میگرن
۱۳۹۳-۰۶-۲۲
سرطان و امواج موبایل
۱۳۹۳-۰۶-۲۲
Show all

اضطراب اجتماعی

هراس اجتماعی یا اضطراب اجتماعی چیست؟اضطراب اجتماعی یا هراس اجتماعی، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری

هراس اجتماعی (که گاهی اضطراب اجتماعی نیز خوانده می‌شود) به ترس شدید از قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی اطلاق می‌شود. این ترس آنقدر شدید است که برخی افرادی که دچار هراس اجتماعی هستند را در صورت امکان از قرار گرفتن در این موقعیت‌ها باز می‌دارد. و همانند سایر هراس‌ها، این ترس متناسب با خطر واقعی که وجود دارد نیست. با وجودی که بسیاری از افراد از این که در برخی موقعیت‌های اجتماعی خاص دستپاچه و شرمنده شوند می‌ترسند امّا کنار آمدن با این وضعیت برای بعضی‌ها بسیار مشکل است. افرادی که دچار اضطراب اجتماعی هستند معمولاً خطر شرمندگی و دستپاچه‌شدن را بیش از اندازه، و در همان حال، توانایی خود برای رویارویی با آن موقعیت را کمتر از حدّ برآورد می‌کنند.
بسیاری از افراد در خلال دوران نوجوانی، احساس کمروئی و خجالتی بودن می‌کنند. تمام تغییرات فیزیکی و هیجانی که در این دوره در زندگی ما اتفاق می‌افتد، می‌تواند بر روی اعتماد به نفس ما در آینده تأثیرگذار باشد. و نوجوانانی که احساس اطمینان کافی برای پرداختن به این مشکل نداشته باشند، در آینده نیز نسبت به چیزهایی که در این دوران برایشان مشکل آفرین بوده حساس‌تر خواهند بود.
بسیاری از نوجوانان، به ویژه آن‌ها که به طور طبیعی کمی خجالتی‌تر از هم سن و سال‌های خود هستند، از این که در مرکز توجه قرار گیرند احساس ناراحتی می‌کنند. غالباً برای آن‌ها، درخواست قرار ملاقات، صحبت کردن در مقابل جمع و یا حتی نشستن بر سر میز غذا همراه با عدّه‌ای که آن‌ها را خوب نمی‌شناسند، کاری استرس‌زا و اضطراب آفرین است. امّا اکثر آن‌ها بالاخره با چند بار اشتباه کردن، راهی برای کنار آمدن با این مشکل پیدا می‌کنند.
اضطراب اجتماعی چیزی به مراتب فراتر از خجالتی بودن طبیعی و یا احساس ناخوشایندی که اغلب مردم گاه و بیگاه دارند است. هراس اجتماعی، کمروئی و خجالتی بودن مفرط است که با اضطراب همراه می‌گردد و باعث می‌شود که فرد کاری که دوست دارد را انجام ندهد و یا از حضور در موقعیت‌هایی که ممکن است مجبور به صحبت کردن با دیگران گردد اجتناب کند.
هنگامی که فردی آنقدر خجالتی باشد که با بعضی افراد خاص یا در برخی موقعیت‌های اجتماعی خاص صحبت نکند، به نوع خاصی از اضطراب اجتماعی دچار است که به سکوت گزینشی معروف است.
این عبارت همان‌طور که از نامش برمی‌آید یعنی صحبت نکردن («ساکت» ماندن) در برخی موقعیت‌ها و نه در همه جا (گزینشی). این افراد با کسانی که با آن‌ها احساس راحتی کنند (مثل افراد خانواده یا دوستان) و یا در بعضی مکان‌ها (مثل خانه) مشکلی در صحبت کردن با دیگران ندارند و با آن‌ها به طور عادی مکالمه می‌کنند. امّا در بعضی موقعیت‌ها چنان احساس ناراحتی می‌کنند که ممکن است اصلاً قادر به صحبت کردن نباشند.

