هیپنوتیزم، هیپنوتیزم درمانی، هیپنوتراپی، آموزش خود هیپنوتیزم، هیپنوتیزم بیدار دکتر حریری
افت تحصیلی و تلویزیون
۱۳۹۱-۱۰-۳۰
افسردگی ،هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری
سوالات افسردگی
۱۳۹۱-۱۰-۳۰
Show all

رها شدن از آزار خاطرات

رها شدن از آزار خاطرات ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری

رها شدن از آزار خاطرات

“توجه توجه
بدلیل کثرت سوالات لطفا به این نکته توجه فرمائید که :
خاطرات بد جزئی از زندگی ما هستند و واقعیت ها را نمی شود پاک یا حذف یا انکار نمود بلکه می توان آزار خاطرات بد را با هیپنوتیزم برطرف و یا کم نمود اما خود خاطره به عنوان یک واقعه بی ضرر باقی خواهد ماند . کلاً پاک کردن و حذف کردن خاطرات بد نه امکان پذیر است و نه صحیح است چون به فرض پاک کردن آن به مجرد شنیدن یک اسم ، دیدن یک صحنه ، استشمام یک عطر ، عبور از یک مکان و… مجدداً آن خاطره به وضوح زنده می شود . در ضمن روند درمان در روانکاوی ها بیاد آوری خاطرات سرکوب شده است تا مورد آنالیز قرار گیرد و هرگونه اقدام در جهت  فراموش کردن آنها خلاف روند درمان صحیح است.”

برای رها شدن از آزار خاطرات  گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌کند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.اگر دقت کرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌کند یا در آینده و کمتر پیش می‌آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند. نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می‌آید که نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به‌خصوص اگر خاطرات خوبی با آن داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.

ازاول به جدایی هم فکر کنید

وقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر ۲ باهم این توافق را داشته‌باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد.

در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا ۶ ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید.

علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم‌کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید.

اول شناخت، بعد احساسات

حواس‌تان باشد که برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا ۶ ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌کندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت.

در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌کنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم‌کم از نظر احساس نزدیک شوید.

صادق باشید

اگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید

که حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید.

توافق‌های بعد از جدایی

قبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی کنید، مثلا این‌که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید.

با اقتدار «نه» بگویید

اگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشکل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد

چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد. اگر قطع یک دفعه‌ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه کم شود.

مثلا اگر ۳ روز در هفته با هم صحبت می‌کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید

مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.

زمان و اقتدار به همراه هم کمک می‌کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌کند ولی باز هم نه می‌شنود، کم کم کنار می‌آید که از شما دل‌ ببرد.

۳ماه زمان نیاز دارید

وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌کشد که شرایط دوباره عادی شود.

این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی که برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب کرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا کوتاه‌تر باشد. معمولا ۲ تا ۳ ماه زمان می‌برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از ۳ ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند کمتر یا بیشتر باشد.

فردا سخت‌تر از امروز است

اگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به‌دلیل وابستگی این کار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه

دیگر یا یک سال یا حتی ۵ سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هرچه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید.

اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد.

بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت‌هایی شوید که کامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌کند.

انرژی‌تان را تخلیه کنید

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید،

پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به کارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است

پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

دستور ایست دهید

روانشناسان این روش را روش ایست ذهنی می نامند ، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود

و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌دهید

و از پیشروی آن جلوگیری می‌کنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.

چطور ذهن‌تان را خالی کنید

گاهی هم پیش می‌آید که ذهن ما آنقدر ازوقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود.

بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

از یک رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشوید

گاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان

احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاکتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌کنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌کنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید

بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید،

بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید که می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود.

با کسی حرف بزنید

گاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می‌رسد که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد،

از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می‌تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . .

در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید که قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما کمک بیشتری می‌کنند.


به‌دنبال تغییر باشید

بعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند کمک‌کننده باشد.

به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می‌توانید به سراغ کلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ که مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید.

در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید.

نگران حرف مردم نباشید

متاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می‌کنند که نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم،

در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل کنند.

اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از ۱۰ سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن‌هایی که قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید

حالا حمایت‌تان نمی‌کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و… .

هیپنوتیزم بیدار و مدیریت خاطرات بد

راه دیگر کنترل ذهن انجام تکنیکهای “ریلکس کاربردی” و یا” هیپنوتیزم بیدار” توسط پزشک متخصص است . با “هیپنوتیزم بیدار” میتوانید ذهنتان را مدیریت کنید و از افکار منفی و مزاحم و همچنین از شرو آزار خاطرات بد رهائی یابید . در کنار” هیپنوتیزم بیدار” میتوانید آموزش “خود هیپنوتیزم” را بیاموزید و بر زندگی خود مدیریت قوی داشته باشید .

