اضطراب مشکل همهی انسانها در کارهای سخت و مشکل بسیاری از انسانها درشرایط عادی زندگی است. اضطراب مشکل رایج بشر امروزی و عصرجدید است. اضطراب، فشاری است که در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از اضطراب ها مفید هستند اما وقتی از کنترل خارج شوند، بدن به طرق مختلف از آنها رنج می برد.
اضطراب به خودی خود بد نیست و حتی وجود آن برای زندگی لازم است. انسان بدون اضطراب، انسان بیخیال و شاید بیتفاوت خواهدبود. اضطراب زمانی مشکل محسوب میشود که روند زندگی را با دشواری همراه سازد و در فعالیتهای انسان مانع ایجاد کند. اضطراب زیاد موجب کاهش عملکرد میشود و در این حالت باید با آن مقابله کرد.
استرس در زندگی روزمره، امری عادی است و گاه میتواند نتایج مثبتی داشته باشد؛ اما هنگامی که جنبه بیماری پیدا کند و بصورت نگرانی و اضطراب دائم درآید و افکار و اعمال انسان را تحت تأثیر قرار دهد، میتواند خطرناک باشد. میزان اضطراب در افراد گوناگون، متفاوت است. ممکن است موقعیتی که برای فردی بسیار نگران کننده است برای دیگری اصلا استرس زا نباشد و بالعکس. مثال بارز این مسأله، سخنرانی در میان جمع است که در برخی افراد نگرانی زیادی ایجاد میکند، در صورتیکه برای برخی دیگر امری بسیار عادی تلقی میشود. بنابراین بهترین راه برای غلبه بر استرس پیدا کردن راه حل و تکنیکی مناسب با شخصیت فرد میباشد.
همه ما اضطراب را در زندگى خود تجربه کرده ایم و طبیعى است که هنگام مواجهه با شرایط تهدیدکننده و تنشزا مضطرب شویم ، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است. اضطراب میتواند ناشى از یک وضعیت روحی اجتماعى، فیزیکى، زیستشناختى، اختلالات جسمانی ، اثرات جانبى داروها و یا ترکیبى از این موارد باشد.
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم همراه با دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند تنگى قفسه سینه، تعریق ، سردرد، طپش قلب ، احساس خالى شدن سر دل و غیره همراه است. بررسی ها نشان میدهد که اضطراب در جوانان ، مردها، طبقات اقتصادى مرفه کمتر است و در زنان، سالمندان و افراد کم درآمد بیشتر شایع است .
اضطراب تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. بعد از اضطراب ، کاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریک پذیری، افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افت قند خون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد بالا، تأثیر نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن وی می شود. آیا غذا در کنترل و یا حتی ایجاد استرس مؤثراست یا خیر؟
برخی از بیماریها میتوانند علائمى شبیه علائم اختلالات اضطرابى ایجاد کنند. اثرات مصرف داروهاى روانگردان و مواد مخدرـ پرکارى تیروئید، کمکارى تیروئید و کمبود ویتامین ب١٢ـ وجود غدهاى در غده فوق کلیوى بهنام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (Epinephrine) تولید میکنند که میتواند موجب علائم اضطرابى بهصورت حملهاى شود. برخى ضایعههاى مغزى علائمى ایجاد میکنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملى است. بینظمی هاى قلبى علائم جسمى اختلال هراس (پانیک) را ایجاد میکند. کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) میتواند علائمى شبیه علائم اختلال اضطرابى تولید کند و بسیارى موارد دیگر.
در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبى است که تحقیقات جدید را بهسوى خود منعطف کرده است.کاهش قند خون در هر شرایطى با علائم اضطراب هماهنگى کامل دارد. یعنى این واقعیت ما را به این مهم راهنمایى مى کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد. در بعضى موارد اضطراب بدون نیاز به درگیرى پزشک در این ماجرا میتواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعى نام دارند که طى آن اضطراب به خوبى توسط بیمار کنترل شده و برطرف میشود مثل ترس ناشى از امتحان نهایى و یا ترس ناشى از مصاحبه. در چنین شرایطى استرس میتواند توسط اعمال و روشهایى مانند روشهاى ایجاد تمرکز، صحبت با شخص مورد اعتماد، استراحت در یک اتاق تاریک، حمام گرفتن طولانی تحت کنترل درآید.