عوامل پدید آورنده هراس اجتماعی

برخی نوجوانان مشکلات اضطرابی بیشتری نسبت به بقیه دارند. همچنین آن‌هایی که پدر و مادر و بستگان نزدیکشان مشکلات اضطرابی داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که بعدها دچار چنین مشکلاتی گردند. این امر ممکن است به دلیل ویژگی‌های بیولوژیک مشترک در بین افراد خانواده باشد. برخی ویژگی‌ها می‌تواند بر عملکرد مواد شیمیایی مغز (انتقال دهنده‌های عصبی یا برخی هورمون‌های استرس) که تنظیم‌کننده وضعیت خلق و خو مثل اضطراب، کمروئی، عصبی بودن و استرس هستند، موثر باشد.

برخی افراد با شخصیتی محتاط به دنیا می‌آیند و به طور طبیعی نسبت به موقعیت‌ها و وضعیت‌های جدید حساس هستند و از قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی خجالت می‌کشند. این امر ممکن است در پیدایش هراس اجتماعی نقش داشته باشد. برخی دیگر ممکن است با توجه به تجربیاتی که در زندگی کسب می‌کنند، شیوه‌ای که دیگران نسبت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهند و یا رفتارهایی که در پدر و مادرشان یا دیگران می‌بینند، در طول زندگی شخصیت محتاطی پیدا کنند. اعتماد به نفس کم و فقدان مهارت‌های انطباقی برای مدیریت استرس‌های طبیعی نیز می‌تواند در پیدایش هراس اجتماعی نقش داشته باشد. همچنین آدم‌های نگران، کمال‌گرا یا کسانی که به سختی از اشکالات کوچک می‌گذرند، احتمال بیشتری دارد که دچار هراس اجتماعی گردند.

کنار آمدن با هراس اجتماعی

با هیپنوتیزم میتوان  به کسانی که دارای اضطراب اجتماعی هستند کمک کرد  تا این افراد مهارت‌های انطباقی برای مدیریت اضطراب شان را به دست آورند. این امر شامل درک و تنظیم افکار و باورهایی که باعث اضطراب می‌شوند، یادگیری و تمرین مهارت‌های اجتماعی برای افزایش اعتماد به نفس و جسارت، و سپس به کاربردن تدریجی و آهسته این مهارت‌ها در وضعیت‌ها و موقعیت‌های واقعی است.

یادگیری روش‌های تن آرامی  یا ریلکسیشن (Relaxation) مانند تنفس و تمرین‌های شل کردن عضلات و یادگیری تکنیک های خود هیپنوتیزمی می‌تواند یکی از عناصر درمان باشد. تمرینات نمایشی ذهنی یا تصویر سازی ذهنی نیز می‌تواند مفید باشد. در این تمرینات، هیپنوتراپیست ، نوجوان را در مسیر تصویر سازی های ذهنی هدایت نموده و وضعیت‌های خاصی را در نظر می‌گیرند و در آن به ایفای نقش می‌پردازند. این کار می‌تواند انجام این رفتارها را به هنگام مواجه شدن با شرایط واقعی، برای نوجوان آسانتر و خودکارتر سازد.

گاهی اوقات صحبت‌هایی که فرد با خودش می‌کند باعث به وجود آمدن اضطراب در او می‌گردد. بنابراین یکی از روش‌های درمان می‌تواند اصلاح این گونه صحبت‌ها و یادگیری انجام صحبت‌های مثبت‌تر با خود باشد که به تقویت اعتماد به نفس و مهارت‌های انطباقی بیانجامد. نوجوان می‌تواند با راهنمایی روان درمانگر، افکار فعلی خود درباره موقعیت‌های خاص را اصلاح کند و از نگرانی‌های خود بکاهد.

غلبه بر افکار نگران کننده

افکار نگران کننده دارای کیفیت خاصی هستند. آن‌ها معمولاً به شکل سوالی با این مضمون که «چه می‌شود اگر…….. » شروع می‌شوند و بیشتر منفی هستند تا مثبت. مثال‌هایی از این‌گونه افکار چنین است: «چه می‌شود اگر هیچ آشنایی بر سر میز نباشد که کنارش بنشینم؟» و «چه می‌شود اگر در امتحان رد شوم؟». افکار نگران کننده معمولاً بدتر و بدتر می‌شوند تا جایی که فرد نه تنها فقط انتظار چیزهای بد را دارد بلکه در انتظار بدترین چیز ممکن است.

