اولین بار بود که این جمع صمیمی را در همایش لکنت زبان میدیدم. همه پرشور پر نشاط امیدوار و گام بردار در مسیر پیشرفت. هر کسی تمام تلاش خود را بکار برده بود تا بهترین ارائه خود را در این همایش داشته باشد. اساتید دلسوز و مهربانی را دیدم که پا به پای درمانجوها راه میرفتند. درمانجوهایی که به درمانگران خود به چشم کرامت مینگریستند. صحنه جالبی بود : چنگ اندازی به دیوار موفقیت و صعود از آن با تشویق و همدلی یاران همدرد و همنوا ، و در انتها رقص شورانگیز شوق در چشم درمانگر و درمانجو، تماشاچی و سخنگو ، استاد و شاگرد، مهمان و میزبان…..
مطالبی را که آماده کرده بودم با بیانی نارسا ارائه کردم که یاران از سر بزرگواری بر من منت نهادند و با صبوری به نظاره و استماع نشستند…. تصدیق میکنم که سخنرانی در آن جمع فاضلان سخت بود ….. در ابتدای کار راه اندازی پاور پوینت با اشکال جزیی مواجه شد که دستپاچه شدم !…. و تا چند دقیقه اول تعادل لازم را نداشتم !….. زمان هم به سرعت میگذشت ….. بعد از سخنرانی پیش خود گفتم کاش اول کار بعد از بنام خدا گفته بودم : ” خدایا تو آنی توانی تپانی جهانی در پانزده دقیقه ! ! ! ” بهر حال قسمت زیادی از مطلب را مجمل گذاشتم یا رها کردم تا به عهد خود وفا کنم و از وقت خود تجاوز نکنم.سرکار خانمی از من سوالی پرسیدند که چند قسمت داشت ، و من بعدا فهمیدم که دو قسمت آنرا در لابلای پاسخی که دادم به بوته فراموشی سپرده ام ، عذر میخواهم و از ایشان و همه دوستان و سروران تقاضا دارم به این تاپیک در همین سایت سری بزنند تا جبران مافات گردد. : دومین همایش انجمن لکنت ایران-آبان ماه ۹۱ > نظرات و سوالات شما عزیزان در همایش دوم http://www.loknat.org/forum/showthread.php?tid=2367 هر پرسش و نظری که مربوط به من باشد در حد بضاعتم پاسخ خواهم گفت و اگر از سایر اساتید هم سوالی در آنجا مطرح کنید و پاسخ گویند استفاده خواهیم برد…..