پرخاشگری و تست روانشناسی آن
۱۳۹۱-۱۱-۱۱
روش مطالعه
۱۳۹۱-۱۱-۱۱
Show all

اعتماد به نفس چیست ؟

 

اعتماد به نفس چیست ؟

اغلب مردم معنای واقعی کلمه ی “اعتماد به نفس” را به خوبی درک نمی کنند …به همین دلیل ان نوع از اعتماد به نفس وخود باوری را که مطلوب ومورد نظرشان است در زند گی تجربه نمی کنند چون فکر می کنند اعتماد به نفس یعنی این که ایمان واعتماد به موفقیتها یی که در کارها به دست می اورند.  در صورتی که اعتماد به نفس واقعی وحقیقی ان است که قبل از این که در کاری موفق شویم نوعی اعتماد به توانایی خود برای انجام ان کار داشته باشیم .

 “عزت نفس” یک منبع انرژی است. یک چتر وسیعی است که ” اعتماد به نفس ” زیر سایه ان است .اعتماد به نفس یعنی دیدن خودبه عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی ومنحصر به فرد .کفایت یعنی توانایی که درحد کافی وتسلط بر امور باشد. منحصر به فرد یعنی با توجه و در نظر گرفتن تفاوتهای فردی.

 به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی ان احساس و شناختی که از توانایی ها و محد ودیت های بیرونی ودرونی خود دارید .

 بنا براین وقتی که اعتماد به نفس وخود باوری خود را بر اساس آنچه به راستی هستید و نه بر اساس موفقیت ها و دست یابی ها یا شکست ها وناکامی های خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس وهیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت . حال با توجه به مفاهیم بالا می توان گفت که اعتماد به نفس واقعی همواره در درون خود شما تولید می شود نه از بیرون . اعتماد به نفس واقعی زاییده ی تعهد شما به خودتان است. این تعهد که هر انچه لازم باشد انجام خواهید داد تا به خواسته ها ونیازهایتان برسید. اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان . حقیقت اعتماد به نفس این نیست که نترسیم . بلکه ان است که بدانید ومطمئن باشید با این که می ترسید اما بی گمان دست یه عمل خواهید زد .

 انواع اعتماد به نفسدکتر حریری 2

* اعتماد به نفس رفتاری

* اعتماد به نفس احساسی ، عاطفی

* اعتماد به نفس روحی ومعنوی

به منظور انکه اقتدار شخصی لازم را به دست آورده و رضایت و غنایی که استحقاقش رادارید تجربه کنید ، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارید.

  • اعتماد به نفس رفتاری ، به معنای قابلیت وتوانایی در عمل کردن وانجام دادن کارهاست .از کارهای ساده گرفته تا کارهای سخت همانند جامه عمل پوشاندن به رویاهایتان .این همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست .

  •  اعتماد به نفس احساسی وعاطفی به معنای توانایی در تسلط وبه کنترل در آوردن دنیای احساس وعواطف شماست . این که بدانید چه احساساتی دارید ، معنای ان ها را بفهمید وبتوانید انتخابهای احساسی درست بکنید و ازخود در مقابل درد و رنج روحی ولطمه ها وصد مه های عاطفی محافظت کنید و بدانید چگونه روابطی صمیمی ، سالم و ماندگار خلق نمایید .

  •  سومین نوع از اعتماد به نفس که مهم ترین انها می باشد ، اعتماد به نفس روحی ومعنوی است . این نوع از اعتماد به نفس همانا اعتماد و ایمان شما به جهان هستی وکل آفرینش و موجودات است . این ایمان روحی که زندگی ، هدف ونهایتی  مثبت را در پی خواهد داشت وشمابه خاطر هدفی این جا هستید وزندگی تان برروی این کره خاکی هدف ومقصودی را دنبال می کند .

    اعتماد به نفس آن است که باور داشته باشید می توانید وتوانایی ان را دارید که تمام توانتان رابه کار بگیرید و شرایط واوضاع زندگی را آن گونه که مطلوب ودلخواه شماست تغییر دهید .

چگونه اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم ؟

اصل اول – گذشته را بپذیرید و ا ینده را دگرگون کنید

شما باید بدانید که گذشته را نمی توان تغییرداد اما آینده هنوز آفریده نشده است . آینده چیزی نیست جز اندیشه های شما وکوشش برای افریدن انها . منظور ما این است که در بند گذ شته نباشید نه اینکه از تجربیات ، خطاها وشکستهای گذشته درس نگیرید .پس باید عاقلانه به گذشته نگاه کرد و اندیشه و وقت خود را صرف چیزی کنیم که توان آفریدن ودگرگون ساختن آن را داریم .

اصل دوم – درباره اهدافتان با خود گفتگو کنید .

اهداف را به صورت جملاتی مشخص در اورید و به صورت جملات مثبت به خود بگویید.  اهداف باید واقعی ومعقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسی به انها ممکن نباشد ونه پیش پا افتاده که ارزش کوشیدن را نداشته باشند .اهداف معقولی برای هرساعت ، روز ، هفته وماه وضع کنید . موفقیت در اهداف کوتاه شما را برای دست یافتن به اهداف بلند مدت تشویق می کند و انگیزه تلاش را در شما بیدار می سازد . همواره اهداف را یاداور شوید تا بخشی از ضمیر ناخوداگاه شما گردد.

اصل سوم – تصمیم گرفتن را تمرین کنید .

روانشناسان نشان داده اند  که کودکانی که در سالهای اولیه زندگی خود تشویق شده اند تا برای خود تصمیم بگیرند از دیگر کودکانی که این موقعییت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالاتری کسب کرده اند .تمرین تصمیم گیری به شما کمک می کند تا نسبت به قدرت قضاوت خود اطمینان بیشتری به دست اورید ودرنتیجه اعتماد به نفس کامل تری کسب نمایید . مهم تصمیم گیری است . یادتان باشد که :

قضاوت درست نتیجه تجربه است وتجربه خود نتیجه چندین قضاوت نادرست . بنابراین از هر فرصتی برای تصمیم گیری استفاده کنید و این نیرو را در خود پرورش دهید . تصمیم گیری مستلزم خطر پذیری و احساس مسئولیت است.

اصل چهارم – نتایجی را که می خواهید در ذهن خود مجسم کنید .