هنگامی که فردی با هراس اجتماعی به این فکر می‌کند که معلّم او را برای درس دادن احضار کند، به احتمال زیاد این سوالات از ذهنش می‌گذرد: «چه می‌شود اگر جواب اشتباه بدهم؟» یا «چه می‌شود اگر بچه‌ها به جوابم بخندند؟» و یا افکاری مانند: «من نمی‌توانم جواب دهم. خیلی سخت است. من قاطی خواهم کرد و جواب اشتباه خواهم داد» »معمولاً صحبت کردن با خود، باعث بدتر شدن اضطراب می‌گردد و الگوهای اجتنابی فرد را تقویت می‌کند. اصلی‌ترین پیامی که افراد در خلال این صحبت‌کردن‌های با خود به خودشان می‌دهند این است که «خیلی ترسناک است» و «من نمی‌توانم از عهده‌اش برآیم.»
هیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمان گر ) در هیپنو آنالیزمی‌تواند به فرد کمک کند تا این افکار را شناسایی نموده و مورد بررسی قرار دهد. برای مثال، دانش‌آموزی که نگران احضار شدن توسط معلم در کلاس است باید بررسی کند که چقدر احتمال دارد که او جواب غلط بدهد. اگر او معتقد گردد که معمولاً جواب درست را می‌داند، در این صورت احتمال این که جواب غلط بدهد بسیار کم می‌شود. سپس روان درمانگر می‌تواند بر روی مهارت‌های انطباقی در مواردی که دانش‌آموز اشتباه می‌کند و چگونگی جایگزین ساختن افکارهای نگران کننده با افکار آرامش‌بخش کار کند.
برای مثال، فرد می‌تواند تصوّر کند هنگامی که دوستش به یافتن اعتماد به نفس مجدّد نیاز دارد به او چه می‌گوید و یاد بگیرد که خودش نیز همان گونه فکر کند.
دارو درمانی نیز برای درمان هراس اجتماعی در برخی نوجوانان می‌تواند مفید باشد. غالباً داروهایی که به تنظیم عملکرد سروتونین (ماده‌ای شیمیایی در مغز که به ارسال پیام‌های الکتریکی مربوط به خلق و خو کمک می‌کند) تجویز می‌گردد. هر چند دارو درمانی مساله را به طور کامل حل نمی‌کند امّا می‌تواند باعث کاهش اضطراب گردد و به نوجوان فرصت دهد تا به تمرین برخی از روش‌های مثبتی که در بالا ذکر شد بپردازد.

ایستادن در برابر «اضطراب اجتماعی»