برخی از کودکان هنگام قرارگرفتن در موقعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد ناشناس، احساس اضطراب کرده و با حالت خجالت به مادر و پدر یا بستگان نزدیک به اصطلاح «آویزان» میشوند .معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج شدن از «منطقه امن» کنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت می نمایند و آن را نمیپذیرند. اما جهت کمک به کودکان در این شرایط بهتر است صبر و حوصله کافى داشت تا اینکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با شرایطی که به نظرشان مشکل مى آید، راکسب کنند.بعضی از والدین از این احساس کودکشان آگاه نیستند تا روزى که کودکان با مشکلاتى برخورد میکنند مانند ، به مهد یا مدرسه رفتن کودک و … منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبى از یک ترس ناشناخته و عدم کنترل همراه با یک حالت ناشى از شرم و خجالت زمینه بسیارى از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد .برخی از شکایتهاى کودکان در دوران مدرسه خصوصا در سالهای اولیه ، همچون سوزش سر دل یا درد معده و یا دردهاى پراکنده دیگر، ناشى از وجود یک اضطراب نهفته است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانى به کودک انتقال یافته و با این اختلالات بروز مى کند.
ژنتیک اضطراب اغلب از زمان کودکى و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکى برخوردار است. مطالعات در این زمینه روى دو قلوهایى که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابى به شدت در فرزندان دوقلوى والدین مضطرب، حتى آنانکه در محیطهاى مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهاى مخصوصى که واسطههاى شیمیایى مجزایى را تولید میکنند شناخته شده است .
ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بیاشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بیخوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.
این افراد دچار حملات اضطرابى پیشبینى نشدهاى میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال
ترسهاى اختصاصى یا ساده شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.
۴ـ ترس از مکانهاى باز
(Agoraphobia):
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع میشود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشتهاند.
این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
عبارت است از وسواس شدن افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیمارى میتواند بهصورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.در وسواس فکرى، فرد نمیتواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد. در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش میدهد.
این اختلال که بنام «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن میتواند براى هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید. اضطراب میتواند ناشى از یک وضعیت روحیـ اجتماعى، فیزیکى، زیستشناختى، اختلالات جسمانی ، اثرات جانبى داروها و یا ترکیبى از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهاى از این عوامل تشخیص و راهنمایى نماید .
حالات درونى فرد و انگیزههاى ناخودآگاه
ناتوانى فرد در مقابله با فشارهاى محیطى مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانى
احساس جدایى یا طرد شدن
احساس فقدان یا از دست دادن حمایت هاى عاطفى مثل مرگ همسر
تغییرات ناگهانى محیطى یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
حوادث طبیعى مثل زلزله ، سیل و … استرس ناشى از یک بیمارى جسمانی
استرس ناشى از مصرف داروها
استرس ناشى از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
القاء اضطراب ها و ترسهاى والدین در منزل و محیط
افکار و عقاید غیرمنطقى، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود
مثل اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید اغراق آمیز همراه است .
عوامل موثردر ایجاد اضطراب و تاثیرات آن در نوجوانان
سرچشمه بسیاری از ناراحتی های ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی می گردد :
که در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با تغییرات جسمانی:
نوجوان تغییرات ناشی از دوران بلوغ را بتدریج می پذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکاتی چون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی کامل و یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین بهتر است قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ نوجوان را بطور مناسب و با رعایت شئون اخلاقی، در جریان مشکلات و مسائل بلوغ از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانی های خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود به کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه ، دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم و مناسب را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان :
بررسی ها نشان می دهد که ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها، ناامنی، و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین موجب اضطراب بسیاری ازگروه می گردد. برای جلوگیری از اضطراب و تقلیل آن راه کارهای زیر ارائه می گردد :
والدین گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست تعامل و توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و مجبور به پنهان کاری نگردد.