تصویر روشنی را از آنچه می خواهید به دست اورید ، داشته باشید این کار باعث می شود تا انرژی خودرا بر ان هدف متمرکز کنید . این برخورد تصویری با همه آرمان ها و اهداف برای ما مفید است و یاری تان می دهد تا کم کم زمینه های دست یابی به انها را فراهم سازید .اگر می خواهید از شر خصلتی رها شوید خودر ا در حالتی تصور کنید که از آن خصلت هیچ اثری در شما نیست .همین تصویر وتکرار آن و انجام دادن تمرینهای اصلاحی به شما کمک می کند تا از آن خصلت نا خوشایند رها شوید .این کار خیال پردازی ، بی خاصیت نیست بلکه واقعیت روانشناختی پذیرفته شده ای است که به بسیاری از افراد یاری رسانده است .

اصل پنجم – دربرخی زمینه ها متخصص شوید .

آگاهی عمومی لازمه زندگی فردی و اجتماعی است اما کافی نیست . برای پیشرفت در زندگی فردی وحرفه ای شما باید در زمینه هایی متخصص ومنحصر به فرد باشید . همین نکته که شما چیزی می دانید ودیگران نمی دانند به شما اعتماد به نفس می دهد . باید اموزش مداوم را به عنوان یک اصل در زندگی خویش بپذیرید .

به خودتان عشق بورزید

شرط اساسی اعتماد به‌ نفس، خود را دوست داشتن و اساسی‌ترین مانع آن، خودشکنی است. برای اینکه اعتمادبه‌نفس داشته باشید، باید خودرا دوست داشته باشید. باید عاشق جسم و روح بود و شناخت و درک درستی از خویشتن خویش داشته باشید. شما در حقیقت، برگزیدهء آفریدگان خدائید. چرا که خداوند خطاب به انسان می‌فرماید: ”ای انسان، من از روح خودم در تو دمیدم” شاید درک همین یک جمله، اعتماد به‌ نفس را در شما به کمال برساند. در حقیقت، مقدمهء عشق به خود، عشق الهی است. شما تنها زمانی احساس پستی و خواری می‌کنید که خود را درست نشناخته و به حقیقت انسان بودن خود پی نبرده باشید.

 خود را تشویق و ستایش کنید به خاطر کوچکترین کار خوبی که انجام می‌دهید، خود را ستایش و تشویق کنید. شما عادت کرده‌اید برای کارهای بد و نادرست خود، هزاران بار خود را سرزنش کنید؛ اما یک بار هم خود را شایستهء تشویق و ستایش ندانسته‌اید. هیچ کدام از کارهای مثبت خود را کوچک و بی‌اهمیت تلقی نکنید.

 سلامت باشید

  اعتماد به‌ نفس تا حد فراوانی به میزان سلامت جسم و روح بستگی دارد. به‌طور معمول، افرادی که بیماری‌های جسمی و روحی داشته باشند، از اعتمادبه‌نفس خوبی برخوردار نیستند. خشم، رنجش، ترس، اضطراب، کینه، حسادت و بیماری‌های روحی و ذهنی باعث می‌شد کاهش اعتمادبه‌نفس شما به مراتب بیشتر گردد.

  اعتماد به‌ نفس، خودپرستی نیست خودشیفتگی با خودپرستی متفاوت است. شخصی که روح عالی اعتماد به‌ نفس در او است، به خود و دیگران عشق می‌ورزد؛ چون خود و دیگران را نشانه‌هائی از آفریدگار می‌داند. شما باید همواره متوجه باشید که برای خود و دیگران، همزمان ارزش قائل شوید. هم وقتی را برای رسیدن به خود و نیازهای خود در نظر بگیرید و هم وقتی را به دیگران اختصاص دهید و در هر زمان با عشق، به خود و دیگران خدمت کنید.

  احساس شایستگی کنید

  اعتماد به‌ نفس، احساس شایستگی نمودن است. خداوند فرموده‌اند: ”ما انسان را شبیه به خود آفریدیم” بنابراین تمامی صفت‌های خداوندی هر چند نه به طور مطلق، در ما به ودیعه نهاده شده است. تصور اینکه ما لیاقت موهبت‌های بزرگ را نداریم، به معنی نفی ارزش‌های الهی و ناسپاسی است. وقتی در حال استفاده از موهبتی هستید، به خود یادآوری کنید که من شایستگی این و بیشتر از این را دارم.

  از موهبت‌های الهی لذت ببرید.

  خود را از موهبت‌های الهی محروم نکنید. هر محرومیتی که به درازا بکشد، عدم شایستگی را به ذهن القاء می‌کند. با چشم بازتری به جهان اطراف خود نگاه کنید. چه امکانات بی‌شماری دارید که از آنها استفاده نکرده‌اید. بهره بردن یعنی احساس عدم شایستگی و این احساس، یعنی از بین بردن اعتماد به‌ نفس، بدون احساس گناه از موهبت‌های الهی لذت ببرید.

  احساس گناه بزرگترین مانع  اعتماد به نفس است

  یکی از بزرگترین مانع‌های اعتماد به‌ نفس شما، احساس گناه است. احساس گناه،اعتماد به‌ نفس را در شما سرکوب و نابود می‌کند. شایع‌ترین احساس گناه، این است که شما براساس نظام ارزشی و وجدان خود عمل نکنید. بهترین شیوه برای تغییر دادن خود و مسلط شدن بر شرایط، عشق ورزیدن به خویشتن است.

خود را سرزنش نکنید

  پیامد احساس گناه که نقش اصلی را در از بین بردن اعتماد به‌ نفس بازی می‌کند، سرزنش خود است. سرزنش خود یک برخورد بسیار خشن و ناملایم با خود است. غصه خوردن، غذا نخوردن، اعتصاب غذا کردن، عصبانی شدن و … از جمله برخوردهای خشن با خود می‌باشد. اگر دوست‌دار خود هستید، نباید با خود تند برخورد کنید.

  بیان و ذهنیت مثبت داشته باشید

  وقتی قرار است شما هر روز رشد کنید و شخصیتی کامل‌تر و بهتر باشید، نسبت به تصمیم و آینده? خود با بیان مثبت حرف بزنید. نگوئید: ”اعتمادبه‌نفس ندارم”، ”اراده‌ام ضعیف است”، ”مضطرب هستم” و … به‌جای آنکه با بیان منفی از خود حرف بزنید، به خود بگوئید: ”هر روز و هر شب شخصیت من از هر جهت، بهتر و بهتر می‌شود و اعتمادبه‌نفس من روز به روز بیشتر و بیشتر می‌گردد”.