واژه «اجتماعی» اشاره به در میان مردم بودن دارد. وضعیت هایی مانند صحبت در جمع، رفتن به جلسه امتحان و رستوران ها،نشستن درحضور دیگران ، استفاده از اماکن عمومی و صحبت با تلفن نمونه ای از قرارگرفتن در وضعیت های گوناگون اجتماعی است.
واژه «اضطراب» هم به یک حالت روانی و عاطفی اشاره دارد که ممکن است از یک احساس ناراحتی کوچک به ترس یا وحشت حاد ادامه یابد. اضطراب طولانی یا شدید ممکن است منجر به بروز نشانگان جسمانی مثل تعریق، لرز، تهوع و احساس گیجی شود. اضطراب عموماً واکنشی است که در شرایط ترس آور رخ می دهد و با افکار منفی و هراس آور تشدید می شود.
آنچه که افراد دارای این اختلال را نگران می کند، ترس دائم از مورد انتقاد واقع شدن است یا ترس از رفتاری که ممکن است سبب شرمندگی یا تحقیر آنها شود این افراد همواره احساس می کنند که زیر ذره بین دیگران قرار دارند. افراد دارای این اختلال قبل از وضعیت های خاص مثل رفتن به مهمانی و غذاخوردن در جمع ، دچار واهمه می شوند. این نوع اختلال می تواند منجر به بروز نشانگانی مانند تپش قلب، غش، تهوع، تنگی نفس و تعریق زیاد شود. اضطراب اجتماعی ممکن است برای تعدادی از افراد آنقدر ناراحت کننده و استرس زا باشد که آنها از حضور در محیط های عمومی و جمع خودداری کنند و اغلب موجب می شود تا افراد در محیط های کاری، آموزشی ، اجتماعی و خانوادگی عملکرد مطلوبی از خود نشان ندهند.
مبتلایان به این اختلال نیاز به درمان و حمایت دارند تا به شرایط عادی زندگی بر گردند. اشخاص دارای این اختلال اغلب می دانند و آگاهند که ترس آنها غیرواقعی و افراطی است اما در تغییر افکار و احساسات خود ناکام هستند. برخی افکار و باورها با اضطراب اجتماعی ارتباط دارد از جمله : من جایگاه خوبی ندارم، من به نظر احمق می رسم، من قادر به صحبت با افراد دیگر نیستم، من آنقدر حقیر هستم که نمی توانم با دیگران صحبت کنم.
برای تعدادی از افراد دارای این اختلال ممکن است فقط بعضی شرایط ناراحت کننده باشد و در سایر محیط ها مطمئن و عادی رفتار کنند. مثلاً ممکن است در محیط کاری دچار این نوع اختلال شوند ولی در جمع دوستان خود عملکرد مطلوبی از خود نشان دهند. بعضی ها ممکن است اضطراب اجتماعی فراگیری داشته باشند که در همه شرایط و وضعیت های اجتماعی دچار ناراحتی و نگرانی شوند.
اختلال « اضطراب اجتماعی» ممکن است در همه افراد از همه مشاغل و سنین و در هر دو جنس رخ دهد.
تکنیک های سودمندی از جمله مبارزه با باورها و ترس های غیرمنطقی و شیوه های یادگیری مواجه شدن باوضعیت های ترس آور، تن آرامی  ، آموزش مهارت های اجتماعی ، حساسیت زدایی و درمان حمایتی وجود دارد. برای کاستن از ناراحتی و نگرانی لازم است نکاتی به کار گرفته شود:
در صورت امکان از قرار گرفتن در محیط هایی که موجب ترس و ناراحتی شما می شود اجتناب کنید
حضور در شرایطی که در آنها احساس راحتی و آرامش می کنید را جایگزین حضور در شرایط و موقعیت هایی کنیدکه موجب نگرانی و ناراحتی شما می شود.

آرام و مطمئن عمل کنید
باافکار منفی خود مبارزه کنید، برای مثال به خود بگویید چه علتی وجود دارد که دیگران مواظب رفتار من باشند و رفتار مرا زیر نظر بگیرند یا این که فکر کنند که من احمق هستم.
تکنیک های مناسب نفس کشیدن و آرمیدگی را یاد بگیرید تا این که شما ابزاری را برای اوقاتی که نگران و مضطرب هستید داشته باشید

به خودتان بازخورد مثبت دهید

محققان معتقدند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی منجر به ظهور و وجود اضطراب اجتماعی می شود. نظریه های بیولوژیکی عنوان می کنند که تعدادی از بچه ها با آمادگی ژنتیکی برای احساس شرمندگی یا یک خلق ناراحت کننده که منجر به اضطراب اجتماعی می شود متولد می شوند. علاوه برآن، الگوهای خانوادگی مشخص، نحوه تربیت بچه ها و تجربیات دوران مدرسه سهمی در بروز این اختلال دارد. همچنین تعدادی از تحقیقات نشان می دهد داشتن والدین دارای این اختلال تأثیر زیادی در ابتلای کودکان به این اختلال دارد. بسیاری از والدین دارای این اختلال به کودکان خود این نکته را انتقال می دهندکه جهان پر از تحقیر و سرزنش است و برای پرهیز از این خطر باید مواظب رفتار بود.