سعی شود با نوجوان با ملایمت و استدلال روبرو شده و با گفتگو در وقت مناسب، به طور منطقی ، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها نمایند.
والدین و مربیان برای دوستان نوجوان اعتبار و احترام قائل باشند.
والدین و مربیان و… باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و سایرین است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر ، ناامنی شدید و عدم اعتماد به نفس هستند. یکی از عوامل اضطراب در نوجوانان کسب استقلال است. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فرآهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن امنیت روانی و جرات تجربه کردن، اعتماد به نفس، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرند، حتی اگر اشتباه کنند. و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تحقیر یا تنبیه قرار داد بلکه باید به آنها این مطلب را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از اشتباهات خود تجربیات مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
یکی از خصوصیات نوجوانان مخالفت با افراد مختلف است که گاه بصورت پرخاشگری بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب نوجوانان میگردد . بالا بردن میزان مقاومت و تحمل نوجوان در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای او، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. توصیه های زیر در این زمینه می تواند مفید واقع گردد:
پرهیز از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی ·
عدم ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان است و به کسب آزادی و استقلال او خدشه وارد میکند .
تقویت روحیه نوجوان با تکیه تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، و آموزش راه کارهای مناسب مواجهه با ناکامی
آموزش دادن کنترل خشم به نوجوان تا بتواند منطقی برخورد نموده و عواطف خود را بیان کندبی آنکه توهین و تحقیر به دیگران نماید بتواند ابراز وجود کند
عدم برخورد شدید و تنبیه و تحقیر نوجوان در برابر پرخاشگری او ، زیرا این تنبیه و تحقیر باعث تشدید پرخاشگری میگردد . بهتر است در زمان رفتار پرخاشگرانه نوجوان ، پاسخ نداد، اما در زمان مناسب او را متوجه رفتار غیر منطقی و عواقب رفتار وی نمود .
طبق اظهار نظر رسمى FDA (سازمان غذا و دارویى آمریکا) در سال ١٩٧٨، ده میلیون آمریکایى از داروهاى دسته بنزودیازپین ها استفاده میکردهاند. عدهاى معتقدند که این آرامبخش ها روش مؤثر و کم هزینهاى در مقایسه با سایر طرق درمانى است. عدهاى نیز بر اثرات مؤثر درمانهاى غیردارویى تأکید دارند. در گذشته داروهایى از خانواده بنزودیازپان ها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابى مورد استفاده قرار میگرفت.در حال حاضر استفاده از داروهاى ضدافسردگى مانندSerta line (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin) (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشترى دارد.تجویز داروهاى ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده میشود که بین ١٠ تا ٢٠% از مردم در نیمکره غربى تقریباً بهطور مرتب از این داروها استفاده میکنند
درمان غیردارویى شامل تکنیکهاى متعددى میباشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهاى کسب آرامش یاد داده میشود و بدین وسیله بدن خود به مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا برمى خیزد. تنآرامى یا آرامسازى (Relaxationـ تنآرامى یا آرامسازى)ـ مواجهسازى (exposure)ـ غرقهسازى (Flooding)ـ حساسیتزدایی (Desensitization) ـ سرمشقدهى (Modeling)ـ توقف فکر (Thought Stopping) ـ و موارد دیگر
با سلام وخسته نباشید خدمت شما من جوانی ۲۶ساله مشغول به کار نظارت کارگاهی هستم ولی به دلایل خجالت وافکار مزاحم نمی توانم وظایفم را به خوبی انجام بدم یکی از این افکار فکر به جنس مخالف ومتعاقب آن خود ارضایی است واین مسئله باعث شده در هنگام انجام فعالیت های دیگر مثل مطالعه وهمچنین کار فکر به این سو وآن سو منحرف گردد،یکدیگر از اختلالات به وجود آمده د ر من خجالت است ،که باعث شده علی رغم اینکه تلاشهایم بیش از دیگران است ولی به نتیجه مطلوبم نرسم، یکی از همین نتایج قبولی در دانشگاه غیرانتفاعی علی رغم میل باطنیم بود،هم اکنون هم وضعیت مناسبی برای ازدواج ندارم وتصمیم به ادامه تحصیل وادامه فعالیت های کاریم رو دارم ولی به دلایلی که گفته شد نمی تونم روشون تمرکز مناسبی داشته باشم،اگر امکانش هست راهنماییم کنید چون شهرستان هستم و امکان آمدن به مطب شمارو ندارم. خیلی متشکرم
سلام حمید عزیز.