 غلبه بر ترس

 یک مانع بزرگ اعتماد به‌ نفس، ترس است. بهترین و مؤثرترین راه غلبه بر ترس، اقدام است. در روانشناسی ترس گفته می‌شود به هر آنچه که از آن می‌ ترسید، نزدیک شوید و در آن فرو روید. اگر از کنفرانس دادن می‌ترسید، تنها راه‌حل شما کنفرانس دادن است. بار اول ممکن است از ترس، صدایتان بلرزد و نفس، کم بیاورید؛ اما با این وجود، دفعه بعد برایتان آسانتر خواهد بود.

  در پی کسب موفقیت، هر چند کوچک باشید

  اگر هدف‌های بزرگی دارید، ولی اعتمادبه‌نفس ندارید، این هدف‌ها خطرناک هستند. هدف‌های کوچک و موفقیت‌های سریع و کوتاه‌مدت، بسیار بهتر است. حتی هدف‌های بزرگتان را به هدف‌های کوچک تبدیل کنید ومرحله به مرحله سعی کنید به این هدف‌های کوچک برسید تا هدف نهائی و بزرگ شما عملی شود.

  همیشه تبسم بر لب داشته باشید

  اولین نماد درونی اعتمادبه‌نفس، رضایت خاطر است. شما برای اینکه در خود اعتمادبه‌نفس ایجاد کنید، باید حالت تبسم بگیرید. بدون تبسم از منزل خارج نشوید. از همه مهمتر، در تنهائی هم تبسم داشته باشید. تبسم و خندیدن، ”هورمونی” را در مغز ترشح می‌کند که ترشح این هورمون هنگام درد، سبب تسکین درد می‌شود. به‌خصوص هنگام وقوع مشکل، لبخند بزنید.

  حالت افراد موفق را به خود بگیرید.

  حالت، کسانی را به خود بگیرید که موفق، مصمم، پرتلاش و با اعتماد به‌ نفس هستند. در کمال آرامش، قدم‌ها را محکم برداشته، با چهره‌ای متبسم و روئی گشاده راه بروید، حالتی به خود بگیرید که گوئی از زندگی خود، کمال رضایت را دارید و هدف‌دار و جهت‌دار هستید.

  تنفس عمیق را تمرین کنید.

  تمام افراد افسرده و کم‌روحیه، بدون استثناء، تنفس سطحی دارند. میزان تبادل هوا در هر دم و بازدم، بسیار کم است. وقتی شما دم و بازدم عمیق دارید، اکسیژن بیشتری به مغز خود می‌رسانید. در نتیجه، کارآئی مغز افزایش می‌یابد.

  به خود مسلط باشید.

  با ورزش می‌توانیم عضله‌های خود را از خمودگی درآورده و نیروی جسمی را افزونی بخشیم. تسلط بر جسم،توانائی جسمی و روحی و تسلط بر عواطف و امیال را به ارمغان می‌آورد که منجر به اعتمادبه‌نفس می‌شود. دربرنامهء روزانهء خود، زمانی را برای ورزش در نظر بگیرید.

  ارتباط با خدا و نیروی توکل

  به خدا توکل کنید. هر چه ارتباط شما با خدا نزدیکتر باشد، اعتمادبه‌نفس بیشتری را در خود تجربه می‌کنید و هرچه ارتباط شما با خدا محدودتر گردد، ترس و اضطراب بیشتری بر شما چیره می‌شود. ارتباط با خدا به شما نیرومی‌دهد.

 کمک به دیگران

 کمک به دیگران، این نکته را در ذهن تثبیت می‌کند که من آنقدر توانا هستم که می‌توانم به دیگران کمک کنم.اعتمادبه‌نفس واقعی زمانی در شما شکل می‌گیرد که بخشی از وقت خود را به دیگران اختصاص دهید. البته کمک‌هائی که دیگران را به شما وابسته می‌کند، به هیچ وجه کمک نیستند و در حقیقت نوعی ظلم و ستم به‌شمار می‌روند.

  خود رابه دیگران وابسته نکنید

  اعتماد به‌ نفس با هر نوع وابستگی منافات دارد. شما به‌کار خود وابسته نیستید. با خود تأکید کنید کار شما است که به شما و انرژی و توانائی شما وابسته است. هیچ‌کس نمی‌تواند اسباب آرامش و رضایت شما را فراهم کند به‌جز خودتان، مراقب باشید دوست داشتن و علاقه شما ابتدا متوجه خود شما باشد و بعد متوجه دیگران. خود را تحت هیچ شرایطی به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکنید. شما دیگری را همیشه به خاطر روح انسانی و رفتار او باید دوست بدارید تا این دوست داشتن، روح انسانی شما را درهم نشکند.

  سعی نکنید همه را راضی نگه دارید

  کسانی‌که می‌خواهند همه از آنان راضی باشند، در واقع در تلاش هستند که خود نباشند. کسی که می‌خواهدهمه از او راضی باشند، مجبور است در آن واحد، ارزش‌ها، باورها و سلیقه‌های مختلفی را بپذیرد. این افراد در ”خودشیفتگی” ضعف دارند.

  برای خود ارزش و احترام قائل باشید.

ایران

دکترمحمد جواد حریری ، پزشک وهیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمان گر ) 

هیپنوتیزم ، هیپنوتیزم درمانی، هیپنوتراپی، اعتماد به نفس، هیپنوتیزم بیدار- دکتر حریری

53 دیدگاه ها

  1. mocho گفت:

    سلام جناب دکتر
    من ی آدم هستم ک تصورم نسبت به خودم مثل یک بنای قدیمی، ک سالهاست نه کسی در اون زندگی میکنه نه بهش میرسه، و آرام ارام در حال پوسیده شدن و حراب شدنه، من از بچگی هیچ وقت یادم نیست کسی با کلام محبت آمیز با من صحبت کرده باشه، متاسفانه همیشه تحقیر میشدم و کتک میخوردم و متاسفانه همیشه چه در جمع دوستان چه همسن های فامیل مورد تمسخر قرار میگرفتم، من در خال حاضر، حس میکنم ک هیچ کس به حرفام گوش نمیده چون فک میکنن مزخرف میگم، و متاسفانه اعتراف میکنم. خیلی پر حرفم و خیلی حساس و زودرنج، هستم و همش میخلم خودمو مطرح کنم، و البته همیشه سرزنش خود کم بینی و احساس گناه و حس خود کم بینی دارم، آقای دکتر لطفا کمکم کنید

    • سلام mocho عزیز.
      بهترین راه برای کمک به شما این است که از مدیر دفترم با تلفن ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ وقت بگیرید تشریف بیاورید تا وضعیت شما را بررسی و درمان را برایتان شروع کنم. برای شروع میتوانید یک وقت ۲۰ دقیقه ای تلفنی بگیرید تا شرح حال و جوانب مشکلات شما را بررسی کنم و درمان را برایتان شروع کنم.
      موفق باشید.