رشد اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی ممکن است اشکال گوناگونی در سنین متفاوت به خود بگیرد. بچه های خیلی کوچک که دارای این اختلال هستند در وضعیت های اجتماعی خیلی خجالتی و کم رو عمل می کنند اغلب به یک بزرگ تر می چسبند، از مشارکت در بازی های گروهی امتناع می کنند و به ندرت باهمسالانشان صحبت می کنند. تا هشت سالگی ، بچه های با اضطراب اجتماعی، ممکن است از قبول دعوت دیگران امتناع کنند. آنان اغلب از رفتن به مهمانی ها یا بیرون خودداری می کنند، در کلاس مشارکت نمی کنند و تنها با اشخاص معدودی صحبت می کنند. این مشکلات اولیه اگر حل نشود ممکن است اضطراب اجتماعی تا سنین بالاتر ادامه یابد. بعضی مواقع بیشتر بچه ها و جوانان به خوبی به درمان رفتاری – شناختی همراه با دارو درمانی واکنش مثبت نشان می دهند.

در درمان این اختلال باید بیماران به طور منظم آموزش ببینند تا به جای فرار و اجتناب از موقعیت های به وجود آورنده ناراحتی با این اختلال رودررو شوند و رفتار واقع بینانه از خود نشان دهند. باید نحوه مبارزه با افکار منفی و غیرمنطقی و مدیریت خشم به آنها آموزش داده شود .

اضطراب اجتماعی، خروج از میدان مغناطیسی جامعه

اضطراب واسترس، فشار و فرسایش بدن هنگامی رخ می‌دهد که با محیط پیوسته در حال تغییر، سازگار شویم. چنین تغییراتی آثار هیجانی و جسمانی بر ما می‌گذارد و می‌تواند احساسات مثبت یا منفی ایجاد کند.
شاید در کوتاه مدت به نظر برسد تاثیر جدی در فرد نداشته باشد اما در دراز مدت آثار عمیقی بر سلامت روان فرد می‌گذارد و گاهی نیز استرس‌های کوچک خطرناکترند.

عوامل مختلفی موجب اضطراب و استرس در افراد می‌شود، مرگ عزیزان، طلاق و جدایی والدین، زنـدانی شدن، ازدواج کردن، نداشتن امنیت شغـلی، اخراج از کار، تغییر شغـل، بازنشستگی، شنیدن دروغ و فریب خوردن‌های متوالی، ناکامی و شـکـست در امـور زندگی، کـشمـکـش، ناسـازگـاری و تعـارض با خـود یا دیگران، ناامنی‌های اجتماعی، نــداشـتن درآمـد کافی، نداشتن دوست و فامیلی که انسان به حمایت آنها امیـدوار باشد، معلولیت یا داشتن یک معـلول در خانـواده، بیماری شدید و غیرقابل درمان یا دشوار درمان، حوادث و اتفاقات تلخ فردی یا اجتماعی و بدهکاری، بخشی از این عوامل است که می‌تواند استرس‌زا باشد. هیجانهای مثبت و منفی که در زندگی فردی یا اجتماعی شخص رخ می‌دهد اگر از یک حد طبیعی بالاتر رود آثار جبران‌ناپذیری در بهداشت روان فرد و اطرافیان او می‌گذارد. البته همه اینها بستگی به میزان ظرفیت فرد نیز دارد.

با توجه به اینکه هنوز راه‌های مقابله با این مسئله مهم و آموزش‌های لازم را به خانواده‌ها به خصوص جوانان یاد نداده‌ایم. مخصوصاً مواقعی که نوجوان یا جوان دچار یاس، سرخوردگی و ناکامی می‌شود باید هیجانات خود را به گونه‌ای تخلیه کند که اگر از راه صحیح صورت نگیرد منجر به واکنش‌های شدید و در پاره‌ای موارد به وقایع اجتماعی تلخ تبدیل می‌شود.

ما در مواقعی که افراد دچار خشم و یا استرس هستند آنها را به آرامش دعوت می‌کنیم، در حالی که باید به گونه‌ای صحیح این خشم یا ناکامی و استرس را در آنها تخلیه کنیم. استرس، آثار منفی زیادی دارد از جمله بی‌اعتمادی، طرد، خشم و افسردگی که این احساسات به نوبه خود به مشکلاتی مانند سردرد، ناراحتی یا زخم معده، جوش و خارش پوست، بی‌خوابی، فشار خون بالا، بیماری قلبی و سکته مغزی را ایجاد می‌کند.