درمان هیپنوتیزمی از طریق غیر حضوری تعریف نشده است و لازم است حضور داشته باشید . صمیمانه امیدوارم در شهر یا کشوری که هستید کسانی در این رشته فعالیت داشته باشند. موفق باشید.
سلام آقای دکتر
من مشکلی که دارم و اون اینه که بی جهت یک دفعه و بدون دلیل اضطراب به سراغم می اید و فکر می کنم که خدای ناکرده میخواد اتفاقی بیفته و اضطراب زیادی به جونم چنگ می زنه و خیلی درمانده میشوم . لطفا راه های مقابله کردن بااین احساس را بفرمایید .
با عرض سلام خدمت شما
من دچار مشکلی هستم که نمیدونم باید چکار کنم لطفا راهنماییم کنید. چند وقتی هست که موقع خواب ، به فکر مردن میفتم و احساس می کنم چیزی از عمرم باقی نمونده و دچار ترس و استرس می شم، نمی دونم باید چکار کنم؟ یعنی کلا همه جوره از دنیا نا امید می شم و میگم دیگه واسه چی باید به زندگی ادامه داد و حتی قبل از کنکور هم همین حس رو نسبت به درس خوندن پیدا کرده بودم و با خودم می گفتم نهایتا هم کنکور قبول بشم و درسم هم تموم بشه خوب بعدش چی میشه، و ……. واقعاً نمیدونم چکار باید بکنم تا از شر این افکار خلاصی پیدا کنم اصلا حس خوبی ندارم لطفا کمکم کنید. ممنون
سلام احسان عزیز.
بنظرم شما ترکیبی از اختلال خواب و اضطراب و افسردگی دارید . که هر سه از کاربردهای رایج هیپنوتیزم است. با حدود ۵ جلسه انشاءالله بهبودی می بابید و انگیزه پیدا میکنید.
سلا م آقای دکتر حریری
خیلی ممنون از مطالب خوب سایتتون و خیلی ممنون از اینکه به سوالات با صبر و حوصله پاسخ می دید . من تک فرزندم و بیش از حد به پدر و مادرم وابسته هستم و در بیشتر مواقع این فکر با منه که نکنه برای اونا اتفاقی بیفته و به خاطر این موضوع استرس و اضطراب خیلی زیادی دارم نمیدونم باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام الهه خانم
منهم خوشحالم که مطالب سایت برای شما و دوستان قابل استفاده و کاربردی است و از اینکه به اینجانب لطف و محبت دارید نیز سپاسگزارم . در پاسخ سوال شما باید بگویم
در گام اول شما باید سعی کنید مانع از ورود این دست افکار به ذهن تان شوید.و از تکنیک های مدیریت احساسات که صفحه ائی نیز در سایت موجود است استفاده کنید و برای نمونه تکنیک های حواس پرتی و از طرف دیگر روشهای تمرکز حواس می تواند به شما کند.
مثلا وقتی این دست افکار به ذهن تان امد باید سعی کنید خودتان را مشغول به یک فعالیت فکری لذت بخش مثل حل جدول ، دیدن تلویزیون ، بازی های رایانه ای، پازل و .. کنید.