مجله ایده آل

دکتر حریری ، پزشک ، هیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمان گر )  و عضو انجمن علمی بین المللی هیپنوتیزم بالینی ایران

 

9 دیدگاه ها

  1. کیمیا گفت:

    سلام آقای دکتر من دچار شکست عشقی و رابطه های نا مناسب شدم که بهم اسیب وارد کرد الانم بعد یکسال از رابطم با فردی که مدام از لحاظ روحی به من لطمه میزنه ولی من وابستگی شدید دارم و نمی تونم ازش جدا شم
    هیپنوتیزم کمکی می کنه که من ازین پسر دل بکنم؟ یا بتونم فراموش کنم؟ یا انقدر آزار دهنده نباشه برام نبود این شخص؟

    • سلام کیمیای عزیز
      بله با هیپنوتیزم رفع وابستگی و رفع خاطرات ناخوشایند نتیجه مثبت و زود هنگامی نسبت به سایر درمانها دارد زیرا تنها راه ارتباط با ضمیر ناخود آگاه هیپنوتیزم است . با تکنیکهای هیپنوتیزمی که بکار میبرم با ۶ جلسه امکان پذیر است . کسانی که نمی دانند از خودچگونه مراقبت عاطفی نمایند، به احتمل زیاد وابسته به اشخاص دیگری برای رفع این مسولیت می شوند. یادگیری چیرگی برای مقابله با وابستگی به جسارت نیاز دارد که در تکنیکهای هیپنوتیزمی آموزش لازم داده می شود و این ارزش اینرا دارد که بتوانید زندگی خود را بهتر و بیشتر کنترل نماییدو به سمت استقلال و آزادی گامهای موثری بردارید. وابستگی عاطفی که به نوعی زیر فشار قراردادن دیگران برای رفع نیازهای فرد بکار می رود، می تواند موقعیت های خوب را خراب و یا شرایط بد را بدتر سازد. میتوانید بوسیله قوانین رفتاری به همان نسبت که اشخاص مستقل عاطفی دارند، از این عواقب جلوگیری کنید. صرف نظر از احساستان، میتوانید بوسیله برقراری یک ارتباط خوب، بطوریکه اجازه دهید دیگران در راحتی و آرامش باشند به توافق با خود برسید. برخی از مردم بر این باورند که وجودشان همواره به تایید دیگران بستگی دارد و بر این اساس بقای خود را بر یک فرضیه اشتباه میگذارند. هنگامی که از لحاظ عاطفی وابسته هستید احتمال بیشتری دارد که مفهموی از انتظارات غیر واقعی و بیش از حد در مورد اشخاص نیز داشته باشید. جهت نوبت وقت ویزیت میتوانید با مطب با شماره ۴۴۲۹۵۵۹۶ بین ساعت ۱۱ صبح تا ۸ شب تماس بگیرید. موفق و سلامت باشید.

  2. نیما گفت:

    سلام اقای دکتر من ۳ سال هست با شخصی هستم
    ۲ سال و‌نیم‌ را با فکری اشتباه که ساخته ی ذهن دوستم بود و‌میگفت که با اون شخص رابطه جنسی داشته سپری کردم بهد از ۲ سال و‌نیم‌ متوجه شدم که کاملا دروغ‌ بوده همه چی و فقط دوستی ساده بوده
    الان بعد از این مدت با این که میدونم یه دوستی ساده بوده و این شخص خیلی خوب هست و همه جوره بهش اعتماد دارم و‌لی یک سری جملات به طور مثال گذشته هر کی‌به خودش مربوطه و یک سری چیزا که درگیری ذهنم که به گذشته داره را خودم رو باهاشون اروم‌ میکنم را مرتب تکرار میکنم واقعا عصبیم کرده شده وسواس برام
    خود من هم در گذشته با شخص دیگه ای بودم اصلا مهم نیست گذشته برام ولی خیلی ذهن و فکرم درگیره همین موضوع شده واقعا نمیتونم‌بدون این شخص و اصلا هم‌دوس‌ ندارم بهشون ضربه ی رو‌حی ‌وارد کنم چطوری این قضیه کنار بیام واقعا مسخرست و اذیت کننده ممنون میشم کمک کنید
    واقعا چون میدونم‌ چیزی نبوده مهم‌ نیست برام ولی تکرار اینا خستم کرده میترسم در اینده طرفم را اذیت کنم

  3. مینا گفت:

    سلام.اقای دکتر یبارم گفته بودم من همش ۵سالم بود ک ی اتفاقه بدی افتاد دقیق یادم نیست فقط ی تصویرایی موندع ک نمیدونم چقد صحت داره.ولی خیلی عذابم میده همش میگم چرا بیشتر حواسه خانوادم نبود بهم.همه رو مقصر میکنم خیلی ناراحتم. هرکار میکنم فراموشم نمیشه.میخام این تصویرا از ذهنم کلا پاک شه و هیچوقت برنگرده.هرکاری میکنم بخاطرش.بنظرتون ممکنه؟؟و امکان درمان حضوریم ندارم.

  4. نوشین گفت:

    سلام آقای دکتر
    من فقط ۲۳ سالمه، خواستگاری داشتم که برای شناخت بیشتر تصمیم گرفتیم مدتی با هم در ارتباط باشیم، خیلی بهش علاقه مند شدم اما بعد از مدت یک سال به رابطه ی سابقش با دختر خانومی که قبلش بهش خیانت کرده بود برگشت، من نابود شدم آقای دکتر نمی دونم چطور باهاش کنار بیام، تمام ذهنم درگیره و شرایط درسیم جوریه که باید هر چه سریع تر خودمو پیدا کنم اما اصلا نمی تونم رو درسام تمرکز کنم، آقای دکتر از نظر روحی داغونم
    مشکلم با هیپنوتیزم قابل حله؟

  5. سمانه گفت:

    هر مشکلی با خود درسی بهمراه دارد ، زمانیکه آن درس را فرا گرفتی مشکل از بین خواهد رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.