کنترل فشار‌های اجتماعی با مدیریت صحیح

زمانی که هر پدیده‌ای، وجدان و روان جمعی را تحریک کند التهاب، استرس، ناامیدی و دلزدگی را به همراه خواهد داشت.

روانشناسان و جامعه‌شناسان معتقدند باید مراقب وجدان و روان جمعی بود تا آزرده نشود زیرا با تحریک شدن آنها، کنترل آن سخت می‌شود و همه نهادها یا نظام‌های اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و کارکرد اجتماع تبدیل به بد کارکردی می‌شود. گاهی افراد احساس می‌کنند حقشان ضایع شده است و استرس و التهاب به آنها وارد می‌شود و در نتیجه دچار پرخاشگری و واکنش‌های تند یا بی‌اعتمادی می‌شوند. این بی‌اعتمادی‌ها یا پرخاشگری‌ها به سه شکل نمایان می‌شود.

یکی به شکل خروج از دایره ارزش‌ها، قانون و هنجار جامعه که به بی‌اعتمادی گرم، مثل تخریب و فحاشی کشیده می‌شود؛ یا دچار انزوا می‌شوند که به بی‌اعتمادی سرد منجر می‌شود و شکل سوم خروج از میدان مغناطیسی است، یعنی سعی می‌کنند از جامعه دور شوند که همه آنها خسارت‌های جبران‌ناپذیری به بستر جامعه وارد می‌کند. مانند خروج سرمایه‌های اقتصادی و روانی که تنها راه مقابله با این مشکل مدیریت صحیح بحران‌ها یا تلاطم‌های اجتماعی است.

مطالب مرتبط

اضطراب چیست؟

عوامل اضطراب زا

درمان موثر اضطراب ، هیپنوتیزم

مدیریت اضطراب و استرس

هیپنوتیزم اضطراب چاقی

اضطراب و افسردگی

آرامش با تکنیکهای رفع اضطراب

اضطراب شایعترین علت تپش قلب

اضطراب امتحان

مواد غذایی ایجاد کننده اضطراب

دکتر حریری ، پزشک ، هیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمان گر )

و عضو انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران

13 دیدگاه ها

  1. Bb گفت:

    سلام ببخشید من دختر ۱۸ ساله ای هستم که
    ترس خیلی خیلی شدیدی در روابط اجتماعی دارم وقتی که حتی برای سه نفر هم حرف میزنم
    دچار استرس شدیدی میشم طوری که دستام و کل بدنم و صدام میلرزه، رنگم میپره، نفس کم
    میارم و از همه مهمتر لکنت زبان عجیبی پیدا میکنم . حس میکنم که فوبیای اجتماعی
    دارم.البته قبلا تا این حد ترسم زیاد نبود ولی الان احساس می کنم اگه برای یه جمع
    سخنرانی کنم بیهوش میشم در حالی که من واقعا ارزو دارم رشته هایی مثل مجری گری و
    بازیگری و سخنرانی و کنفرانسرو ادامه بدم.به نظر شما راهی هست که من روی صحنه
    احساس راحتی کنم؟؟و بتونم با دوستام به راحتی حرف بزنم؟؟؟و ایا
    هیپنوتیزم میتونه بهترین گزینه برای من باشه؟؟و سوال اخر هم اینه که دارو های
    بتابلوکر میتونن باعث بشن که اگه روی یه صحنه بایستم کاملا احساس راحتی کنم؟؟؟
    استفاده زیاد از اونا عوارض داره؟؟من واقعاً زندگیم مختل شده حتی نمی تونم سر کلاس
    سوالمم بپرسم😞😞😞حتی توی حرف زدن با پدر و مادر مم مشکل دارم

    • سلام بی بی عزیز.
      بله خوشبختانه این مورد با هیپنوتیزم درمانی قابل درمان هست. از مدیر دفترم با تلفن ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ وقت بگیرید تشریف بیاورید تا وضعیت شما را بررسی و درمان را برایتان شروع کنم. افراد زیادی بخاطر این مشکل به من مرجعه کرده اند و بهبودی کامل و یا قابل توجهی پیدا کرده اند.
      موفق باشید.