  2. زهرا گفت:

    سلام اقای دکتر… من ۲۳ ساله هستم… در روابطم مشکلی ندارم… فقط موقع کنفرانس دادن سر کلاسها شدیدا دچار اضطراب میشم… بطوری‌که نفسم دچار اختلال مبشه و بدنم مب لرزه و صدام… میخوام و باید که این مشکل رو حل کنم دلیبشم اینه که من دوست دارم معلم بشم و همین اضطراب مانعمه… میشه بگین بت هیپنوتیزم درمانش امکان پذیره یا نه؟ و گر هست چند جلسه؟ لطفا قیمت ویزیت رو هم اطلاع بدین ممنون

    • سلام زهرا خانم
      بله مشکل شما با هیپنوتیزم قابل درمان است .با شرح کوتاهی که داده اید ممکن است ترسهای اجتماعی باشد که در بررسی دقیقتری که در گرفتن شرح حال انجام میشود تشخصیص گذاشته می شود . اگر مشکل شما ترسهای اجتماعی باشد طی ۷ تا ۸ جلسه قابل درمان است .
      علائم فوبی اجتماعی ترس از یک یا چند موقعیت اجتماعی است: صحبت در جمع، انواع دیگر عملکردهای عمومی و گردهم آیی‌های اجتماعی، ملاقات افراد جدید، خوردن در جمع استفاده از خوابگاه‌های عمومی، مخالفت با دیگران در صحبت به اشکال مقتدرانه، این افراد معمولاً نگرانندکاری کنند یا چیزی بگویند که باعث خجالت و حقارت شود.

      بعضی افراد با فوبی اجتماعی تنها از یک یا دو موقعیت اجتماعی می‌ترسند و بعضی هم دارای ترس‌های منتشر هستند آنها از شرایطی که می‌ترسند دوری می‌کند یا آنها را با ناراحتی قابل ملاحظه‌ای تحمل می‌کنند. آنها هنگام حضور در شرایط اجتماعی علائم فیزیکی اضطراب از جمله تپش قلب، لرزش، عرق، انقباض ماهیچه‌ها، درد معده، خشکی دهان، تکان‌های سرد یا گرم و سردرد را گزارش می‌کنند.
      درمان‌های مبتنی بر شرطی سازی: بر اساس مدل‌های شرطی دو تکنیک رفتاری برای فوبی اجتماعی بکار گرفته شده است. ۱)مواجهه ۲) تن آرامی کاربردی یا خود هیپنوتیزمی . درمانگر با مواجهه درصدد است که پاسخ‌های ترس شرطی شده علائم اجتماعی را از بین ببرد. این عمل به واسطه واداشتن بیمار برای مواجهه مکرر با علائم ترس تا زمانی که اضطراب کاهش یابد انجام می گیرد.

      هدف تن آرامی کاربردی جایگزین کردن پاسخ شرطی جدید با پاسخ شرطی قدیمی (ترس) است تا بیمار به‌طور خودکاره به سرعت با یک کلمه نشانه آرامش یابند.

  3. گلشید گفت:

    سلام.اقای دکتر میخواستم بدونم با هیبنوتیزم میشه قرمز شدن صورت به هنگام خجالت یا ترس از صحبت کردن در جمع رو از بین برد؟؟این مشکل باعث فراری شدن من از جمع دوستام و مخصوصا فامیلم شده طوری که وقتی کسی ازم سوال میبرسه صورتم قرمز میشه و تبش قلب میگیرم.ایا راهی برای درمان قطعی من هست؟

  4. مهدی گفت:

    با سلام
    جناب آقای دکتر
    من از جنوب کشور هستم و دارای مسائل و مشکلاتی در زمینه عزت نفس و اعتماد به نفس هستم طوری که از وقت بلوغ احساس می کنم زندگی ام اصلا در اختیارم نیست. در انتخابهایم همیشه دودل هستم ترسم زیاد است. دایم خود را مقایسه می کنم احساس حقارت و حسادت دارم متاسفانه و تواناییهای خودم را باور ندارم زود جا می زنم. در کودکی هم مقایسه شده ام هم به من تشر زده شده است. دنبال درمان هم بوده ام اما دریغ از پیشرفت. روی خطاهای شناختی کار کرده ام به روانشناس و مشاور مراجعه کرده ام دوره شرکت کرده ام اما تاثیری نداشته یک نوع احساس پوچ گرایی دارم واقعا توانایی و استعدادم خوب است اما دریغ از استفاده هم خجول هستم. هم حساس و رودرنج و البته با تفکرات وسواسی. دایم احساس گناه می کنم و خودم را سرزنش می کنم البته در کودکی سرزنش هم شده ام. ۳۲ ساله هستم و لیسانس. معمولا خودم را هم دست کم میگیرم. ایا مشکل من قابل درمان است. ایا نسخه من نزد شماست و معمولا روند درمان چگونه است و چقدر طول می کشد؟
    با تشکر

    • سلام مهدی جان. سال نو مبارک.
      شرح حالی که داده اید هرچند شمه ای از مشکلات شما را بیان میکند، اما برای تصمیم گیری قدری مبهم است. قدر مسلم این است که برای افزایش اعتماد به نفس تکنیکهایی دارم که برایتان مفید است (مقایسه، حقارت، خودباوری، خجول بودن، خودکم بینی). برای افزایش ابراز وجود تکنیکهایی دارم که برایتان مفید است (جا زدن، توانایی استفاده از توانمندیها) برای رفع افسردگی تکنیکهایی دارم که برایتان مفید است (پوج گرایی، آثار افت عزت نفس، سرزنش خود) مسایل دوران کودکی هم که بجای خود تکنیکهایی دارد. شاید شما حدود ۱۲ تا ۱۴ جلسه نیاز داشته باشید. بنظرم با توجه به مشکلات درهم تنیده شما، پاسخ خوب و جامعی داده باشم! شادکام باشید.