تغییر وضعیت دهید و مثلا اگر بیکار هستید فعالیتی جدید را شروع کنید. به بیرون بروید و قدم بزنید. با اعضای خانواده وارد صحبت شوید و ..
در روشهای تمرکز حواس باید سعی کنید وقتی این افکار ناراحت کننده به ذهن تان رسید بر روی یک محرک مطلوب تمرکز کنید مثلا
در حالت آرامش بر روی یک مبل راحت بنشینید و یا پاهایتان را دراز کرده و به پشتی تکیه دهید و چشمهایتان را ببندید. یک منظره زیبا و یا جائی که دوستش دارید را در ذهن تان تجسم کنید.
سعی کنید جائی را که تجسم میکنید جزئیات آنرا ببینید و از آن لذت ببرید . شما می توانید این کار را با موضوعات دیگر نیز انجام دهید. خواهید دید که برای مدتی ذهنتان را تحت کنترل درآورده و از استرسها و نگرانی های محیط جدا شوید.
در ضمن افرادی مثل شما باید دامنه ارتباطی بسیار وسیعی داشته باشند مثلا سعی کنید دوستان زیادی برای خود داشته باشید. حتما چند دوست بسیار نزدیک و صمیمی برای خود داشته باشید و با آنها رابطه نزدیک برقرار کنید. با اعضای فامیل مثل خاله،عمه ، دایی، عمو و .. دایما در ارتباط باشید و صله رحم را فراموش نکنید. بعد از ازدواج هم سعی کنید رابطه ای بسیار نزدیک و صمیمانه با خانواده همسرتان داشته باشید.
در هر حال از دست دادن والدین چه دیر و چه زود، واقعیت زندگی همه ماست پس باید سعی کنید این مساله را بپذیریم اما نه اینکه دایما با آن درگیر شویم و خود را ناراحت و پریشان کنیم.
و نکته آخر و از همه مهمتر اینکه به خود و خدای خود ایمان داشته باشید. اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن به زندگی خود ادامه دهید.
با تشکر از سوال شما
آقای دکتر حریری
آیا زمانی که دچار استرس، اضطراب و دلشوره میشویم ، با انجام اینکارها جهت کنترل اضطراب موافقید ؟
درخواست کمک از دیگران، مشغول شدن به انجام کاری، صحبت با دوستان، خارج شدن از خانه برای مدت کوتاه، ورزش و بالاخره انجام تمرینات آرامسازی که در این تمرین عضلات،۱۰ تا ۱۵ ثانیه سفت و به آرامی شل میشود، این سفت و شل شدن عضلات که می گویند تاثیر خوبی برآرامش ذهن میگذارد.
سلام شیرین خانم.
اگر اضطراب شما ناچیز است و با اینها کم میشود یا از بین میرود و این کارها شما را آرام میکند که بتوانید بهتر مسایل را ببینید و تحلیل و توجیه و رفع کنید ، خب استفاده کنید . ولی بنظر میرسد این راه ها میخواهد بطور موقت روی اضطراب سرپوش بگذارد که بنظرم یا شدنی نیست یا بدتر باعث سربرآوردن اضطراب از جایی دیگر مثل بیماری های روان تنی و دلشوره های درونی و تشدید اضطراب می شود. در مورد درخواست کمک از دیگران، اگر منظورتان افراد عادی و غیر حرفه ای است ، شاید راه درستی را به شما نشان ندهند و توانایی راهنمایی صحیح نداشته باشند. هیپنوتیزم خیلی خوب در درمان اضطراب کمک میکند. در ضمن من با آن نحوه از ریلکسیشن که شما شرح دادید موافق نیستم . از کامنت شما بسیار سپاسگزارم.