  2. Bb گفت:

    سلام اقای دکتر من دختری ۱۸ ساله هستم . من ترس خیلی خیلی شدیدی برای قرار گرفتن توی اجتماع دارم. حتی وقتی میخوام برای سه نفر از دوستان یا خانواده حرف بزنم عرق میکنم ،نفس کم میارم ،صدا و بدنم میلرزه و ازهمه مهمتر لکنت زبان عجیبی پیدا میکنم .البته من قبلا تا این حد اینطوری نبودم. ولی الان حس میکنم اگه جلوی یه جمع حتی کوچیک حرف بزنم بیهوش میشم و من فکر میکنم که فوبیای اجتماعی دارم.البته مدتی هم مدیتیشن کردم اما خوب نشدم. این درحالیه که من واقعا ارزو دارم که رشته هایی مثل مجری گری ، بازیگری و سخنرانی و کنفرانس رو ادامه بدم . مقالات زیادی رو هم درمورد افزایش اعتماد به نفس خوندم ولی کلا روز به روز دارم بدتر میشم طوری که دیگه نمیتونم زندگی کنم . ایا هیپنوتیزم میتونه کمکم کنه که مثل یه سخنران خوب روی صحنه بایستم و تفکرات و ایده های جالبم رو ب مردم ارائه بدم و به ارزوهام برسم ؟؟؟
    اگر جواب بدید منت زیادی گذاشتید اقای دکتر.

    • سلام بی بی عزیز.
      بله خوشبختانه این مورد با هیپنوتیزم درمانی قابل درمان هست. از مدیر دفترم با تلفن ۰۹۱۲۳۹۸۹۵۸۷ وقت بگیرید تشریف بیاورید تا وضعیت شما را بررسی و درمان را برایتان شروع کنم. افراد زیادی بخاطر این مشکل به من مرجعه کرده اند و بهبودی کامل و یا قابل توجهی پیدا کرده اند.
      موفق باشید.

  3. مونا گفت:

    سلام جناب دکتر من ۳۳سالمه بیشتر از ۱۰ سال اضطراب اجتماعی دارم که دائم پیشرفت میکنه میخوام ارشد بخونم یعنی در حال خوندن برای کنکور هستم ولی شدیدا از دادن کنفرانس و ارائه وحشت دارم نمیدونم چیکار کنم البته دکتر روانپزشک هم میخوام برم به نظر شما درمان دارویی با هیپنوتیزم جواب میدن این اختلال واقعا عذاب اوره

  4. علی گفت:

    با سلام،
    شرح مشکل :من پسری هستم ۳۲ساله و مجرد و شغلم فروش و بازاریابی و لازمه این شغل هم ملاقات با افراد ناآشنا در محیط های گوناگونه .از ۵سال پیش که این کار . شروع کردم واسم سخت بود و به بهانه های مختلف از انجام اونچه باید انجام میددادم یعنی ملاقت های مستمر در میرفتم بجاش میرفتم سراغ آشناها .علائم من هنگام ورود به یک محیط نا آشنای مشتری جهت ویزیت شامل :سرخ شدگی ،کوبش قبل ،کاهش شدید انرژی میباشد .اگر محیط شیک باشه این علائیم هم شدید تر میشه .با اینکه به کارم علاقمند هستم اما این موارد عملا باعث شده دیگه نتونم تو این زمینه ادامه بدم اوایل به زور هم شده سر قرار ملاقات میرفتم اما یه خاطر کنکور یک سال از کارم دور بودم و عملا شروع دوباره واسم مشکل شده -۲دومین مشکل من مربوط است به قرار ملاقات با خانمها .در واقع با این سن هنوز نتونستم با خانمی که بنظرم جذاب و مناسب میاد درخواست قرار ملاقات کنم و اگه بنظم کسی مناسب بیاد زود خودمو قانع میکنم که زیاد هم جذاب نیست یا من هم تراز اون فرد نیستم یا زودتر از اون محل خارج میشم .اگه خانمی به من زول بزنه یا بنطرم بیاد که داره به من نگاه میکنه بطور غیر ارادی ناحیه پیشانی ایم منقبض میشه و یه حالت اخمو پیدا میکنم .یکی دو بار سعی کردم به خانمی پیشنهاد آشنائی بدم باز همون علائم مثل کوبش قلب ،استرس بیش از حد و گرم شدم ناحیه سر و حس کردم +کرخت شدم پاها . البته مثلا اگه با خانمی تو محیط کار یا جای دیگه از قبل آشنا باشم میتونم درخواست آشنائی رو مطرح کنم که البته اگه نه بشنوم چند روز درچار افسردگی میشم که نهایتا ۱هفته طول میکشه نه بیشتر البته بشرط اینکه اون فرد و مستمر نبینم و گرنه ممکنه مشکل دوباره عود کنه .با اینکه کتابهای مختلفی از شناخت درمانی تا درمان عقلانی هیجانی و خوندم و سعی در بکاری گیری اونها کردم اما هنوز نتونستم بر مشکلاتم غلبه کنم .لازم به ذکره که من بجز این دو مورد در خصوص فعالیت های اجتماعی ایم مشکلی ندارم میتونم به جاهای ناآشنا برم ، خرید کنم ، با خانمها احوال پرسی کنم و ….