  5. خريد گوشي کار کرده گفت:

    با تشکر و خسته نباشید سایت خیلی خوب و مفیدی دارید موفق و پیروز باشید

  6. زینب گفت:

    سلام
    مرسی از راهنمایی تون
    آقای دکتر من از ۷ سالگی تو مدرسه فهمیدم که چشمام ضعیفه ولی هیچوقت به کسی نگفته بودم تا همین چند وقت پیش والان عینک میزنم چشام خیلی ضعیف شده خانوادم که ازم پرسیدن چرا تا الان نگفته بودی بهشون گفتم نمیدونم واقعا هم نمیدونم گفتنش خیلی برام سخت بود چند ماه درگیرش بودم ولی وقتی گفتم خیلی سبک شد م احساس میکنم این هراس اجتماعی که شما میگین هم غلبه بهش همینقدر سخت باشه به نظر شما چرا من این همه سال چیزی نگفتم وفقط تو خودم ریختم

    • سلام زینب جان.
      بله اگر بخواهید خودتان به تنهایی این کار را بکنید نه تنها سخت بلکه شاید برایتان غیرممکن باشد اما همانطور که گفتم با روش من ۶ تا ۷ جلسه درمان نیاز دارید. همچنین نه تنها این مسئله که به احتمال نزدیک به یقین مسائل زیاد دیگری هم هستند که شما در خودتان میریزید و باید در طی همان جلسات روی آن برایتان کار کنم تا بتوانید براحتی ابراز کنید. موفق باشید.

  7. زینب گفت:

    سلام آقای دکتر من دختری ۲۱ ساله هستم با معلولیت جسمی واز ضعف اعتماد به نفس رنج میبرم دانشجو هستم و فکر میکدم همه چی درست میشه و لی نشد رشتم دوست ندارم امیخوام تغییر رشته بدم تو تمام دوران تحصیلم هیچوقت نتونستم سرکلاس ابراز وجود کنم والان هم که دانشجو هستم وضع همین با وجود اینکه درسم همیشه خوب بود ولی نمیتونم جواب بدم ولی بر عکس تو خونواده وفامیل اعتماد بنفس خوبی دارم تو بچگی هم با وجود ناتوانیم همبازی خوبی بودم وبچه ها منو دوست داشتن واز م حساب می بردن با وجود همه این به شدت به آینده امیدوارم و فکر میکنم فقط ضعف اعتماد بنفس و ابراز وجود سد رهم شده چند وقته پیش مشاور میرم ولی نتیجه نداده و نمیتونم تو جمع غریبه ابراز وجود کنم با اینکه همیشه دوست داشتم دوست صمیمی داشته باشم ولی هیچوقت نداشتم شما چه راهی بهم پیشنهاد میکنید از این قفس رها بشم

  8. مزدا گفت:

    سلام آقای دکتر … من ۲۴ سالمهو بسرم وتازگی ترس از جمع دارم … من عاشق قدرت و به قولی چرخوندن یه جمع هستم … رهبریرو دوس دارم این توانایی هم در خودم میبینم ولی تازگی ها آدم مشکوک تنها و سر خورده شدم که خودم به دلیل شرایط خانوادگی میدونم …. یه جورایی گاهیی خوبه خوبم و بیشتر اوقات بد بد هستم … آیا با هیبنوتیزم میشه شخصیت رک و ثابتیو واسه خودم به ارمغان بیارم ؟ من گیلان هستم و آیا برای درمان میشه بیش شما اومد و راه در روند بهبودی مشگل ایجاد نمیکنه ؟

    • سلام مزدا جان.
      من در ابتدای اولین جلسه یک شرح حال کامل از مراجعه کننده تهیه میکنم که کل مشکلاتش و خواسته ها و توقعاتش از درمان را بدانم تا بتوانم بهترین درمان هیپنوتیزمی را برایش طراحی کنم. ترس از جمع و افسردگی هر دو با هیپنوتیزم قابل درمان است. با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ جهت تعیین وقت تماس بگیرید . راه در روند بهبودی هیچ مشکلی ایجاد نمیکند در واقع بسیاری از مراجعین من از سراسر ایران مراجعه میکنند . موفق باشید.

  9. روشا گفت:

    سلام آقای دکتر. من زنی ۲۹ ساله هستم. مشکل من مربوط به اینه که خیلی راحت زیر بار حرف زور میروم. وقتی کسی با طعنه باهام حرف بزنه نمیتونم همون لحظه جوابش رو بدم بعدش میام با خودم هی کلنجار میرم و میگم چرا جوابشو ندادم. سر کار هم وقتی بالا دستام بهم زور میگفتن یا بی احترامی ، هیچ کاری نمیکردم ولی بعدش میرفتم خونه حرص بمیخوردم بخاطر همین کارم رو ول کردم که اعصابم بیستر از اون خورد نشه. در ضمن من بچه اول خونواده هستم پنج تا خواهر برادر بعد از من بدنیا اومدن. هیچ وقت از پدر ومادرم کلام محبت آمیزی نشنیدم. بچه که بودم از طرف والدینم تو جمع خیلی کتک خوردم. اعتماد به نفس پایینی دارم خیلی راحت به مردم اعتماد میکنم و و بعدش گول می خورم. در ضمن عر وقت کسی سرم داد میزنه زود تسلیم میشم. چون پدرم تو بچگی خیلی سرم داد میزد و من از این رفتارش خیلی میترسیدم. بنابراین هر کسی سرم داد میزنه فورا به عالم بچگی ام بر میگردم و میترسم از اون کسی که داد میزنه. خیلی به گذشته ام فکر میکنم. احساس میکنم از طرف خونواده ام خیلی در حقم ظلم شده. از خونواده ام بدم میاد. الان ازدواج کردم و یه بچه دارم. شکر خدا خیلی خوشبختم. شوهرم بر خلاف من خیلی مرد آرومیهو عصبی نیست. حال سوال من اینه آیا میشه من دید خوبی نسبت به گذشتم داشته باشم و این ضعف اعتماد به نفسم بهم برگردونده بشه. خواهشا مرا راهنمایی کنید. در ضمن من شهرستان هستم.