10 دیدگاه ها
با سلام وخسته نباشید خدمت شما من جوانی ۲۶ساله مشغول به کار نظارت کارگاهی هستم ولی به دلایل خجالت وافکار مزاحم نمی توانم وظایفم را به خوبی انجام بدم یکی از این افکار فکر به جنس مخالف ومتعاقب آن خود ارضایی است واین مسئله باعث شده در هنگام انجام فعالیت های دیگر مثل مطالعه وهمچنین کار فکر به این سو وآن سو منحرف گردد،یکدیگر از اختلالات به وجود آمده د ر من خجالت است ،که باعث شده علی رغم اینکه تلاشهایم بیش از دیگران است ولی به نتیجه مطلوبم نرسم، یکی از همین نتایج قبولی در دانشگاه غیرانتفاعی علی رغم میل باطنیم بود،هم اکنون هم وضعیت مناسبی برای ازدواج ندارم وتصمیم به ادامه تحصیل وادامه فعالیت های کاریم رو دارم ولی به دلایلی که گفته شد نمی تونم روشون تمرکز مناسبی داشته باشم،اگر امکانش هست راهنماییم کنید چون شهرستان هستم و امکان آمدن به مطب شمارو ندارم. خیلی متشکرم
سلام حمید عزیز.
درمان هیپنوتیزمی از طریق غیر حضوری تعریف نشده است و لازم است حضور داشته باشید . صمیمانه امیدوارم در شهر یا کشوری که هستید کسانی در این رشته فعالیت داشته باشند. موفق باشید.
سلام آقای دکتر
من مشکلی که دارم و اون اینه که بی جهت یک دفعه و بدون دلیل اضطراب به سراغم می اید و فکر می کنم که خدای ناکرده میخواد اتفاقی بیفته و اضطراب زیادی به جونم چنگ می زنه و خیلی درمانده میشوم . لطفا راه های مقابله کردن بااین احساس را بفرمایید .
سلام نازیلای عزیز.
خب شما به درمان اضطراب احتیاج دارید که با حدود ۴ جلسه انشاءالله بهبودی می بابید .
با عرض سلام خدمت شما
من دچار مشکلی هستم که نمیدونم باید چکار کنم لطفا راهنماییم کنید. چند وقتی هست که موقع خواب ، به فکر مردن میفتم و احساس می کنم چیزی از عمرم باقی نمونده و دچار ترس و استرس می شم، نمی دونم باید چکار کنم؟ یعنی کلا همه جوره از دنیا نا امید می شم و میگم دیگه واسه چی باید به زندگی ادامه داد و حتی قبل از کنکور هم همین حس رو نسبت به درس خوندن پیدا کرده بودم و با خودم می گفتم نهایتا هم کنکور قبول بشم و درسم هم تموم بشه خوب بعدش چی میشه، و ……. واقعاً نمیدونم چکار باید بکنم تا از شر این افکار خلاصی پیدا کنم اصلا حس خوبی ندارم لطفا کمکم کنید. ممنون
سلام احسان عزیز.
بنظرم شما ترکیبی از اختلال خواب و اضطراب و افسردگی دارید . که هر سه از کاربردهای رایج هیپنوتیزم است. با حدود ۵ جلسه انشاءالله بهبودی می بابید و انگیزه پیدا میکنید.
سلا م آقای دکتر حریری
خیلی ممنون از مطالب خوب سایتتون و خیلی ممنون از اینکه به سوالات با صبر و حوصله پاسخ می دید . من تک فرزندم و بیش از حد به پدر و مادرم وابسته هستم و در بیشتر مواقع این فکر با منه که نکنه برای اونا اتفاقی بیفته و به خاطر این موضوع استرس و اضطراب خیلی زیادی دارم نمیدونم باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام الهه خانم
منهم خوشحالم که مطالب سایت برای شما و دوستان قابل استفاده و کاربردی است و از اینکه به اینجانب لطف و محبت دارید نیز سپاسگزارم . در پاسخ سوال شما باید بگویم
در گام اول شما باید سعی کنید مانع از ورود این دست افکار به ذهن تان شوید.و از تکنیک های مدیریت احساسات که صفحه ائی نیز در سایت موجود است استفاده کنید و برای نمونه تکنیک های حواس پرتی و از طرف دیگر روشهای تمرکز حواس می تواند به شما کند.
