیزم درمان گر )  هیپنوتیزم  بیدار بالینی ایران