    • سلام روشا جان.
      افراد زیادی با این مشکلات به من مراجعه میکنند و مشکل شما، یکی نداشتن توانایی ابراز وجود است و دیگری نداشتن “مهارت نه گفتن” و دیگری وقایع دوران کودکی، و من برای این مشکلات تکنیکهای منحصر به فردی دارم که موثرند. یقینا شما نمیتوانید دید خوبی نسبت به گذشته داشته باشید چون گذشته خوبی نبوده است ! بلکه راه دیگری دارد. من سبک درمانی بخصوصی دارم و به همین خاطر افراد بسیاری از سراسر کشور به من مراجعه میکنند . افرادی مراجعه میکنند که به هر دلیلی تحمل دوری راه برایشان آسان تر از تحمل بیماری است. درمان غیر حضوری میسر نیست . موفق باشید.

  10. leily گفت:

    سلام اقای دکتر با هیپنوتیزم میشه اعتماد به نفس خودمون و بدست بیاریم یا نه من واقعا از این که اعتماد به نفس ندارم و خجالتی هستم دچار مشکلم و برام عذاب اوره هر وقت تلاش میکنم نتیجه نمیده

  11. مریم گفت:

    سلام آقای دکتر.خسته نباشید
    من دختری ۲۷ ساله هستم و اصلا از زندگی لذت نمیبرم.هیچوقت احساسه خوبی در زندگی نداشتم.الان مدتی است که خیلی سریع گریم میگیره.حوصله ی حضور در اجتماع و جمع فامیل را ندارم.چند وقت دیگه مراسمه عروسیم هست حتی حوصله ی عروسی و زندگیه مشترک را هم ندارم و همش فکر میکنم یه هیجانه خاصی آدم برای عروسی باید داشته باشه ولی من شوق و ذوقی ندارم و دچاره وسواسه فکریه شدید هستم.روزی نیست که فکره غم و ناراحتی در ذهنم نباشه.

  12. مهدی گفت:

    سلام آقای دکتر من ۳۳ سال سن دارم ازهمه می ترسم ازروبه روشدن باآدمها واین که قراره چه اتفاقی بیافته ترس دارم و دچار استرس واضطراب زیادی می شم ازهمه انتظار دارم راست گو باشند وقوانین رو رعایت کنن وقتی دیگران بامن شوخی می کنن ازشون بدم میاد ودوست ندارم باهاشون رفت و آمدی داشته باشم فکر میکنم اگرکسی به ماشینم سوار میشه داره ازمن سوئاستفاده میکنه ازخوردن وزندگی هیچ لذتی نمیبرم هی فکر میکنم دیگران رو ناراحت کردم فکر میکنم نکنه بامدیر مدرسه ام دعوام بشه رفته رفته از آدمها بدون دلیل یاباکوچکترین رفتار تنفرپیدامی کنم دلیل استرس راهم نمی دونم اما گذشته تلخ داشتم وازبچگی بادوتا نامادری بزرگ شدم وازبچگی ازسمت نامادری و پدرم طرد شدم و صبح تاشب کتک خوردم و هی به خاطرم می آید ۱۲ سال پدرم رو ندیدم واگرالآن هم پیشش برم بازمن و به خونش راه نمیده وحتی خوابش رومی بینم میترسم وخیلی ازاین مشکلها و فکر میکنم عامل صلی ترس و اضطراب برگرده به دوران کودکی .آیا این مشکلاتم باهیپنوتیزم صد درصد خوب میشه ودیگه برنمی گرده؟

  13. مهدی گفت:

    اقای دکتر از همه چی خسته ام از زندگی، ازخوردن ،همه چی برام سخته،برا ارتباط برقرار کردن
    اصلا هیچی لذت نداره،انگاراز همه چی میترسم هگه میشه راهنمایی کنید درضمن معلم هم هستم،جنبه شوخی اصلا ندارم

  14. فلاح گفت:

    سلام آقاى دکتر من ۴ سال پیش به بدبین شدم به همه چى به آینده به خودم ولى بیشتر از همه چیز به بدبینى در چهره انسانها مبتلا شدم، اما مدت زیادى سلامتى خودم را بدست اوردم، به گونه ایی که توانستم کارهاى بسیار زیاد خوبی براى خودم و زندگى خودم بسازم، اما متاسفانه ۵ روزه دوباره بدبین شدم و مخصوصا به انسانها یعنى احساس خوبى به هیچ کس ندارم ، چه باید کنم ،،،، راه حلى وجود داره ؟

  15. مجید گفت:

    ضمن عرض سلام و ادب به پیشگاه استاد حریری عزیز
    این دومین باری است که با شما مکاتبه میکنم. آقای دکتر با اینکه در سن کمی (۲۹ سالگی) موفق به دست یافتن به سمت مدیرعاملی یک شرکت موفق شده ام، اما با اینحال احساس میکنم در برخورد با افرادی که به لحاظ سازمانی و …از وضعیت بالاتری از من برخوردار هستند یا دست کم اینگونه وانمود میکنند، دچار اضطراب و نگرانی شده و قادر نیستم مطالب ذهنی و گزارشهایی را که جهت پرزنت آماده کرده بودم بخوبی معرفی و عرضه کنم. میدانم این وضعیت منبعث از از باورهای غلط نهادینه شده در ساختمان باورهای من است. به واسطه NLP و خودهیپنوتیزم پیشرفت نسبی ای کسب کرده ام، لیکن تا حد مطلوب فاصله بسیار و سرعت رشد من پایین است. خصوصا پیرامون موضوع باور از خود و اعتماد به نفس نیز احساس ضعف در بسیاری از موارد در وجودم غالب میشود .
    فکر میکنم برای موفقیت میبایست مشاوره ای دایمی با شما داشته باشم. لطفا مرا راهنمایی کنید.

    • سلام مجید عزیز.
      من از شما سپاسگزارم و به شما بابت پیشرفت اجتماعیتان تبریک میگویم. از آنجا که مکاتبه قبلی شما را بیاد ندارم از این بابت پوزش میخواهم . برای مشکلاتی که بیان فرموده اید تکنیکهای مشخص و مدون هیپنوتیزمی دارم تا بتوانید سریعتر و بهتر جایگاه اجتماعی خود را حفظ کنید . به نظرم بجای مشاوره دائمی بهتر باشد در ذهن خود یک دوره درمانی مثلا ۷ جلسه ای را در نظر بگیرید ، یعنی اینکه شما با مهارتهایی که یقینا دارید با چند جلسه درمان هیپنوتیزمی به نتیجه مورد نظرتان میرسید. موفق باشید.