مثلا وقتی این دست افکار به ذهن تان امد باید سعی کنید خودتان را مشغول به یک فعالیت فکری لذت بخش مثل حل جدول ، دیدن تلویزیون ، بازی های رایانه ای، پازل و .. کنید.
تغییر وضعیت دهید و مثلا اگر بیکار هستید فعالیتی جدید را شروع کنید. به بیرون بروید و قدم بزنید. با اعضای خانواده وارد صحبت شوید و ..
در روشهای تمرکز حواس باید سعی کنید وقتی این افکار ناراحت کننده به ذهن تان رسید بر روی یک محرک مطلوب تمرکز کنید مثلا
در حالت آرامش بر روی یک مبل راحت بنشینید و یا پاهایتان را دراز کرده و به پشتی تکیه دهید و چشمهایتان را ببندید. یک منظره زیبا و یا جائی که دوستش دارید را در ذهن تان تجسم کنید.
سعی کنید جائی را که تجسم میکنید جزئیات آنرا ببینید و از آن لذت ببرید . شما می توانید این کار را با موضوعات دیگر نیز انجام دهید. خواهید دید که برای مدتی ذهنتان را تحت کنترل درآورده و از استرسها و نگرانی های محیط جدا شوید.
در ضمن افرادی مثل شما باید دامنه ارتباطی بسیار وسیعی داشته باشند مثلا سعی کنید دوستان زیادی برای خود داشته باشید. حتما چند دوست بسیار نزدیک و صمیمی برای خود داشته باشید و با آنها رابطه نزدیک برقرار کنید. با اعضای فامیل مثل خاله،عمه ، دایی، عمو و .. دایما در ارتباط باشید و صله رحم را فراموش نکنید. بعد از ازدواج هم سعی کنید رابطه ای بسیار نزدیک و صمیمانه با خانواده همسرتان داشته باشید.
در هر حال از دست دادن والدین چه دیر و چه زود، واقعیت زندگی همه ماست پس باید سعی کنید این مساله را بپذیریم اما نه اینکه دایما با آن درگیر شویم و خود را ناراحت و پریشان کنیم.
و نکته آخر و از همه مهمتر اینکه به خود و خدای خود ایمان داشته باشید. اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن به زندگی خود ادامه دهید.
با تشکر از سوال شما
آقای دکتر حریری
آیا زمانی که دچار استرس، اضطراب و دلشوره میشویم ، با انجام اینکارها جهت کنترل اضطراب موافقید ؟
درخواست کمک از دیگران، مشغول شدن به انجام کاری، صحبت با دوستان، خارج شدن از خانه برای مدت کوتاه، ورزش و بالاخره انجام تمرینات آرامسازی که در این تمرین عضلات،۱۰ تا ۱۵ ثانیه سفت و به آرامی شل میشود، این سفت و شل شدن عضلات که می گویند تاثیر خوبی برآرامش ذهن میگذارد.
ازپاسخ شما ممنونم
سلام شیرین خانم.
اگر اضطراب شما ناچیز است و با اینها کم میشود یا از بین میرود و این کارها شما را آرام میکند که بتوانید بهتر مسایل را ببینید و تحلیل و توجیه و رفع کنید ، خب استفاده کنید . ولی بنظر میرسد این راه ها میخواهد بطور موقت روی اضطراب سرپوش بگذارد که بنظرم یا شدنی نیست یا بدتر باعث سربرآوردن اضطراب از جایی دیگر مثل بیماری های روان تنی و دلشوره های درونی و تشدید اضطراب می شود. در مورد درخواست کمک از دیگران، اگر منظورتان افراد عادی و غیر حرفه ای است ، شاید راه درستی را به شما نشان ندهند و توانایی راهنمایی صحیح نداشته باشند. هیپنوتیزم خیلی خوب در درمان اضطراب کمک میکند. در ضمن من با آن نحوه از ریلکسیشن که شما شرح دادید موافق نیستم . از کامنت شما بسیار سپاسگزارم.