    هدف من از تماس با شما :آیا این مشکلات روانی من به طور کامل توسط هیبتوتیزم قابل حله یعنی چه در زمان انجام کارم و چه در خصوص خانمها اون علائم جسمانی رو نداشته باشم . با تشکر
    ببخشید به مطلبی و یادم رفت عرض کنم :در خصوص خانمها اگه هم از فردی بتونم به زور خودموقانع کنم و درخواست قرار ملاقات کنم و اون هم فرضا قبول کنه مشکل دیگه ای پیش میاد اون هم اینکه تمرکزم و دیگه از دست میدم افکار خودکاری به ذهنم میاد که اون فرد و من در حال گردش ، عروسی و .. هستیم به طوری که دیگه نمیتونم رو کار دیگه ای تمرکز کنم با ایکنه به ذهنم و افکاری که میاد نوعی آگاهی دارم (ذهن آگاهی )اما عملا این موضوع باز از کار و زندگی منو میندازه به زور میتونم بخوابم ، میزان خوابم کم میشه . با سپاس

  5. tina گفت:

    سلام خسته نباشید
    من یک برادر دارم که مشکل روانی داره وحاضر نیست بیاد خودشو درمان کنه و اینکه خئدش قبول نداره که روانییه و ما داریم از این مساله ناراحتیم نمیدانیم باید چکار کنیم و اینکه برادرم ۳ بار ازدواج کرده و برای اینکه دوباره ازدواج کنه میره تو سایتهای همسر یابی و کلی هم به اون طرف دروغ میگه و در اخر هیچکس باهش ازدواج نکرد حالا باید چکار کنیم؟؟؟؟!!!

  6. ایمان گفت:

    سلام آقای دکتر خوبین؟…میخواستم بگم من ۲۳ سالم وو با وجود شرایط خوبیم که دارم ولی شدیدا ترس اجتماعی دارم .مثلا تو کلاس حتی موقع حضور غیاب من صورتم سرخ میشه و عرق میکنم……….بعضی وقتا انقد اعصابم خورد میشه که دیگه دوس ندارم برم دانشگاه….میخواستم بدونم هیپنوتیزم چقدر میتونه تثیر داشته باشه؟

  7. نگین گفت:

    دختر ۲۱ ساله دانشجوی دندانپزشکی‌ هستم و در ارتباطاتم هیچ مشکلی‌ ندارم و به راحتی‌ در مکان‌های اجتماعی و عمومی حرف میزنم تنها مشکلم وقتی‌ است که استاد می‌خواهد از من درس بپرسد و مرا پای تخته میبرد

    دست پاهایم به شدت طوری که همه متوجه آن‌ میشوند میلرزد و هرچه خوانده بودم از سرم میپرد

    برای درمان باید چکار کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.