  16. فلاح گفت:

    سلام آقاى دکتر من ۴ سال پیش به بدبین شدم به همه چى به آینده به خودم ولى بیشتر از همه چیز به بدبینى در چهره انسانها مبتلا شدم، اما مدت زیادى سلامتى خودم را بدست اوردم، به گونه ایی که توانستم کارهاى بسیار زیاد خوبی براى خودم و زندگى خودم بسازم، اما متاسفانه ۵ روزه دوباره بدبین شدم و مخصوصا به انسانها یعنى احساس خوبى به هیچ کس ندارم ، چه باید کنم ،،،، راه حلى وجود داره ؟

    • سلام فلاح جان.
      بنظرم این چیزی که شما میفرمایید وسواس فکری است نه بدبینی. باید حضورا شما را ببینم که با شرح دقیق مشکلتان بتوانم به شما کمک کنم . وسواس فکری را با تکنیکهایی که دارم میتوانم برطرف کنم . احتمالا شما درمان علمی و صحیح نشده اید . موفق باشید.

  17. پری گفت:

    سلام من از کمبود اعتماد به نفس خیلی رنج م برم فکر می کردم برم دانشگاه تا حدودی مشکلم حل میشه اما نه تنها بهتر نشد بلکه بدترم شد با همکلاسی های دختر رابطه ام خوبه اما با پسرا اصلا نمی تونم ارتباط بر قرار کنم اوناام فکر می کنند من خیلی مغرورم حتی اعتماد به نفس رفتن پای تخته و حتی اظهار نظر تو کلاس رو هم ندارم وقتی هم استاد ازم سوال می پرسه صدام اونقدر می لرزه که بیش ازچند کلمه نمی تونم جواب بدم فکر میکنم الانه که گریه ام بگیره خلاصه دانشگاه برام شده جهنم پر از استرس و اضطراب البته تو جمع های دیگه ام به غیر ازفامیلای نزدیک و دوستام همینجوریم خلاصه دارم هروز افسرده تر میشم نمیدونم باید چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید این مطالبی که بالا گفته شده سعی کردم انجام بدم ولی واقعا نتونستم

    • سلام پری جان.
      بنظر میرسد شما به سوشیوفمبیا یعنی به هراس حضور در جمع میگویید عدم اعتماد به نفس . درمانش تخصصی و حرفه ای است خودتان نمیتوانیدد انجام دهید . با تکنیک های من حدود ۶ تا ۷ جلسه درمان هیپنوتیزمی حضوری نیاز دارد . موفق باشید.

  18. تينا ش گفت:

    سلام خسته نباشید. اقای دکتر من حدودا ۲ سال بیش رو لباس بوشیدن و طرز تیب زدن دچار وسواس شدم . قبلش کاملا خوب بودم اما یهویی این فکر تو ذهنم اومد ک نکنه بد باشه تیبم. ازون ب بعد تا الا دیگه شب و روز خودمو با لباسای مختلف و مدل موی مختلف هی تجسم میکنم اما بازم از خودم راضی نمیشم و نمیتونم تصمیم بگیرم احساس میکنم باید کامل و بی نقص باشم تا خوب باشم مثلا لباس زیر مانتوم ک معلوم نیست و کسی نمیبینه اما اگه لباس بد ببوشم از خودم بدم میاد احساس نقص بودن بهم دست میده. حتی مردمم همه ناکامل و بد میدونم. جدیدا رو قیافه و ارایشم هم وسواس بی خود بیدا کردم از خودم بدم میاد اعتماد ب نفسم ب شدت کاهش بیدا کرده و ب همین خاطر همیشه ترس دارم ب دادم برسید چی کار کنم؟ قرص هالوبیریدول و سرترازینم میخورم اما هیچ فایده ای نداشته دیگه دارم ب جنون میرسم

    • سلام تینا ش عزیز.
      وسواس فکری عملی از بیماریهای مقاوم به درمان در روانپزشکی است که من در هیپنوتیزم درمانی برایش حدود ۱۴ جلسه درمان پیش بینی میکنم . با مدیر دفتر من خانم صادقی به شماره ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ جهت تعیین وقت تماس بگیرید . موفق باشید .

  19. mohadese گفت:

    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت آقای دکتر,آقای دکتر من شدیدا به کمک شما نیاز دارم من مشکل خود کم بینی و اعتماد به نفس پایین دارم و از ازدواج کردن می ترسم به خاطر اینکه روابط اجتماعییم خوب نیست آقای دکتر عاجزانه خو اهش می کنم که به من بگید آیا مشکلات من به خصوص اینکه تو روابط اجتماعییم مشکل دارم با هیپنوتیزم حل یشه یا نه? با تشکر

  20. asina گفت:

    salom man 17 solame aslan etimod be nafs nadoram wa kheli az in ranj mibaram hamishe saramo poin migiram qarore bad az chan moh donishgo beram wa kheli mitarsam

  21. محمد حقیقت گفت:

    سلام آقای دکتر؛من از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرم و این مسئله زندگی کاری و در ادامه آن زندگی شخصی من را با مشکل مواجه کرده؛می خواستم بدانم که آیا با هیپنوتیزم شدن این مشکل حل می شود؟متشکرم

  22. ابراهيم گفت:

    دیگران را ببخش نه به خاطر اینکه انها مستحق بخشیدن اند. بلکه به خاطر اینکه تو مستحق ارامشی
    چیزی که ما جستجو میکنیم جایی نیست مگر در وجود خودمان .

  23. الهام گفت:

    سلام آقای دکتر حریری
    آقای دکتر من دختر ۲۵ ساله هستم که از درد کمبود اعتماد به نفس دارم تمام زندگیمو میبازم و حس میکنم که دارم افسرده میشم و گاهی دوست دارم خودمو بکشم خسته شدم بس که پیش مردم ضایع شدم ذهنم درگیر همه چیز میشه و تمرکز ندارم اگر واقعا هیپنوتیزم خوبه حاضرم هزینه کنم فقط درمان شم خودم بشم الهام واقعی انقدر حسرت نخورم و گذشته اذیتم نکنه

    • سلام الهام خانم .
      در باره این مورد شما کمی به اطلاعات بیشتری نیاز هست . اگر مایل به درمان با هیپنوتیزم هستید میتوانید با تلفنهای دفتر من تماس بگیرید و تعیین وقت بفرمایید . بنظرم تقریبا ۶ تا ۵ جلسه نیاز هست. موفق باشید.

  24. پرستو گفت:

    سلام آقای دکتر حریری. من نزدیک ۳۶ سال سن دارم. هنوز ازدواج نکرده ام. بسیار عاطفی هستم و با هر کسی دوست شده ام بعد از مدتی به وی وابسته شده ام و موقع جدایی نیز به شدت افسردگی گرفته ام. خیلی که دقت می کنم می بینم مدتی که از دوستیمان می گذرد آن فرد را برتر از خود می بینم و همینکه این حس به من دست می دهد ناخودآگاه خود را کوچکتر می بینم و دیگر نسبت به هیچ یک از رفتارهایم اعتماد ندارد. در جمع دوستانه تپش قلب می گیرم, حرفی برای گفتن ندارم, حتی برخی اوقات آنقدر احساس اعتماد به نفس پایین می کنم که صحبت کردنم نیز تحت الشعاع قرار می گیرد. این استرس, اضطراب و کم خود بینی در بیشتر افراد خانواده ما وجود دارد. برادر و خواهر کوچکترم خیلی از من بیشتر به طوریکه بیشتر اوقات در جمع کاملا سکوت می کنند و ابراز نظر نمی کنند.
    لطفاً به من بگویید که این راهی به جز مورادی که شما عنوان کردین و به جز دارو درمانی دارد یا خیر؟ آیا هیپنوتیزم می تواند اساساً این مشکلات روحی و روانی را از بین ببرد؟ آیا این درست است که هیپنوتیزم حافظه را ضعیف می کند؟ و دیگر اینکه مزایا و معایب واقعی هیپنوتیزم را لطفاً صراحتاً عنوان فرمایید. من به کمک شما بعد از خدا نیاز دارم
    در ضمن من مدت یک سال است که به خاطر یک شکست عاطفی دچار هیپوکندریا شده ام و از دارو استفاده می کنم… لطفاً یک راه حل درست به من نشان دهید

    • سلام پرستو خانم .
      کاش شما در کلاسهای همکار من تحت عنوان ” تحلیل روابط دختر و پسر ” شرکت کنید . امروز چهارشنبه است اگر سریعا با تلفن های دفتر من ، خانم صادقی تماس بگیرید تا راهنمایی شویدخوب است. ( برای جمعه ) .
      استرس, اضطراب و کم خود بینی اضطراب اجتماعی و هیپوکندریا همه با هیپنوتیزم قابل درمان است و هیپنوتیزم موجب ضعیف شدن حافظه نمیشود و حتی برای تقویت حافظه بکار میرود . هیپنوتیزم هیچ خطری ندارد مگر برای انواع مختلف اسکیزوفرنی. موفق باشید.

  25. بهزاد گفت:

    جناب دکتر چیزی که تو ناخودآگاه آدم باشه با تغییر رفتار عوض نمیشه.من وقتی استرس و اضطراب دارم هرچقدر سعی میکنم که آروم باشم هیچ فایده ای نداره.الان ۲ جلسه هست که مشهد پیش یک هیپنوتراپ میرم.احساس میکنم هیپنوتیزم هم فقط شعاره و فقط پولم هدر رفته!

    • سلام بهزاد جان
      باید بطور کلی بگویم که آنچه از خودآگاه به ناخودآگاه رانده شده با تکنیکهای مختلف هیپنوتیزمی قابل بهینه سازی ، کمرنگ شدن و پاکسازی است که بسته به فرد ( سوژه ) طی جلساتی کم و بیش قابل انجام است . از اینکه بفکر درمان هستید و قدمهای اولیه اجرائی شدن آنرا برداشته اید قابل تقدیر است اما من فکر میکنم قضاوت کردن برای دو جلسه درمان کمی زود هنگام است ضمن اینکه ممکن است فردی با روش و تکنیک یک هیپنوتراپ به جهت مسائل و مشکلات جنبی آن ( مکان ، زمان، شرایط فردی و محیطی و … ) کمتر نتیجه بگیرد اما بوسیله هیپنوتراپ دیگر نتیجه متفاوت باشد . همچنانکه در سایر درمانهای پزشکی ، روانپزشکی ، روانشناسی و روانکاوی ، گفتار درمانی و شناخت درمانی هم اینگونه است . هیپنوتیزم هم مانند سایر علوم دیگر اگر از آن درست ، بموقع و صحیح استفاده شود، می تواند مفید و در غیر اینصورت می تواند نتیجه عکس داشته باشد .

  26. عباس گفت:

    سلام. ببخشید ولی فکر میکنم این حرفها بیشتر به شعار شبیه تا واقعیت. یا بهتر بگم سرپوش گذاشتن روی یه زخم متعفن و مزمن که در طول زندگی بوجود اومده. شاید فکر کنید من آدم بدبینی هستم. ممکنه اینطور باشه ولی بدونید مشکلات زندگی منو به این بدبینی دچار کرده. با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. با تشکر.

    • عجب چیزی نوشته اید عباس خان .
      به چند روش میشود به فرمایش شما پاسخ نوشت:
      – در عصر حاضر، شعار و مسایل غیر واقعی در کتاب اصلی و معتبر دانشگاهی، که پزشکان از روی آن درس میخوانند و متخصص روانپزشکی میشوند، نوشته نمیشود.
      – وزارت بهداشت و وزارت کشور و اداره ثبت انجمنهای علمی ، به انجمنی که علمی نباشد اجازه نمیدهند نام علمی روی خود بگذارد و آن را به ثبت برساند و فعالیت کند.
      – مراجعینی که من دارم ، و برای آنها کارهای هیپنوتیزمی انجام داده ام ، نظرشان با شما یکسان نیست.
      – اینطور که گفته اید شما خودتان هنوز تجربه نکرده اید و من نمیدانم در چه رشته ای و تا چه مقطعی تحصیل کرده اید، و بنظر میرسد بدون تحقیق کافی در این زمینه و بدون تجربه در این زمینه یک نوع پیشداوری دارید که با عرض پوزش، صحیح هم نیست.
      – بله مشکلات زندگی واقعا وجود دارند، اما ما میتوانیم به نوعی کمک کنیم. نه اینکه الزاما مثل یک مددکار اجتماعی کمک کنیم بلکه به شکلهای متفاوتی میشود تاثیر خوب گذاشت.
      – انشاءالله که با هیپنوتیزم کام شما هم شیرین شود !
      موفق باشید و متشکرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.